هرات (پژواک، ۲۹ قوس ۱۴۰۰): میروس سیزده ساله که مشکلات اقتصادی او را به رنگ کردن بوت مردم در هرات مجبور ساخته است، آرزو دارد که در فضای صلح به درسهایش ادامه دهد تا بتواند، برای پیشرفت کشورش کار کند.
میرویس در عمر سیزده سالهگی، بار سنگین پیدا کردن نفقه برای خود و خانوادۀ هشت نفرهاش را عهده دار شده است؛ زیرا پدرش مریض است و کار کرده نمیتواند و برادر بزرگ او، به تازهگی برای کار به ایران رفته است.
میرویس هر روز با دستهای نحیف و دستکش پوشیده، چشمهای معصوم، لباسهای خاکآلود، دستها و صورتِ ترکیده از اثر سرما، ولی با دلِ پر از انگیزه و امید به آینده، برای پیدا کردن لقمه نانی در شهر هرات، بوت مردم را رنگ میکند.
او از اینکه اکنون ترسی از انفجار و جنگ ندارد، خرسند است و میگوید که در گذشتهها برعلاوۀ اینکه مجبور بود، در جادهها بوت مردم را رنگ کند، آرامش ذهنی نیز نداشت؛ زیرا نگرانی آن را داشت که مبادا در کدام انفجار و حملۀ مسلحانه کشته و یا زخمی شود.
شهر هرات در ۲۱ اسد سال روان به دست نیروهای حکومت سرپرست کنونی سقوط کرد.
پیش از آن این شهر گواه درگیریها و انفجاراتی بود که برعلاوۀ نظامیان دو طرف، افراد ملکی نیز در آن کشته و زخمی میشدند، اما پس از آن، چنین رویدادی در این شهر رخ نداده است.
زمانی که از میرویس در مورد صلح پرسیده شد، گفت: «صلح یعنی قراری باشه، امنیت باشه، کار باشه و فقر نباشه.»
او آرزو دارد، تا در افغانستان برای ابد جنگ و ناامنیها جایش را به صلح واگذار کند.
این کودک میگوید که تمام افغانها باید با هم آشتی کنند، تا دیگر هیچگاهی افغانستان شاهد جنگ و ناامنیها نباشد.
میرویس که با خانوادهاش در یک خانۀ گلی در منطقۀ چهارباغ هرات زندهگی میکند و میگوید، روزانه سی تا شصت افغانی را از طریق رنگ کردن بوت مردم به دست میآورد، آرزو دارد که به درسهای مکتباش در فضای دور از خشونت و جنگ ادامه دهد.
او که متعلم صنف پنجم مکتب است، گفت: «مکتب میروم از خاطری که سواد بسیار خوب است… وقتی درس بخوانم میتوانم آیندۀ خوبی داشته باشم و به خاطر پیشرفت و صلح در وطن کار کنم.»
وی میافزاید: «آرامی و امنیت بسیار خوب است، خوش دارم که هیچ جنگ نباشد، همه جا آرامی باشد و کار هم زیاد باشد که مردم مشکل نداشته باشند.»
میرویس از وضعیت امنیتی کنونی در بخش جرایم جنایی در شهر هرات نیز راضی است و میگوید: «پیشتر دزد زیاد بود… ولی حالا وضعیت بهتر شده است.»
اما او از بلند رفتن نرخ مواد اولیه و رنگ بوت شکایت کرده و میگوید: «جنسها گران شده و خیلی مشکل است که به خانه مواد بخریم.»
میرویس در حالی که بوت در دستش بود و رنگ میکرد، با زبان شرین کودکانهاش از برخورد مردم با او نیز شکایت کرد: «بعضی مردم کفشهای خود را خو نمیدهند که رنگ کنم، به ما گپهایی هم میزنند… ما را اذیت میکنند.»
او افزود: «از حکومت میخواهم که به ما کمک کند که بتوانم زیاد درس بخوانم و کار و بار را زیاد کند که برادرم دیگر ایران نرود و همین جا کار کند، میخواهم که امنیت باشد.»
GET IN TOUCH
NEWSLETTER
SUGGEST A STORY
PAJHWOK MOBILE APP