کابل (پژواک، ١١ جدى ۹۵): دختری که به سن ۱۴سالگی درعقد مرد ۹۴ساله درآمده، می گويد که به مشکل روانی دچارشده و از آیندۀ خود و اولادهایش درهراس است.
این زن که باشنده ولسوالی نجراب ولایت پروان است، ۶سال قبل به نکاح مردی درآمد که در ولایت خوست زندگی می کند و قبلاً دوخانم وی در اثر کهولت وفات کرده و از آنها ۷پسر، یک دختر و بیش از۲۰ نواسه به جا مانده است.
این خانم که خود را به نام مستعار ذکیه معرفی کرد، درحالیکه از درد تمام وجودش می نالید، به آژانس خبری پژواک گفت: “شوهرم صد ساله است و در بستر مریضی افتیده، گاهی که در مورد مرگش فکر میکنم، یکبار سرم فشار میایه چپه می شوم، دگه ده جان خود نمی فهمم، وقتی به هوش می آیم، می بینم که تمام جانم سبز و کبود شده.”
این زن جوان که از سیمایش اندوه بزرگی هویدا بود، افزود که وقتی بالایش شوک می آید، پنج نفره محکم اش می گیرند؛ اما زورشان به وی نمی رسد.
ذکیه که در سن خیلى پايين، به عقد مرد کلان سال داده شده، خاطرنشان ساخت که هیچگاه درمورد آینده فکر نمی کرد و اصلا از مفهوم زن و شوهری چیزی را نمی دانست؛ حالا که با این مرد همخانه شده، چاره ندارد و مجبوراست که باوى بسازد.
وی که اکنون ۲۰ سال سن دارد و شوهرش ۱۰۰ساله است، درحالیکه همه آرزوهایش را برباد رفته می بیند، با دل شکسته می گوید: “نمی خواهم در جای دیگر شوی کنم؛ چرا که حالی ده قومی افتیدیم که بیوۀ خود را نمی مانند که در جای دیگر شوی کند.”
این مادردرد دیده که اکنون دو پسر و یک دختر دارد، به دلیل اینکه چرا با یک مرد جوان عروسی نکرد؟ گفت که او هیچوقت به این مسئله فکر نکرد، مادرش او را در مقابل یکصد هزار افغانی به این مرد مسن داده است.
ذکیه افزود که پدرش وفات کرده و مادرش، شوهر دیگر اختیار کرده است. وی یک خواهر دیگر هم دارد و چهار برادراندر که هیچگاه دروازه خانۀ او را دق الباب نمی کنند و جویای احوال وی نمی شوند.
وی علاوه کرد: “درعروسی نه کسی برایم کالا کرد و نه عروسی، مثل یک حیوان مرا به یک لک افغانی فروختند؛ حالی مه چه کنم که برم خانه شان؟ پدر و بیادر ناسکه به درد کی خوره؟”
این خانم خاطرنشان ساخت که اکنون مادرش، از پدراندرش سه دختر و سه پسر دارد که همراه وی رفت وآمد ندارند. وی هم تصمیم دارد که با آنها رفت و آمد نداشته باشد.
این خانم ۲۰ ساله افزود که وقتی شوهرش مریض می شود، پسرانش وی را ملامت می کنند، دو و دشنام می دهند که در برابر پدر ما بی تفاوتی کرده اى! برایش آب سرد و یا روغن زیاد دادی که حالا به این حالت در آمده! حتی با زبان بسیار زشت برایش می گویند: “اگر در فکر این باشی که بعد از مرگ پدر ما با کس دیگر عروسی می کنی، این آرزویت را به گور خواهی برد.”
وی در ادامه گفت که شوهرش تکلیف نفس تنگی سینه دارد، هرشب برایش اکسیجن میدهند.
شمس الرحمان فروتن یک تن از علمای دینى در این مورد گفت واضح است که ازدواج یک دختر ۱٤ساله با یک مرد ۹٤ ساله، تفاوت زیاد سنی موجود است؛ حق دختر ضایع شده و به آن حقی که دارد، هیچوقت نمیرسد.
