فيروزکوه (پژواک،٧ اسد ٩٥): مردکهن سال که به اتهام اختطاف و همبسترى با يک دختر شش ساله در نظارت پوليس ولايت غور بسرميبرد مدعى است که اين دختر ازسوى فاميلش دربدل دعاخوانی به وى بخشش داده شده و با او نکاح کرده است.
اين مرد که سيد عبدالکريم نام دارد و ظاهرا پنجاه سال سن دارد خود را باشنده اصلى ولايت غور معرفى مىکند مى گويدکه در ولايت هرات ملا امام مسجدو دعاخوان بوده و فاميل اين دخترشش ساله (سىد بى بى ) از جمله مريدانش مى باشند.
وى که دوروز قبل ازسوى مردم در شهرفيروز کوه مرکز ولايت غور دريک خانه درحال هم بستری با اين دخترخوردسال دستگير شدمدعى است که اين دختر را خانواده اش در بدل دعاخانی برايش بخشش نموده اند.
اوميگويد که با حضور باشنده های محل و پدر اين دختر،او را به نکاح خود درآورده است و يک ماه قبل سيدبى بى را از ولايت هرات به غور آورده است.
يک باشنده شهرفيروزکوه که نخواست نامش گرفته شود گفت : (( دوشب قبل اين مرد به يک خانه ميرود و خود را آغا معرفی نموده ازصاحب خانه ميخواهد که به او اجازه دهد تا شب را درمنزل شان سپرى کند ، خانم اين خانه درحاليکه مرد خانه موجود نمى باشد به نام مهمان اورا درخانه جاى ميدهد، اين مرد دخترهمراه خود را بنام دخترش به اين خانواده معرفى ميکند اما اين زن شب متوجه ميشود که اين مرد لباس خود ودختر را ازتن شان بيرون کرده وهمبسترمى باشند .))
اين باشنده محل علاوه کردکه اين زن پس از ديدن اين وضعيت همسايه ها را خبر مى کند و اين مرد را دستگير و تسليم پوليس مى کنند.
منبع درادامه گفت که سيد بى بى ٦ ساله دختر خورد سال که نا خبر از جريان روز گار مى باشد حتی نميداند که نامش چی است و درکجا به سرمى برد.
اما سيد محمد کريم که خود را شوهر اين طفل شش ساله معرفى ميکند و اکنون درنظارت خانه پوليس بسرميبردمى گويد که در شب آخرماه مبارک رمضان نظر به تاکيد پدر سيد بی بی درحضورداشت بيش از چهل تن دريکی از مناطق ولسوالى اوبۀ هرات نکاح اش را با اين دختربسته کرده است، اما وى از همبستری با اين طفل انکار مى ورزد.
وى گفت : ((مه ملا امام بودم يک قريه دراوبۀ هرات وپدر اين دختر به نام عبدالقادر يکی ازمريد هايم بود و هرزمان بالای مريض های شان دعاخوانی مى کردم ودخترشانرا برايم بخشش دادند و به حضور مردم محل درشب آخر رمضان درمسجد نکاح کردم وبعدا گفتن ما ديگه زن توره نان داده نمى توانيم بعدا مجبور شدم دختره گرفته به ولسوالی جوند بادغيس رفتم که به خانه خواهرخود تسليم کنمش . ))
وى علاوه کردکه خواهرش در خانه نبود وناگزير دختر را به ولايت غور آورداما اينجا ازسوى مردم دستگير و تسليم پوليس گرديد.
وى مى گويد: ((دختردرکنارم خواب بود اما يک جا خواب نبوديم ومرا پدر صدا ميزد، مه هم برايش دخترمى گفتم اما او زنم است . ))
يک تن از باشنده گان ولسوالی اوبۀ ولايت هرات که خود را عبد الظاهر معرفی می کند در تماس تيليفونی نيز گفت که پدر دختر که از مريدهاى سيدعبدالکريم است ، دخترش را به وى بخشش کرده است و در حضور حدود ٤٠ تن با وى نکاح کرده است .
login or register a new account.
GET IN TOUCH
NEWSLETTER
SUGGEST A STORY
PAJHWOK MOBILE APP