کابل (پژواک، ۲۴ حمل ۱۴۰۰): یک جنرال متقاعد که به شمول قصۀ قتل سردار محمد داود خان نخستین رئیس جمهور افغانستان، از جنگ چهار دهۀ گذشته در افغانستان قصه میکند، از طرف های درگیر جنگ می خواهد که متحد شوند و این روند طولانی قتل افغان ها را به پایان برسانند.
بادشاه میر تنی جنرال متقاعد که ۸۵ سال سن دارد، باشندۀ اصلی ولسوالی تنی ولایت خوست می باشد و اکنون در شهر کابل زندگی می کند.
تنی از پوهنتون حربی فارغ گردیده و در بخش های مختلف وزارت دفاع ملی ایفای وظیفه نموده است، پس از کودتای هفت ثور سال ۱۳۵۷ هجرت کرده، در سال ۱۳۷۱ رتبۀ جنرالی گرفته و در ابتدایی حکمرانی حامد کرزی به رتبۀ تورن جنرال، متقاعد شده است.
جنرال تنی در یک اتاق خانۀ خود تصاویر زمانی را نصب کرده که لباس نظامی را بر تن دارد و جوان پر قدرت است؛ اما اکنون جوانی خود را از دست داده، قد بلندش کج شده، ریش دراز سفید دارد و با استفاده از عصا گشت و گذار می نماید.
این جنرال متقاعد، از بحران افغانستان خاطرات بسیار تلخ دارد.
وی در حالتی داخل اتاق مصاحبه شد که عصا را در دست داشت و مصاحبۀ خود را با خبرنگار آژانس خبری پژواک چنین آغاز کرد: “جنگ و حالت بد کشور مرا رنج میدهد، ای کاش در کشور ما صلح می بود و به عوض مشکلات ناشی از جنگ، قصه های شیرین صلح را بیان می کردیم.”
تنی گفت، برای اولین بار در دورۀ حکمرانی ظاهرشاه به حیث آمر حفظ و مراقبت قوۀ چهار در نزدیکی پولیگون پلچرخی، ایفای وظیفه نموده است.
وی افزود که حکومت حزب دموکراتیک خلق، پس از حکمرانی محمد داوود خان در حضور چشم های وی در منطقۀ پولیگون شهر کابل، مردم را به قتل رسانده است.
جنرال تنی برای یک لحظۀ طوری خاموش شد که گویا وی در حال حاضر، صحنۀ قتل مردم از سوی حاکمان آن زمان را می بیند و از سبب گریه سخن زده نمی تواند.
نامبرده بعداً گفت ظلم هایی را که در آن زمان صورت گرفته است، تا روز قیامت فراموش نخواهد کرد.
او افزود که کودتاچیان، به تاریخ هفت ماه ثور سال ۱۳۷۵ محمد داوود خان رئیس جمهور اسبق و ۱۶ عضو خانواده وی را در پیش چشمان وی در منطقۀ پولیگون زیر خاک نموده اند.
وی گفت: “حوالی ساعت ۱:00 شب بود، یک نوع موتر ترپال دار که چراغ های کروی داشت، آمد و در (پولیگون) در مقابل ما ایستاد شد، افراد این موتر صدا کردند که اجساد را از موتر پایین کنید، دو عسکر وارد موتر شدند، جسد اولی را پایین کرد، من نشناختم و آن را به جر انداخت، بعداً جسد دوم را پایین کرد، من شناختمش که داوود خان است… داوود خان و ۱۶ عضو خانوادۀ وی را در این جر انداخته اند.”
وی می گوید که برخی از مقامات عالی رتبه “رژیم کمونیستی” وقت، نیز در آن زمان حضور داشتند و این روند نظارت می کردند.
وی می افزاید: “وقتی همه شهدا از موتر کشیده شدند، من به سربازان خود دستور دادم که ترپال سبز را از موتر برداشته و روی کشته شدگان بگذارند … سپس همۀ آنها دفن کردند، و جیب مخابره ای هم به سر آنها چرخاند و مقامات و موتر ها از آن جا رفتند.”