وى به آژانس پژواک گفت افزون برآن، وقتی این دختر تازه به سن جوانی میرسد، احتمال دارد که شوهرش وفات کند واین زن جوان بیوه، جزء آن خانواده می شود و خانواده نظر به رسوم و عنعنات شان که می گویند این به اصطلاح ناموس شان است و باید ازخانه بیرون نشود، او را در عقد یک عضو دیگر فامیل میدهند، که این هم یک جفای دیگر به حق آن زن مظلوم است .
این عالم دین افزود که در حدیث شریف چنين آمده است: “ضرر رساندن به خود و یا به دیگران خلاف اوامر دین مقدس اسلام است”؛ د رجای دیگر آمده که: “شما به دست خود تان خودرا به هلاکت نیندازید”؛ اینطور ازدواج ها در حقیقت خودرا در هلاکت انداختن است و ازنگاه شرعی در صورتی که خود دختر ویا پدرش راضی باشد، مشکل ندارد.
اما در اینجا که دختر حق ابراز نظر را نداشته و مادرش او را به عقد مرد ۹۴ساله میدهد، نجیب الله ببرک زی مسوول هماهنگی بخش حمایت از حقوق کودکان کمیسیون مستقل حقوق بشر گفت که در قوانین افغانستان و قوانین بین المللی، سن طفل تا ۱۸ سال تعیين شده است، که سن ازدواج برای دختران ۱۶و برای پسران۱۸ سال است.
وی خاطرنشان ساخت: “دختری که سن ۱۸را پوره نکرده باشد، هرگاه رضایت خود وی و وکیلش موجود باشد خوب؛ درغیر آن از دید کنوانسیون حقوق طفل و قانون محو خشونت علیه زنان، ازدواج اطفال زیر سن غیرقانونی بوده و کسی که نکاح این دو را بسته می کند، باید مورد پیگرد قانونی قرار گیرد.”
عبدالمجید غنی زاده رییس تقنین وزارت عدلیه خاطرنشان ساخت که مطابق ماده هفتادم قانون مدنی، در رابطه به اهلیت ازدواج، حکم شده که این اهلیت وقتی کامل می گردد که دختر، سن ۱۶سالگی و پسر، سن ۱۸سالگی را پوره کرده باشند.
افزون بر آن، ماده هفتاد ویکم قانون مدنی حکم می کند که هر گاه دختر، سن مندرج قانون را یعنی سن ۱۶سالگی را پوره نکرده باشد، عقد ازدواج وی تنها توسط پدرصحیح التصرف یا محکمه با صلاحیت، صورت گرفته می تواند.
بر بنیاد گفته غنی زاده: “دراین ماده همچنان تاکید شده که حق نکاح دختر کمتر از ۱۶سال، هیچ جواز ندارد.”
رییس تقنین وزارت عدلیه، در باره اینکه آیا این خانم پس از وفات شوهرش، از نگاه قانون ارثیه حقی به وی میرسد، یا خیر به آژانس خبری پژواک گفت که هم از نگاه قانون ارثیه و هم از نگاه قانون مدنی، این خانم مستحق اخذ میراث است.
وی تصریح کرد که نظر به قانون ارثیه، هرگاه خانم از آن مرد اولاد داشته باشد، هشتم قسمت میراث به وی میرسد و اگر اولاد نداشته باشد، چهارم حصه میراث به خانم میرسد.
به گفته وی، در فصل سوم بخش منع تصرف در ارث، ماده سی و سوم قانون محو خشونت علیه زنان نیز آمده است: شخصی که مانع تصرف زن در متروکۀ مورث وی گردد، برعلاوۀ واگذاری سهم شرعی وی، حسب احوال به حبس قصیرمحکوم می گردد، که از یک ماه بیشتر نباشد.
همچنان درفصل دوم منع تصرف در اموال، مادۀ سی و چهارم آمده است: شخصی که اموال شخصی زن را تصرف و یا او را از تصرف در آن منع نماید، حسب احوال به حبس قصیر که از سه ماه بیشتر نباشد محکوم می شود.
وی افزود درصورتیکه حق خانم، دختر و یا خواهر به وی داده نشود، آنها می توانند به ریاست تقنین وزارت عدلیه و ریاست حقوق وزارت امور زنان مراجعه کند.
