Language

Don't you have an account with Pajhwok Afghan News?

Click here to subscribe.

جعفر مهدوی: بدیل «امارت‌ اسلامی» انارشیزم، هرج‌ومرج و داعش است

کابل (پژواک، ۳۰ جدی ۱۴۰۰): داکتر جعفر مهدوی، رهبر حزب‌ملت افغانستان کسی که چندی پیش حمایتش را از حکومت فعلی اعلان کرد، به این باور است که اگر «امارت‌اسلامی» در ایجاد یک دولت قوی و مستقل ناکام شود، بدیل آن انارشیزم، هرج‌ومرج و داعش خواهد بود.

مصاحبۀ‌ اختصاصی عبدالله عزیزی خبرنگار آژانس خبری پژواک با داکتر جعفر مهدوی، رهبر حزب‌ملت افغانستان

جعفر مهدوی متولد ۱۳۵۷ از ولسوالی لعل و سرجنگل ولایت غور است. او تحصیلات دانشگاهی خود را تا مقطع دکترا در رشتۀ جامعه‌شناسی در دانشگاه (پوهنتون) تهران در سال ۱۳۸۴ ش، به پایان رسانید.

مهدوی همراه با احزاب سیاسی مطرح جامعۀ هزاره افغانستان (حزب وحدت اسلامی افغانستان و حزب وحدت اسلامی مردم) تا سطح معاونیت کار کرده و بعدها به دلیل اینکه اهداف این احزاب با اهداف او مطابقت نداشت، حزب خودش «ملت افغانستان» را تأسیس کرد.

او از محدود چهره‌های سیاسی است که کشور را ترک نکرده و فکر می‌کند، می‌شود با حکومت فعلی کار کرد. او ۱۸ سال قبل از امروز در کتابش زیر نام «جامعه‌شناسی سیاسی طالبان» از آغاز فصل تازۀ «امارت‌اسلامی» خبر داده و نوشته بود: «طالبان به‌زودی ظهور خواهند کرد و جهان را مبهوت خواهند ساخت.»

در کتابش نوشته بود: «طالبان یک گروه قومی با دیدگاه پشتونوالی است.» اما حالا دیدگاه‌هاش تغییر کرده و می‌گوید، طالبان آن زمان به سمت یک تبار خاص تمایل داشت، اما حالا آن طور نیست و از اقوام مختلف در صفوف طالبان حضور دارند.

او در سقوط نظام پیشین، تمام مقام‌های بلندی رتبه‌یی را که تأثیرگذار بودند، اما از تأثیر خود استفاده موثر نکردند، مقصر می‌داند. از دید او، حکومت فعلی دوران موقت را سپری می‌کند و یک کابینۀ نظامی است؛ اما می‌گوید، رهبران «امارت‌اسلامی» به این باور اند که بدون ایجاد حکومت همه‌شمولی که تمام مردم افغانستان در آن حضور داشته باشند، مؤسس یک افغانستان آباد، آزاد و مستقل نخواهند بود.

از سوی دیگر، سهم ۲۰ فیصدی هزاره‌ها در حکومت‌های پیشین از نظر او کاملاً بی‌اساس بود و به باور او، از جلسۀ بن تا سقوط حکومت غنی، هیچگاهی حضور هزاره‌ها در حکومت، بیشتر از ۲ فیصد نبوده‌است.

او داعش را یک پروژۀ استخباراتی می‌داند که توسط برخی کشورها، علیه برخی کشورهای دیگر در منطقه ایجاد شده، تا پروژه‌هایی را به صورت موقت و میان‌مدت به پیش ببرد.

در همین حال، مهدوی با هر نوع مکانیزم‌ مسلحانه و نظامی، از هر آدرسی که باشد، مخالف است و برای رهبران جبهۀ مقاومت پیشنهاد می‌کند که مشکلات را باید از راه مفاهمه و گفتگو حل کنند.

با این همه، اما او اطمینان دارد که سال آینده در همین لحظه، شاهد وضعیتی به مراتب بهتر، دارای یک حکومت همه‌شمول، باثبات و با رسمیت بین‌المللی، اقتصاد فعال و پویا و مردم امیدوار برای آینده، خواهد بود.

چرا در کابل ماند، آیا هراسی ندارد؟

مهدوی به این باور است، اگر کسی  شرافتمندانه زنده‌گی کرده باشد، به کسی ظلم نکرده باشد، حق کسی را نخورده باشد و خلاف وجدان جمعی عمل نکرده باشد، هراسی نمی‌داشته باشد.