تنی می گوید که بعداً محل قبر دسته جمعی را طوری مشخص کرد که ۹۵ قدم فاصله از سرک تا قبر بود و در سال ۱۳۸۷ با کمک دو باشنده محل، این مقبره را به اعضای خانواده داوود خان و دولت نشان دادند.
برخی منابع دو نفر یادشده را حمیدالله و مولاگل نامگذاری کرده اند و گفته اند که هر دو ملک های این منطقه هستند.
حدود ۳۰ سال پس از کشتن داوود خان، جسد وی و اعضای خانواده اش یافت شدند و در جریان مراسم ویژه در تپه اسکارت نزدیک منطقه دارالامان کابل به خاک سپرده شدند.
تنی گفت که “موسی شفیق صدراعظم وطن دوست” زمان سلطنت ظاهرشاه و چند تن از همکاران وی فراموش نکرده اند که آنها را افراد حزب حاکم خلق در مقابل چشمانش در پولیگون کشتند.
تنی می افزاید: “یک شب یک موتر به پولیگون آمد، برخی از مردم از آن پیاده کردند، من دیگران را نمی شناختم، اما سه نفر را در آنها می شناختم، که یکی از آنها موسی شفیق صدراعظم سابق بود، یکی وفی الله سمعی وزیر مالیه و یکی هم محمد گل والی پکتیا بودند.
به گفته وی، موسی شفیق به افرادی که این سه نفر را به پولیگون آورده بودند، گفت: “من گناهکار نیستم، اولاد ذکور ندارم، دو دختر دارم، گناه من چیست؟ آنها برایش گفتند، تو گنهاگار هستی، تو آب هلمند را فروختی. موسی شفیق به او گفت كه با وجود اینکه من صدراعظم وقت بودم، در خانه خود بر یک سترنجی زندگی می كنم و تا آنجایكه به آب هلمند مربوط می شود، شورا در باره آن تصمیم گرفته بود، اما من فقط آنرا امضا كرده بودم. پس از آن از طرف پشت بر او شلیک کرد، شفیق، سمعی و محمد گل هر سه تن را کشت و به داخل یک خندق انداختند.”
تنی گفت که کمونیست ها بعداً شایعاتی را پخش کردند که گویا موسی شفیق در تانکر آب از زندان فرار کرده است.
برخی منابع می گویند که موسی شفیق در زمان حکومت داوود خان به مدت دونیم سال زندانی بود و سپس آزاد شد، اما وی پس از کودتای هفت ثور ۱۳۵۷، برای بار دوم زندانی شد و به تاریخ ۲۴ ثور همین سال کشته شد.
موسی شفیق به عنوان نخست وزیر وقت، توافق نامه آب هلمند را با ایران در سال ۱۳۵۱ امضا کرد؛ بر اساس این توافقنامه، بیست درصد از آب رودخانه هلمند که ۲۶ متر مکعب در ثانیه می شود، حقابه ایران تعیین شده است.
در حالی به اتهام (فروش آب هلمند) کشته شده است که اکنون مردم خواهان عملی شدن توافق در مورد رودخانه هلمند هستند و محمد اشرف غنی رئیس جمهور افغانستان نیز این قرارداد را از مهمترین اقدامات شفیق خوانده است.
به گفته تنی، این فقط داوود خان و اعضای خانواده اش، موسی شفیق و دو نفر دیگر نبودند که در زمان حکومت احزاب خلق و پرچم کشته و در پولیگون زیر خاک شدند، بلکه هر روز ده ها نفر بازداشت می شدند، در پولیگون کشته و یا هم زنده زیر خاک می شدند.
حزب دموکراتیک خلق بتاریخ هفتم ماه ثور سال ۱۳۵۷ کودتا کرد و نظام جمهوری داوود خان را از بین برد و سپس نظامیان شوروی با حمایت حزب خلق و حزب پرچم بر افغانستان حمله کردند. افغانها در مقابل این حمله مقاومت را نشان داد و صدها هزار افغان قربانی دادند و نیروهای شوروی را مجبور به خروج از افغانستان کردند.
