پلخمرى (پژواک، ١٥دلو٩٣): “من امروز ده افغانی هم کار نکديم و نمیتانم که به خانه برم؛ مادرم گفته بود که چند دانه نان باخود ببرم و بدون نان به خانه نروم.”
اين گفتۀ صفى الله هفت ساله است که با مادر و يک برادر و يک خواهر کوچکش، در شهر پلخمرى مرکز ولايت بغلان زندگى مى کنند.
اين طفلک که از سردی می لرزید ویک جمپر فرسوده به تن و بوت های پاره پاره به پا داشت، به آژانس خبرى پژواک گفت که پدرش سرباز بود؛ او را دو سال قبل در حملۀ انتحارى در کابل از دست داده و بعد ازآن به شهر پلخمرى آمده اند.
صفى الله افزود که اکنون با خانواده اش در یک خانه کرایی زندگی میکنند، برادر نُه ساله اش کراچی رانی میکند و خودش در هوتل ها و داخل شهر، بوت ها را رنگ مينمايد و روزانه چهل تا پنجاه افغانی به دست مى آورد.
وى که از يکسال بدينسو بوت ها را رنگ ميکند، علاوه نمود: “مه ميخواهم که مکتب بروم، مگر مادرم نمى مانه و ميگه که اگه تو مکتب بروى، برى ما کى نان مياره!”
کنوانسيون بين المللى حقوق بشر حکم مى کند که اطفال از هرگونه تعرض مصوون بوده، کارشاقه بر آنها منع است و آنها حق دارند تعليم نمايند و به حيث افراد تعليم يافته، مصدر خدمت درجامعه شوند.
صفى الله گفت که امروز کار نکرده؛ حال آنکه مادرش هشدار داده بود که اگر دست خالى به خانه بيايد، وى را نخواهد گذاشت.
اين طفلک با آواز معصومانۀ خود گفت: “امروز هوا یخ بود و هوتلى، مره در داخل هوتل نماند ومه امشب به خانه رفته نمیتانم و نمى فامم که به کجا برم؟”
يک مرد کهن سال که حرفهاى اين طفل را مى شنيد، گفت: “پسر جان! گریه نکن، مانند تو بسیار کودکان است، بیا که من ترا به خانۀ تان ببرم و برای مادرت بگویم که ترا لت و کوب نکند.”
طفلک که دل نادل بود، دست این مرد را گرفته به طرف خانه روان شد.
تنها صفى الله نيست که جنگ و شرايط ناگوار کشور، وى را با چنين روزگار تلخى مواجه نموده، بلکه ده ها طفل ديگر نيز در شهر پلخمرى وجود دارد که کارهاى شاقه مى کنند و لقمه نانى براى خانوادۀ شان مى برند.
تعداد ديگرى درايستگاه موترها، بخاطر جلب مسافرين صدا مى زنند و پنج، ده افغانى از راننده ميگيرند و تکاندهنده تر اينکه برخى اطفال در زغال فروشى ها، بورى هاى زغال را پُر مى کنند تا يک مشت پول به دست آورند.
در جملۀ اين اطفال، شمارى از دختران نيز به چشم مى خورند.
فرشتۀ شش ساله که در چهارراهى صحت عامه شهر پلخمرى موترها را با دستمال، پاک مى کرد گفت: “پدرم لنگ اس و کسى درخانه برى کار کدن نداريم؛ باخواهرک کلانم موترها ره صافى ميزنيم و بعضى مردم، چند روپه ميتن.”
اين طفلک که چهره اش چرکين و جيب پيرهنش پاره بود، افزود که اگر پول به دست نياورند، در پايان روزسبزى هايى را که کراچى رانان دور مى افگنند، ميگيرند و آنرا در خانه پاک مى کنند و ميخورند.
فرشته نيز گفت که در خانۀ کرايى زندگى ميکنند و مجبوراند که کار نمايند؛ درغير آن پدر معلول و مادرش و يک برادر شيرخوارش از گرسنگى تلف خواهند شد.
شمار ديگر اطفال در هوتل، براى مسافرين چاى مى برند و تعداد ديگر گدايى مينمايند.
محمد بای یکتن از باشندگان ولسوالی نهرین که مريض خود را به شفاخانۀ ولايتى پلخمرى آورده و شبانه در هوتل به سر مى برد، گفت که در کمتر از یک ساعت بیش از بیست طفل زير ١٠ سال به داخل هوتل آمده و با چهره هاى معصومانه ميخواهند که بوت هاى مسافرين را رنگ نمايند که این وضعيت واقعاً رنج دهنده است.
وى افزود که نمى داند چرا مسوولان به وضعيت ناگوار اطفال فکر نمیکنند و اگر فرزندان خود شان به این وضعيت باشد، چه خواهندکرد؟
از سوى ديگر، آمار ریاست کار و امور اجتماعی و شهدا ومعلولين ولایت بغلان، نشان ميدهد که تعداد اطفالى که در شهر پلخمرى کار شاقه مى کنند، رو به افزايش است.
آقا محمد قاسانی سرپرست اين رياست گفت که تعداد اطفال یکسال قبل حدود یکصدتن بود،؛ اماامسال به ١٥٠ تن رسيده است.
وى با ابراز نگرانى افزود که رياست کار وامور اجتماعى، اطفال يتيم را از سطح شهر جمع نموده و فعلاً ٤٠ طفل يتيم در پرورشگاه نگهدارى ميشوند؛ اما تاحال براى تحت پوشش قراردادن اطفال روى سرک کدام برنامه اى نداشته اند.
قاسانی گفت که اين مشکل را چند بار به مقامات حکومت در کابل مطرح نموده؛ اما تا کنون هدایتى از سوى آنان مبنی بر اینکه در مورد این کودکان چه بکنند، دریافت نکرده اند.
اين درحالى است که نهادهاى جامعۀ مدنى، تعداد اطفال روى سرک و اطفالى را که کار شاقه مى کنند، در سراسر کشور دو ميليون تن خوانده و دولت را به بى توجهى در قبال اين آينده سازان متهم مى کنند.
براساس آمار کميسيون حقوق بشر افغانستان و صندوق وجهى اطفال ملل متحد(يونيسف)، سالانه پنج ميليون طفل درافغانستان به مکتب نميروند که از آن جمله سه ميليون آن را دختران تشکيل ميدهند و ٢٦ درصد اطفال ديگر، نظر به مشکلات اقتصادى از مکتب محروم مى مانند.
GET IN TOUCH
NEWSLETTER
SUGGEST A STORY
PAJHWOK MOBILE APP