ميمنه (پژواک،١٦ ميزان ٩٩): شاعر فاريابى که شب و روز در آرزوى صلح و ثبات در کشور شعر مى سرايد، مى گويد که آرزو دارد تا هرچه زودتر، صلح و ثبات در کشور برقرار و تعليم و تربيه معيارى گردد.
نامش عبدالجلیل و متخلص به بینش است که در بین دوستانش به مولانا شهرت دارد و باشندۀ ولسوالى کوهستان ولايت فارياب مى باشد.
موصوف که پدر هفت فرزند مى باشد، نسبت ناامنى ها در ولايت هرات زندگى مى کند.
بينش ٦٠ ساله، نسبت جنگ و ناامنى ها در کشور، مکتب را از صنف ششم ترک کرده؛ اما در سن ١٢ سالگى نسبت علاقه اى که به شعر و شاعرى داشت، به سرايش شعر روى آورده است.
وى که از عدم ادامۀ تعليم و تحصيلش هنوز هم شديدا رنج مى برد، گفت که تا صنف ٦ اول نمره مکتب خود بود، شروع روز اول صنف هفتم با شور و شوق زیاد از خانه بیرون شده با جمعى از همصنفانش به سوی مکتب روان شد. وقتی نزدیک مکتب رسیدند، مرکز ولسوالی که در آن زمان علاقه داری بود، به دست مجاهدین سقوط کرده، افراد مسلح در اطراف مکتب مسلط شده، به معلمین و شاگردان اجازه داخل شدن ندادند؛ چون در ابتدا ارزش مکتب و کتاب را نمی دانستند، مکان گمراه کننده پنداشته واز نادانی بعضی مکاتب را سوزاندند.
موصوف، جنگ را عامل بدبختى هاى تمام مردم افغانستان خوانده و گفت: “جنگ تمام آرزوهايم را نابود ساخته است.”
وى خاطرات تلخ از آغاز انقلاب ثور ١٣٥٧ و ظهور مجاهدین، سوزاندن مکاتب، محروم ماندن از تعلیم و تحصیل، جنگ چهل ساله، ویرانی و آواره گی های خود و مردم دارد.
او گفت: “یگانه آرزويی که دارم، برقراری صلح در افغانستان است، بی نهایت تشنۀ صلح گم شده هستم. عطش قلبم زياد است. بايد به هرقيمتى که شود، صلح به وجود بيايد ولو هر اندازه هزينه داشته باشد؛ آرزوى دومم تعليم و تربيه به شکل درست و معيارى است که ديگر، هيچ اولاد اين وطن مانند من نشود و از نعمت سواد بى بهره نماند.”
موصوف افزود که پس از سقوط علاقه داری کوهستان و بسته شدن دروازۀ مکتب، نا آرامی ها آغاز گردید. فرصت آموزش از او و همه گرفته شد. وضع اقتصادى اش خوب نبود که به مرکز شهر برود و به تعلیم و تحصیل خود ادامه دهد؛ اما دوستان خوب و کتابخوان داشت.يک کتابخانه دارای حدود ٣ هزار جلد کتاب از نویسنده و شاعران مشهور جهان موجود بود، که شب ها مطالعه و شعرخوانی می کردند، روی موضوعات عرفانی بحث صورت می گرفت. با مطالعۀ آزاد توانستند تا حدى با علم و معرفت آشنا و در بین دوستانش مشهور و محبوب شود.
بينش در باره اشعار سرودۀ خود گفت که بیش از یکصد پارچه شعر دارد. هنوز به دلیل ضعف مالی نتوانسته چاب نماید؛ اما در جستجوی امکانات مالی است. اگر کمک کننده پیدا کند، آرزو دارد که اثر خود را چاپ نموده در اختيار علاقمندان و جامعه قرار دهد.
وى دلیل مهاجرت خود و خانواده اش در ولایت هرات را، ادامۀ جنگ و نا امنی ها عنوان نموده اضافه کرد که اگر جنگ های خونین دوامدار نمی بود، هرگز نمیخواست خانه و هستی خود را که محصول یک عمر زندگی اش بود، برباد نموده مهاجر شود.
موصوف، ضمن آرزوى توفيق به رهبران و طرف های درگیری جنگ افغانستان، از آنان خواست که بدون قید و شرط برای برقراری صلح پایدار کار کنند و فرصت را از دست ندهند. بیش از این مردم تحمل ادامه ویرانی و کشتار را ندارند. کشور به یک انقلاب و رنسانس ضرورت دارد. به هرقیمتی که باشد، به جنگ ٤٠ ساله خاتمه داده به فکر التیام زخم ها و تامین صلح باشند.
به باور وی اگر معارف و آموزش در کشور به معنا و مفهوم واقعی معیاری شود، مردم افغانستان مانند کشورهای قدرتمند جهان، پس از جنگ های خونین با علم ودانش و قلم، تحول بزرگ را به وجود آورده، به رفاه به سر می برند و زندگی مى کنند.
پژواک، به همکاری مالی دنمارک و برنامه انکشافی ملل متحد (UNDP)، این گزارش را تهیه کرده است.
بازدیدها: 55
GET IN TOUCH
NEWSLETTER
SUGGEST A STORY
PAJHWOK MOBILE APP