سپس جنگهای داخلی اغاز شد و جنبش طالبان به قدرت رسید و بعداً نیروهای امریكا و ناتو به افغانستان حمله كردند و رژیم طالبان را از بین بردند، اما جنگ هنوز ادامه دارد و افغانها هر روز كشته می شوند.
جنرال تنی با اشاره به این چالش ها گفت: “کدام جنگ هایی که به یاد من است، در تمام آن افغانها، به نام های مختلف و به دستور کشورهای مختلف کشته شده اند.”
این جنرال گفت: “یک روز این کمونیست ها با یکدیگر گفته بودند که باید تنی نیز از بین برده شود، شاهد رویدادهای بیشتری است، نشود کدام روز به ما جنجال ایجاد کند، کسیکه به آنها چای میداد، او دوست من و دستیار قوماندان بود، من را فهماند… به خانه آمدم، لباس را تبدیل کردم و به خوست رفتم، آنجا نیز وضعیت وخیم بود، حتی تا جای که کسی نمی توانست چراغی را در اتاق خود روشن کند، اگر چرا را روشن می کردی، فردا پرسیده می شد که شب در خانه شما کی بود و چی کار می کردید؟ در اینجا نیز گذاره ام نشد و به پاکستان رفتم و در دوره اول حکومت حامد کرزی واپس به کشور امدم.”
این منصب دار متقاعد آرزوی صلح در کشور را دارد، می گوید در آنوقت نیز احساس خلا صلح وجود داشت، اما جنگ، جنگ بیگانگان بود و کسی به افغانها دلسوزی نمیکرد.
وی می افزاید: “بسیاری از جنگ ها عقلانی نیست، کسانی که به جنگ دامن می زنند، کسانی که به مردم عام رحم نمی کنند و دلسوزی ندارد، کسانی که برای مقام و رتبه مردم کشی می کنند، قابل راندن هستند و خداوند (ج) با آنها در حساب سختگیر خواهد بود.
این جنرال گفت که هنوز هم افغانستان نیاز مبرم به صلح دارد، جنگ جاری باید متوقف شود، زیرا از هر دو طرف افغانها کشته می شوند.
تنی می افزاید: “افغانها به قدری تشنه صلح هستند، مثلیکه که یک کسی در روزهای گرم رمضانی درو کرده باشد و برای افطار دقیقه شماری می کنند.”
وی در خطاب به طرف های درگیر در افغانستان گفت: “بین مردم پشتون ضرب المثلی است که میگویند (ځې ځې، ابازو له به راځې)؛ هر قدر بجنگید، به جز از افغان کشی چیزی دیگری بدست نخواهید آورد، در نهایت به صلح رو می آورید، اما بهتر این است که زودتر صلح شود، تا خون افغانهای بی گناه دیگر نریزد. ما شاهد این سخن هستیم که افراد زیادی از ولایات مختلف صدا کردند که ما خون قربانیان خود را بخشیده ایم، دیگر صلح کنید.”
وی می گوید که صلح بهتر است، صلح افتخار است، در صلح زندگی است، پیشرفت و شگوفایی است، رهبران و مردم خوشبخت کسانی هستند که اشک های افغان های رنجدیده را پاک کنند و برای کسب لقب صلح تلاش کنند.”
وی اظهار امیدواری کرد که نشست ترکیه نتیجه مثبتی برای افغانستان داشته باشد، تا دیگر در افغانستان این روند طولانی جنگ پایان یابد.
قرار است کنفرانس برای صلح افغانستان در ترکیه در ماه جاری اپریل تحت نظارت سازمان ملل با حضورداشت نمایندگان برخی کشورهای منطقه و جهان، مقامات دولتی افغانستان، سیاستمداران و طالبان برگزار شود.
GET IN TOUCH
NEWSLETTER
SUGGEST A STORY
PAJHWOK MOBILE APP