او می‌گوید، با شناختی که از «امارت‌اسلامی» داشت و سفرهایی که در ماه‌های اخیر  به قطر داشت، به این نتیجه رسیده بود که تحریک اسلامی طالبان می‌تواند، بنیانگذار فصل جدید سیاسی در افغانستان باشد که در آن احساس امنیت‌جمعی و احترام به حقوق شهروندی، جزء اصول و باورهای عمیق سیاسی باشد.

او با اشاره به اعلان عفو عمومی از سوی حکومت سرپرست می‌گوید: «رهبری حکومت فعلی به دنبال نقض عفو عمومی نیست؛ اما امکان دارد، مجموعه‌های خودسر در صفوف آن‌ها وجود داشته باشند که به دنبال انتقام‌گیری‌های شخصی از برخی از مقام‌های سیاسی و نظامی حکومت پیشین باشند.»

مهدوی اما خاطر نشان می‌سازد که ایجاد کمیسیون تصفیۀ صفوف نشان‌دهندۀ این است که رهبری «امارت‌اسلامی» عزم جدی برای مقابله با عناصر خودسر دارد.

کتاب «جامعه‌شناسی سیاسی طالبان» با کدام هدف و پیام نوشته شده بود؟

مهدوی این کتاب را ۱۸ سال قبل از امروز به عنوان تیزس ماستری‌اش نوشته بود. او هدف نوشتن این کتاب را واقعیت وجودی طالبان گفت، به باور او: «طالبان از قرن‌‌ها قبل وجود داشتند و از زمانه‌های قدیم در مدرسه‌ها و مسجد‌ها برای مردم افغانستان قابل احترام بودند.»

دلیل دیگری که او این کتاب را نوشت، مقاله‌ها و کتاب‌هایی بود که به گفتۀ او: «به صورت غیرواقعبینانه در مورد طالبان نوشته می‌شد». هدف او از نوشتن این کتاب، نشان‌دادن چهرۀ دقیقی از «طالبان»  بود.

او همچنان تصریح می‌کند، در این کتاب، زوایای منفی عملکرد‌های طالبان را نیز به صورت واضح بیان کرده است؛ به گونۀ مثال قتل عام‌های مزارشریف و یکاولنگ و سختگیری‌هایی که وجود داشته است؛ چون به گفتۀ او، این کتاب یک کتاب پژوهشی بود، «به همین دلیل نه علیه طالبان بود و نه به نفع طالبان.»

عوامل سقوط جمهوریت، غنی چرا فرار کرد؟

عمق فساد، ناکارآمدی، بحران مشروعیت، انتخابات فاجعه‌بار، مداخلۀ مستقیم امریکا (در مرحلۀ اول جان کیری و در مرحلۀ دوم خلیلزاد)، از نظر او مواردی بودند که عملاً برای حکومت پیشین هیچ مشروعیتی از لحاظ مردمی و حقوقی، نگذاشته بود.

اما مهمترین عامل از دید او «بحران مشروعیت» بود. به گفتۀ او: «حکومت غنی نه به لحاظ قانون اساسی مشروعیت داشت و نه نزد مردم افغانستان مشروعیت داشت.»

 او با اشاره به انتخابات سال ۲۰۱۴ م. می‌گوید، در آن انتخابات با وجودی که غنی جایگاه سوم را گرفته بود و داکتر عبدالله و زلمی رسول به ترتیب در رده‌های اول و دوم قرار داشتند، اما با مداخلۀ خارجی‌ها و تقلب در جایگاه دوم آمد، تا انتخابات به دور دوم برود.

مهدوی می‌گوید، دور دوم انتخابات آن قدر پرتقلب بود که از ۱۹ میلیون واجد شرایط تنها کمتر از یک میلیون در آن اشتراک کردند و غنی با ۳۰۰ هزار رای، با مداخلۀ خلیلزاد، رئیس جمهور اعلان شد.

به گفتۀ او، مشروعیت را به حکومت غنی مردم افغانستان نداد، بلکه جامعۀجهانی و امریکا دادند. به همین دلیل، در کنفرانس دوحه این مشروعیت عملاً از حکومت غنی گرفته‌ شد.

