نیلی(پژواک، ۹ قوس ۱۴۰۰): طیبه ۳۷ ساله که پنج عضو خانواده نابینای خود را سرپرستی می کند می گوید، به دلیل کارهای شاقه کمرش از کار افتاده و توان انجام کار را ندارد؛ این خانم خواستار کمک های بشردوستانه و بین المللی شد.
طیبه در گفتگو با آژانس خبری پژواک گفت که باشنده اصلی ولسوالی میرامور ولایت دایکندیست، سه سال پیش به دلیل مشکلات شدید اقتصادی شوهر و فرزندان نابینایش را به شهر نیلی مرکز این ولایت آورد به این امید که در شهر نیلی حضور موسسات و سازمانهای خیریه چشمگیر است، بلکه با حمایت آنها ضرورت های اولیه زندگی خانواده نابینایش را تهیه کند.
طیبه درباره معلولیت نابینایی شوهر و فرزندانش می گوید که این معلولیت ارثی است و از طریق شوهرش به فرزندانش منتقل شده است.
به گفته طیبه؛ شوهر ۴۳ ساله و چهار فرزندش شامل دو دختر و دو پسر که یکونیم تا ۱۸ سال سن دارند، دچار معلولیت نابینایی اند و او تنها
وی که در خانه های مردم کار می کند و بابت کارشاقه به بیماری درد کمر مبتلا شده است؛ می گوید که ممکن به دلیل شدت بیماری اش نتواند به کار خود ادامه دهد.
طیبه از فقر و گرسنگی شاکی است و می افزاید که پیش از روی کار آمدن حکومت سرپرست، شماری از موسسات و سازمان های خیریه با خانواده نابینای او در تامین مصارف شان همکاری میکردند.
اما بیشتر از سه ما به اینسو که حکومت سرپرست اداره کشور را به دست گرفته، خانواده طیبه هیچ گونه کمکی دریافت نکرده و بیشتر شب ها خانواده نابینای او گرسنه میخوابند.
طیبه با صدای گرفته وگلوی پر از بغض هشدار میدهد که اگر وضعیت همین طور ادامه پیدا کند و سازمان های خیریه برای خانواده او امداد رسانی نکنند، اعضای خانوادهاش را به اثر گرسنگی از دست خواهد داد.
طیبه در این باره میگوید:« فصل زمستان و سرما در راه است ما نه نان داریم که بخوریم نه چوب داریم که آتش کنیم، اگر با ما همکاری نشود، از گرسنگی خواهد مردیم .»
ناصر ۴۳ساله پدر این خانواده نیز میگوید که در خانواده شش نفره او تنها همسرش طیبه معلولیت بینایی ندارد، دیگر اعضای خانواده به شمول خودش نابینا اند.
ناصر نیز از بدی روزگار شکایت دارد و می گوید:«هرچند همسرم طیبه جان بینا است و می تواند خوبی و زشتی دنیا را متفاوت از من و فرزندانم تماشا کند، اما او بیچاره هم به دلیل کارهای شاقه و سرپرستی خانواده نابینا به بیماری درد کمر مبتلا شده، بسیار زیاد برای ما رنج آور است.»
ناصر میگوید که هماکنون در خانواده او هیچ کسی نان آور نیست، همه معلول و بیمار اند.
به گفته او؛ هرچند کودکان نابینایش را به حراج گذاشته تا با فروش آنها برای مدتی از گرسنگی نجات پیدا کند، اما با نا امیدی میگوید:« کسی حاضر نیست کودکان نابینای او را بخرند.»
ناصر از سازمان های خیریه ملی و بینالمللی خواهان کمک های فوری و بشر دوستانه برای افغانستان به ویژه افرادی چون خودش شد.
دایکندی ولایتی محروم، دورافتاده، توسعه نیافته و دشوار گذر در مرکز کشور موقعیت دارد که بالای ۹۵ درصد باشندگان این ولایت به دلیل خشکسالی های پیهم و تحولات بحران زای پسین زیر خط فقر زندگی می کنند.
Views: 164