خانم شهلا فرید یکتن از فعالین حقوق زن گفت مهمترین مشکل زنان در جامعه افغانستان، نگاه غیر انسانی به آنان است که به عنوان موجود دون پایه تر و انسان درجه دو تلقی می گردد؛ مطابق این نگاه، زنان به تملک مردان در می آیند و مانند ابزاری در دست آنها می شوند؛ بناءً حق ندارند که همسطح با مردان باشند و به اراده انسانی حقوق اختیارات خدا داد شان احترام گذاشته شود.
افزون برآن، دراکثر اوقات برای شان اجازه داده نمی شود که در قسمت تعیين سرنوشت خود، سهم بگیرند و به هرسن و سالی که باشند، به ازدواج داده می شوند.
وی تاکید کرد که در قانون محو خشونت علیه زنان، سن ازدواج برای دختر ۱۶ و برای پسر ۱۸ تعیين شده؛ در غیر آن، این جفای بزرگ بر حق دختر می باشد که در سن ۱۴ سالگی در عقد مرد۹۴ساله داده شود.
خانم فرید علاوه کرد که برای بیرون رفت از این معضل، می شود که سطح سواد و آگاهی زنان ازنگاه قوانین بلند برده شود.
بر بنیاد گفته وی، مشکل دیگر زنان در افغانستان مشکل فرهنگی است؛ از یکسو زنان افغانستان خود از حقوق انسانی خویش و ارزشهای حمایت کنندۀ آن بی خبر اند و از سوی دیگر، مردان از حقوق و حرمت زنان واقف نبوده، باعث خیلی مظالم بر زنان می شود؛ خود داری از پرداخت میراث به زنان یکی از مظاهر اشکار این حقیقت است.
استاد شرف الدین عظیمی استاد روانشناسی در پوهنځی تعلیم تربیه پوهنتون کابل گفت که سن دختر و پسر، یکی از مسایل خيلى مهم است که بايد قبل از ازدواج به آن توجه داشت.
به باور وی، هر گاه سن خانمها در ازدواج، سه سال کمتر از مردها باشد، اشکال ندارد؛ زيرا رشد عاطفی دختران نسبت به پسران، در این سن سریعتر است.
وى تاکید کرد که مردهای ۲۳ ساله، می توانند بسیار راحت با دختران ۲۰ ساله ازدواج کنند؛ زیرا این سن دختر و پسر از نگاه عاطفی، اخلاقی و اجتماعی به یک حد رشد میرسد و می توانند یک خانواده خوشبخت را تشکیل بدهند.
موصوف خاطرنشان ساخت: “اما وقتی یک دختر ۱۴ ساله با یک مرد ۹۴ ساله به ازدواج داده می شود، افکار، روابط اجتماعی و خصوصیت های جنسی شان، اصلاً با همدیگر همخوانی ندارد و اصلاً نمی شود به این ازدواج یک خانواده بگوییم؛ اینگونه وصلت ها را می توان یک رابطه ظالمانه، تجاوز و سوءاستفاده از طفل توسط یک مرد بزرگ عنوان کرد.”
افزون برآن، روانشناسان به این عقیده اند که هر گاه سن ها بزرگ باشد، رابطه پدری و مادری به میان می آید، مثلا اگر سن دختر و پسر ده یا ۲۰ سال تفاوت داشته، شما احساس همسری با وی نمیداشته باشید.
به عقیدۀ آنها، حالا احساسی که میان این خانم ۲۰ ساله و مرد ۱۰۰ ساله وجود دارد، احساس پدری و دختری می باشد.
روان شناسان به اين باوراند کسانی که سن شان از ۲۰ پایین باشد، اطفال شان دو گانگی می باشد، سوء شکل می داشته باشد، اطفال خود راخوب رشد داده نمی توانند، اطفال شان میمیرند، کودکان کم وزن که سر شان بسیار بزرگ می باشد، انواع گوناگون مشکلات را پیدا می کنند و درآینده یک طفل سالم نخواهند بود.
GET IN TOUCH
NEWSLETTER
SUGGEST A STORY
PAJHWOK MOBILE APP