عامل دیگر سقوط حکومت غنی از نظر او فساد گسترده در حکومتش بود. او با اشاره با افشاسازی نرگس نهان وزیر سابق معدن و پترولیم و رئیس دفتر غنی، متین بیگ، افزود که آن‌ها واضح گفته‌اند که «فساد و تبعیض وجود داشت و افراد نزدیک به غنی نقش عمده‌یی در فساد اخلاقی داشتند.»

او با اشاره به سرکوب جنبش روشنایی، جنبش رستاخیز، سرکوب فعالان مدنی و ترورهایی که در ماه‌های اخیر در حکومت غنی جریان داشت، می‌گوید: «تمام این‌ موارد، بیانگر آن است که حکومت غنی عملاً به عنوان دشمن مردم افغانستان عمل می‌کرد.»

مقصر اصلی سقوط حکومت پیشین ‌کیست؟ تیم نزدیک به غنی و دیگر سیاسیون، چقدر مقصر وضعیت فعلی‌ اند؟

به باور او، همۀ عواملی که در نظام سیاسی پیشین موثر بودند، در مقام تصمیم‌گیری بودند و صلاحیت بیشتر داشتند، بیشتر مقصراند.

به گفتۀ مهدوی، غنی به عنوان سرقومندان اعلای قوای مسلح، محب منحیث کسی که تمام صلاحیت‌های نظامی مربوطش بود، فضلی که نظام اداری و بیروکراسی افغانستان را در اختیار داشت، صالح که در تصمیم‌گیری‌‌ها تأثیرگذار بود و به همین شکل، تمام مقام‌های بلندی رتبه‌یی که تأثیرگذار بودند، اما از تأثیر خود استفاده موثر نکردند، مقصر سقوط حکومت پیشین می‌باشند.

او ‌همچنان می‌گوید: «یک تعداد سیاسیون همچنان بودند که نقش دوگانه را بازی می‌کردند؛ هم در حکومت بودند و هم علیه حکومت بودند؛ یعنی تمام تلاش آن‌ها این بود که با استفاده از کارت‌های قومی، باج بیشتر را از حکومت بگیرند.»

دیدگاه مهدوی را در مورد «شورای عالی مقاومت جمهوری اسلامی افغانستان» که شماری از سیاسیون در خارج از کشور ایجاد کرده‌اند، پرسیدم، او در پاسخ گفت، تمام اتباع افغانستان می‌توانند، اعلان موجودیت کنند و فعالیت‌های سیاسی داشته باشند؛ اما او «احتمال این را صفر می‌بیند که مردم افغانستان از این شورا‌ها استقبال کند و یا سودی برای مردم افغانستان داشته باشد.»

مهدوی اما در مورد رهبران سیاسی جامعۀ هزاره افغانستان ابراز نظر نکرد و گفت: « تاریخ، مردم و نسل‌های آینده دربارۀ ما و آن‌ها قضاوت خواهند کرد و این قضاوت را به آنها می‌گذاریم.»

دولت فعلی مشروعیت خود را از کجا می‌گیرد؟

او در پاسخ به این سوال می‌گوید: «در حال حاضر، حکومت فعلی دوران موقت را سپری می‌کند و ما شاهد روی‌کارآمدن یک کابینۀ نظامی استیم.»

مهدوی اما تصریح می‌کند که باید «امارت‌اسلامی» با فراهم‌شدن بسترها برای ایجاد یک حکومت همه‌شمول و فراگیر، روی مبنای مشروعیت حکومت فکر موثر داشته باشد، تا حکومت ملکی و پایه‌داری ایجاد شود که تمام اقوام افغانستان و تمام آدرس‌های سیاسی، چه کسانی که در تحریک طالبان حضور داشتند و چه کسانی که حضور نداشتند، خود را زیر چتر آن ببینند.

او می‌گوید، در صحبت‌هایی که با بزرگان «امارت اسلامی» داشته، کاملاً اطمینان دارد که یک حکومت همه‌شمول با حضور تمام اقوام افغانستان، ایجاد خواهد شد.

به گفتۀ او: «رهبران امارت اسلامی به این باور اند که بدون ایجاد حکومت همه‌شمولی که تمام مردم افغانستان در آن حضور داشته باشند، مؤسس یک افغانستان آباد، آزاد و مستقل نخواهند بود.»

