هرات (پژواک، ۳۰ قوس ۱۴۰۰): کارگران سهراهی محمودی هرات – مکانی که شش ماه پیش انفجار خونین در آن رخ داد – خرسند اند که اکنون در فضای دور از انفجار و جنگ زندهگی میکنند؛ اما از مشکلات اقتصادی رنج میبرند و خواهان رفع آن میباشند.
پس از سقوط حکومت پیشین که حکومت سرپرست کنونی جاگزین آن شد، ایالات متحدۀ امریکا نزدیک به ده میلیارد سرمایۀ افغانستان را منجمد کرد و برخی محدودیتهای دیگری را نیز بر افغانستان وضع نمود.
این وضعیت، مردم افغانستان را دچار مشکلات سخت اقتصادی کرده و شمار زیاد آنها، شغلهای شان را از دست دادند.
سهراهی محمودی در شهر هرات، جایی است که روزانه نزدیک به ۲۰۰ کارگر، برای یافتن کار در آنجا جمع میشوند، تا شاید بتوانند با کارهای شاقه، مخارج زندهگی شان را تأمین کنند.
در هفدههم سرطان سال روان، مردم شاهد انفجاری بر یک موتر مسافربری در این سهراهی بودند؛ مکانی که از گذشته تا حال محل تجمع کارگران زیادی بوده است. در این انفجار شش تن زخمی شدند.
محمد محمدی، پیرمرد ۵۰ سالهیی است که چون دهها فرد دیگر برای بهدست آوردن لقمه نانی همه روزه به چوک سهراهی محمودی، مینشیند.
او هنوز هم انفجار سهراهی محمودی را به خاطر دارد و از وضعیت امنیتی کنونی راضی به نظر میرسد؛ اما چهرۀ نگران و مأیوس او بیانگر خستهگی و ناامیدی است؛ زیرا شاید فکر میکند، امروز چون روزهای گذشته، دست خالی به خانه برگردد.
به باور محمدی، صلح باعث پیشرفت جامعه میشود و باید در فضای صلح، زمینۀ کار نیز برای آنان فراهم شود.
او برای مصاحبه دادن از میان دهها مرد عبور کرده و خواست پیامش را به گوش جهانیان برساند.
محمدی میگوید، صلح به معنای برابری، اخوت، همدیگرپذیری، امنیت و کار است.
او با ابراز نگرانی در مورد آیندۀ فرزندانش میگوید، خواهان صلح کامل و دایمی در کشور است؛ زیرا نمیخواهد، فرزندانش بعد از سالها آموزش در چوکها کار کنند.
او با ابراز خرسندی میگويد، اکنون مشکل ناامنی برطرف شده و اميدوار است، مشکلات اقتصادی و تحصیلی نیز حل شود.
علی دولتی، یکی دیگر از کارگران این چوک است که صحبتهایش را از وجود ناامنی در گذشته شروع کرده و میگوید: «در حکومت گذشته با ترس زیادی به چوک میآمدم، اما حالا از صلح کنونی راضی هستم؛ چون دزدی، اختطاف، قتل، رشوت و بیعدالتی کم شده است.»
او در ادامه میافزاید، حکومت فعلی باید در کنار صلح، زمینۀ کار را نیز برای مردم مهیا کند.
محمد و علی تنها کسانی نیستند که مشکلات اقتصادی آنها را مجبور به ساعتها نشستن در چوک نموده، بلکه جوانانی هم هستند که پس از سالها تحصیل بازهم برای کار به چوکها میآیند.
محمد ابراهیمی، پسر ۲۵ سالهیی است که میگوید، جبر روزگار او را مجبور به ترک تحصیل و کار در این چوک کرده است؛ صلح را دوست دارد، اما صلحیِ که فقر را از بین ببرد.
با اکثریت افرادی که مصاحبه شد، صلح را «کار و امنیت» تعریف میکردند.
در میان اینها پیر مردانی هم هستند که شاهد دیدن چندین حکومت در گذشته بوده اند.
حمزه امیری، مرد ریش سفیدی که در نخست از مصاحبه دادن پرهیز کرد، چون به گفتۀ خودش کسی صدای او را نمیشنود، اما سرانجام گفت: «آوردن صلح واقعی، کار سختی نیست؛ اما همه حکومتهای گذشته و حال به فکر منافع خود اند، نه منافع ملت.»
او میافزاید، صلح یعنی برقراری امنیت و فراهم کردن زمینۀ کار برای مردم، نه اینکه او مجبور شود، برای لقمه نانی دست به دزدی و تکدیگری بزند.
حمزه از شدت سرما، دستهایش را به هم گره زده و میگوید، حکومت فعلی برای آوردن صلح واقعی در کشور باید به فکر رشد اقتصاد باشد، تا این گونه مشکلات طبقۀ کارگر حل شود؛ زیرا اگر چنین نشود، آنان اولین قربانیان این وضعیت خواهند بود.
او در ادامه میگوید، توزیع کمکهای بشردوستانه باید عادلانه صورت گیرد و نرخ اجناس در بازار کنترول شود.
به گفتۀ کارگران، همه روزه شمار زیادی از کارگران، از منطقههای دور و نزدیک در چوک سهراهی محمودی برای کار جمع میشوند، اما کار نیست و آنها ناامید به خانههای شان برمیگردند.
در همین حال سرور نظری، مردی با چهرۀ آشفته و قامت خمیدهیی که دارد، میگوید، صلح یعنی ارزانی، کار و تحصیل. اگر صلح توأم با نان و کار نباشد، «مجبورم زن و بچهام را بکُشم، چون پولی برای سیر کردن شان ندارم.»
سرور که ۶۷ سال سن دارد، از شدت سرما، دست و صورت چروکش، ترکیده و حتا توان چیدن کلمات را ندارد؛ اما با آن هم بیان واژۀ صلح، برایش امیدبخش است.
او با لبخند پر از امید میگوید: «تا چند ماه آینده، شاید حکومت بتواند، همان طوری که صلح آورد، کار هم فراهم کند.»
اکثر افرادی که برای کار به چوک سهراهی محمودی میآیند، ادعا دارند که دغدغۀ ناامنی در منطقۀ شان حل شده، اما در چهار ماه اخیر درآمدی نداشته اند.
با این حال سید ظاهر هاشمی، مرد دیگری است که شش سالِ عمرش را برای کار در کشورهای همسایه سپری کرده و اکنون با به میان آمدن شرایط حاکم، قصد مهاجرت مجدد را دارد.
او میگوید: «صلح یعنی آزادی، نبود جنگ و زندهگی راحت.»
در جواب سوالی که شما چگونه صلح میخواهید؟ میگوید، پس از سالها جنگ اکنون در کشور امنیت برقرار شده و باید مردم در فضای صلح به درس و کار خود نیز برسد و حکومت برنامههای جدی و همهگیری در این زمینه داشته باشد.
او در ادامه میگوید: «از اینکه دخترانم از تحصیل بازمانده اند، نگرانم. اگر در کشورم صلحی باشد که حقوق زنان رعایت شود و کار نیز باشد، هرگز کشورم را ترک نمیکنم.»
این در حالی است که مقامهای حکومت کنونی گفته اند که زنان و دختران حق کار و تعلیم را دارند و با مساعد شدن شرایط، زمینۀ تعلیم و تحصیل برای همه مساعد خواهد شد.
GET IN TOUCH
NEWSLETTER
SUGGEST A STORY
PAJHWOK MOBILE APP