شهرکندز (پژواک، اول حوت٩٠):” بسیار خوش داشتم که مکتب بخوانم و مثل دیگرا، بکسک مکتب و کالای سیاه و چادر سفید داشته باشم؛ اما مجبوراستم که گدايى کنم، ديگه چاره یی نیس.”
اين گفتۀ نایلۀ ١١ ساله است که از دو سال بدينسو در شهر کندز دست به گدايى ميزند.
نايله میگوید که پدرش سالخورده است و نمی تواند کار کند، مادر و دو خواهرش نيز بيکار هستند؛ از همين جهت ناگزير است که بخاطر به دست آوردن يک مشت پول، به سوى ديگران دست دراز نمايد.
وی که باشندۀ مرکز کندز است، درحالیکه اشک در چشمانش حلقه زده بود و ميخواست آنرا با گوشۀ چادر چرکينش پاک کند، به آژانس خبرى پژواک گفت: «اکثر وخت، حتى د خانۀ ما نان خشک هم نمی باشه؛ به همى خاطر مجبور میشم که گدایی کنم و به خانه پیسه ببرم.»
اين دخترک افزود که او سخت علاقه داشت تا مکتب بخواند و در آينده به حيث معلم و يا نرس به مردم و جامعه خدمت کند؛ اما اين آرزويش به علت فقر و تنگدستى، نه تنها بر آورده نشده، بلکه بعضى مردم در وقت گدايى، وى را توهين و تحقير نيز ميکنند.
نايله علاوه کرد که یک بار، کسی به خانۀ شان آمد و اسم وى را درج نمود و برایش وعده داد که وی را به مکتب شامل ميکند و براى شان کمک نقدى مينمايد؛ اما دیگر احوال او معلوم نشد.
اين دختر، شامل ٨٠ طفل گدايى است که از شش الی ١٥ سال دارند و در اطراف چوک مرکزی، نانوایی ها، هوتل ها و فروشگاه های بزرگ شهر کندز، در حال پول خواستن ديده ميشوند؛ حال آنکه تعداد آنان تا دو سال قبل به کمتر از ده تن ميرسيد.
از همه بيشتر جادۀ ولایت، پُر ازدحام بوده و صداى اطفال گدا درحالت عذروزارى، انسان را متاثر ميسازد. گاهی آنان به تنهایی و گاهی هم به شکل گروهی، خیرات جمع میکنند.
چهره های اکثر اطفال گدا، آلوده با خاک و گردوغبار بوده، سروروی شان به حدى چرکين است که فکر میشود روزها سر و روى خود را نشسته اند.
زمانیکه کسى بخواهد از دکان چیزی بخرد، ناگهان شمارى از اين اطفال جمع میشوند و دست خود را براى به دست آوردن پول دراز ميکنند. وقتى به يکى آنان پول داده شود، ديگران نيز با چهره هاى معصومانه، خواستار پول ميشوند.
يکى از اين اطفال، اجمل است که چنين صدا ميزد: “ای کاکا! چند روپه خو بتی، خیر اس، گشنه استم، از صبح تابه حال چیزی نخوردم، خیر اس ای کاکا!”
اين پسر نُه ساله باشنده منطقۀ زیر دورۀ شهر کندز، که از دوسال بدينسو دست به تگدى ميزند، گفت که پدرش سه سال قبل بر اثر بیماری، فوت نموده و وی با مادر و سه خواهر خود، زندگى مشقت باری را سپرى مينمايد.
اجمل نيز گدايى کردن را ناشى از مجبوريت و تنگدستى خوانده، گفت: «اکثریت روزها صبح وخت از خانه میبرآیم و به بازار مى آیم، کار درست که از توان مه پوره باشه نیس، مجبور استم گدایی کنم که به خانه یک چیزی ببرم تابخوریم.»
وى از اينکه روزانه یکصد تا دوصد افغانی به دست مى آورد، ابراز خرسندى نموده؛ اما از گدایی کردن، ناراض بوده ، ميگويد: اگر نهادى پیدا شود که برایش کار بدهد و زمینۀ آموزش را فراهم سازد؛ وی حتماً این پیشه را ترک خواهد کرد.
بعضى از این اطفال، در برخى موارد بخاطر خواستن پول، باعث آزار و اذیت مردم میشوند.
دادگل که در رسته جادۀ ولایت هوتل دارد، گفت که روزانه از ١٥ الی ٢٠ طفل، تنها به هوتل او بخاطر گدایی می آيند و مردم را اذيت ميکنند.
اين هوتلدار که ٤٠ سال دارد؛ درحالیکه سرش را تکان می داد، گفت: «والله وختى که یکيش مى آیه، برش چند رپه میتم، باز دیگیش هم مى آیه؛ اگه به همگی شان پيسه بتى، هم نمیشه؛ مگم از جیب و دست و جاکت آدم کش میکنن که پیسه بتی.»
وى افزود: دولت مسوولیت دارد که اطفال گدا را از جاده ها جمع کند و برای شان زمینۀ کار و آموزش را فراهم سازد.
اما ریاست کار و امور اجتماعی ولايت کندز میگوید: در نظر دارند که همه اطفال گدا را جمع نموده و با انتقال در مراکز آموزشى، آنان را تحت آموزش های حرفوی قرار دهند.
معصومه “یقین” ریيس کار و امور اجتماعی کندز، به پژواک گفت که امسال از جمله ٨٠ طفل گدا، ٢٠ تن آنها را از شهر جمع نموده اند، که فعلاً در مراکز آموزشی و پرورشگاه این ریاست، تحت آموزش کورسهای حرفوی قرار دارند.
وى افزود: برنامۀ بعدی آنها این است که قدم به قدم، تمامی اطفال را از شهر جمع نموده و برای شان زمینۀ کار را فراهم سازند.
ریيس کار و اموراجتماعی کندز، علاوه کرد که آنان به علت کمبود امکانات، نمی توانند همۀ اطفال گدا را، يکبارگى جمع کرده و تحت آموزش بگيرند و اين برنامه، نياز به وقت دارد.
اين درحالى است که کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان می گوید که حدود دو ميلیون طفل در سراسر کشور مشغول انجام کارهای شاقه بوده و شمارى هم گدايى مينمايند.
گزارشى که توسط اين کميسيون با ١٦ هزار نفر در ٢٧ ولایت مصاحبه شده، نشان ميدهد که حدود ١٫٩ میلیون طفل بین سنین ٦ الی ١٧ سال، مصروف انجام ٢٢ نوع کار شاقه هستند و حدود ٩٢ درصد اطفال کارگر در يک هفته، ٤٢ ساعت کار میکنند؛ بیش از نصف اطفال کارگر که توسط کمیسیون حقوق بشر با آنها مصاحبه شده، زیر ١٥ سال بوده و بیشتر شان یگانه منبع عایداتی فامیل خود هستند.
در گزارش آمده است که شمار شاگردان مکاتب از سال ٢٠٠١ تا کنون، از ٩٠٠ هزار به حدود هفت ميلیون رسیده؛ اما هنوزهم حدود نيمى از کودکان واجد شرایط، از رفتن به مکتب محروم اند.
بازدیدها: 5
GET IN TOUCH
NEWSLETTER
SUGGEST A STORY
PAJHWOK MOBILE APP