سهم قوه هزاره‌ افغانستان در حکومت فعلی

در جلسۀ بن ۲۰ درصد سهم برای قوم هزاره افغانستان در نظر گرفته شده بود، اما به گفتۀ مهدوی: «از جلسۀ بن تا حکومت غنی هیچگاهی حضور هزاره‌ها در حکومت، بیشتر از ۲ فیصد نبوده‌است.»

او با نگرانی از اخراج‌ تعداد زیادی کارمندان هزاره‌ از ادارۀ احصاییۀ مرکزی و دیگر ادارات در این اواخر، می‌گوید که در این قسمت نگرانی خود را با رهبران «امارت‌اسلامی» شریک ساخته‌ است، تا یک میکانیزم شفاف ایجاد شود و نباید این پروسه به معنای تصفیۀ قوم هزاره از بدنۀ ساختار اداری باشد؛ چون قوم هزارۀ افغانستان پیش از این هم چندان حضوری در حکومت نداشتند.

او می‌گوید، در حال حاضر دو تن از قوم هزاره در کابینه حضور دارند، اما امیدوار است و این اراده را در «امارت اسلامی» می‌بیند که شاهد حضور بیشتر هزاره‌ها در حکومت باشد.

«طالبان یک گروه قومی با دیدگاه پشتونوالی است»

مهدوی در کتابش نوشته بود، طالبان یک گروه قومی با دیدگاه پشتونوالی است. از او پرسیدم که حالا هم به همان دیدگاه است و یا خیر؟ او اما در پاسخ گفت، طالبانی که من در آن فصل مطالعه کرده بودم، همان‌طور بودند.

 بنابر دیدگاه او: «رفتارهای طالبان آن زمان به سمت یک تبار خاص تمایل داشت، اما حالا آن طور نیست و از اقوام مختلف در صفوف طالبان حضور دارند.»

دستاورده‌های جمهوریت برای افغانستان و مردم افغانستان

به نظر او بزرگترین دستاورد جمهوریت برای افغانستان، ظهور یک نسل جوان تحصیل‌یافته بود.

مهدوی همچنان آزادی بیان را از دیگر دستاوردهای جمهوریت برای مردم افغانستان می‌داند؛ هرچند از دید او، این آزادی در اواخر حکومت غنی به شدت محدود شده بود و کسانی که نقد‌های جدی به حکومت داشتند، تهدید و ترور می‌شدند.

جبهۀ مقاومت

مهدوی می‌گوید که با هر نوع مکانیزم‌های مسلحانه و نظامی، از هر آدرسی که باشد، مخالف است.

به گفتۀ او، جبهۀ مقاومت به جای اینکه به مردم افغانستان و حامیان داخلی اتکا کند، بیشتر به دروازه‌های بیگانه‌گان پناه برده و تلاش کرده‌اند که حمایت کشور‌های بیرونی را به‌دست آورند.

مهدوی با انتقاد از این عملکرد آن‌ها می‌گوید: «خیلی تأسفبار است تا دوباره به خارجی‌هایی اتکا شود که این حالت را بالای همه آورده‌اند.»

پشنهاد او اما برای رهبران جبهۀ مقاومت این است که مشکلات را باید از راه مفاهمه و گفتگو حل کنند و حوصله‌مندی داشته باشند.

او می‌گوید: «با همه انتقاد‌هایی که متوجه امارت اسلامی است، حالا تمام سرنوشت این جغرافیا را به‌دست دارد، اگر امارت در ایجاد یک حکومت قوی و مستقل ناکام شود، گزینۀ بدیل انارشیزم، هرج‌و‌مرج و داعش خواهد بود.»

به باور او، حالا هر کسی به هر دلیلی اگر تلاش می‌کند تا «امارت‌اسلامی» را تضعیف کند، خواسته یا ناخواسته، آگاهانه و یا ناآگاهانه، افغانستان را برای ظهور داعش مساعد می‌سازد.

تهدید داعش برای افغانستان و کشورهای منطقه

از دیدگاه او، داعش مشکلاتی را برای مردم افغانستان خلق کرده و ممکن است، مشکلات بیشتری را نیزخلق کند که این نگرانی را نباید مسؤولین «امارت اسلامی» نادیده بگیرند؛ اما به باور او، داعش چون بستر اجتماعی، فرهنگی، بومی و عنعنوی در افغانستان ندارد، نمی‌تواند که در درازمدت و میان‌مدت در افغانستان موفق باشد.

به گفتۀ او: «داعش یک پروژۀ استخباراتی است که توسط برخی کشورها، علیه برخی کشورهای دیگر در منطقه ایجاد شده تا پروژه‌هایی را به صورت موقت و میان‌مدت به پیش ببرد.»

مهدوی به این باور است که داعش تهدید استراتیژیک برای ملت افغانستان بوده نمی‌تواند؛ اما عجالتاً می‌تواند، مشکلات جدی را در ساحات مختلف برای مردم افغانستان ایجاد کند.

او همچنان افزود که نگرانی کشورهای منطقه از این بابت مشروع است؛ اما نمی‌تواند جدی باشد؛ چون داعش یک پروژۀ کاملاً استخباراتی ا‌ست و بستر ندارد.

احتمال وقوع جنگ‌های نیابتی؟

از دید او، وقوع جنگ‌های نیابتی بسته‌گی دارد به برنامه‌ها، تکتیک‌ها و استراتیژی‌های رهبری حکومت سرپرست در داخل افغانستان و سیاست‌ها و پالیسی‌های قدرت‌های منطقه و جهان در خارج.

مهدوی در این رابطه سیاست‌های «امارت اسلامی» را سرنوشت‌ساز دانسته و می‌گوید، اگر حکومت فعلی بتواند با یک سیاست تساهل و تسامح فضایی را ایجاد کند که مردم افغانستان برای زنده‌گی کردن و داشتن فعالیت‌های سیاسی احساس امنیت کنند و در عین حال، زمینه را برای برگشت افرادی که از افغانستان خارج شده‌اند فراهم بکنند، این موضوع منتفی است.

او همچنان خاطر نشان می‌سازد، اگر حکومت سرپرست به گونه‌یی رفتار کند که برخی از کشورهای منطقه و قدرت‌های جهان از آن احساس تهدید کنند و یا اینکه مردم افغانستان ویا بخش‌هایی از مردم افغانستان، آیندۀ خود را تحت حاکمیت «امارت اسلامی» نبینند، در آن صورت احتمال جدی شدن جنگ‌های نیابتی در افغانستان، افزایش پیدا خواهد کرد.

چالش به‌‌رسمیت‌شناسی؛ جهان از افغانستان چه می‌خواهد و افغانستان از جهان چه می‌خواهد؟

از نظر مهدوی، خواست جامعۀ جهانی از افغانستان در ظاهر یک خواست واحد است: «آمدن اصلاحات، بازشدن مکاتب و پوهنتون‌ها، رعایت حقوق اساسی شهروندان، به رسمیت شناختن حق اشتغال زنان در ادارات دولتی و ایجاد حکومت همه‌شمولی که تمام اقوام افغانستان در بدنۀ حکومت و ساختار سیاسی حضور داشته باشند.»

او همچنان افزود که در پشت این مطالبات، کشورها یک سلسله مطالبات مشخصی از حکومت فعلی هم دارند که آنها هر کدام ‌شان منافع مشخص خود را در افغانستان تعقیب می‌کنند.

اما به گفتۀ او، خواست‌های افغانستان از جامعۀجهانی واضح است؛ به رسمیت شناخته‌شدن از سوی جامعۀبین‌الملل، آزاد شدن پول‌های منجمدشدۀ افغانستان و تداوم حمایت‌های اقتصادی بدون مداخله در مقدرات سیاسی افغانستان.

وضعیت افغانستان؛ یک سال بعد در همین روز؟

او امیدوار است و می‌گوید: «اگر به همین شکل پیش برود و امارت‌اسلامی اعتماد مردم را به دست بیاورد، از سوی دیگر، امارت اسلامی هم واقعیت‌های جدید جامعۀ افغانستان را درک کند، من اطمینان دارم که سال آینده در همین لحظه شاهد وضعیتی به مراتب بهتر، دارای یک حکومت باثبات با رسمیت بین‌المللی، اقتصاد فعال و پویا و مردم امیدوار برای آیندۀ افغانستان خواهد بودیم.»

GET IN TOUCH

SUGGEST A STORY

آژانس خبری پژواک علاقمند است تا گزارش های شما را نشر کند. در صورت تمایل با کلیک کردن بر روی این لینک با ما تماس بگیرید.

PAJHWOK MOBILE APP

اپلیکیشن پژواک را بر روی تلفن هوشمند خود نصب کنید تا آخرین خبرهای ما را دریافت کنید. بیشتر