غزنی (پژواک، ۷ جوزا ۱۴۰۱): یک زن در غزنی – که شوهرش در جنگ های گذشته کشته شدهاست – هر روز اطمینان کاذبی به فرزاندانش در مورد برگشت پدر کشته شدۀ شان میدهد.
این زن به خاطر آرامش و فریب دادن به فرزندانش مجبور شده است، صحبت تیلفونی با پدر آنان را تمثیل کند و حتا لباسهای شوهرش را در اتاق آویزان کند.
این بیوه، شفیقه نام دارد که سال ها قبل به دلیل ترس از جنگ از ولسوالی آببند غزنی به شهر غزنی بیجاشده است. اما جنگ در آنجا نیز او را آرام نگذاشت و شوهرش را گرفت.
او که در حال حاضر در یک خانۀ مخروبه زندهگی می کند، در مصاحبه با آژانس خبری پژواک گفت که شوهرش در اواخر ماه اسد سال گذشته در داخل شهر غزنی کشته شد؛ وی و سه فرزند خُردسالش را تنها گذاشت.
او در حالی که به خاطر مرگ شوهرش اشک میریخت گفت: «ما در ولسوالی آببند زندهگی می کردیم، شوهرم دهقانی میکرد؛ با وجود فقر از زندهگی خود راضی بودیم؛ اما زمانی که جنگ در این ولسوالی شدت گرفت مجبور شدیم که به شهر غزنی کوچ کنیم.»
نامبرده میگوید، با آمدن به شهر غزنی، مشکلات شان بیشتر گردید، و شوهرش مجبور شد، تا کراچی بخرد و جوالیگری کند، و از این راه، لقمه نانی را برای فرزندانش پیدا کند.
به گفتۀ او، حدود نُه ماه پیش هنوز وقتی که حکومت قبلی سرنگون نشده بود و حکومت فعلی در حال روی کار آمدن بود، شوهرش در یک انفجار در منطقۀ کلاهسبز شهر غزنی در حالی که مشغول کار بود، کشته شد.
شفیقه بیوه با چشمان مملو از اشک افزود، از آن روز تاکنون روز خوبی را ندیده است، و او به تنهایی بار سنگین زندهگی فلاکت بار را به دوش کشیده است.
او گفت، برای اینکه فرزندانش دچار اندوه و غم نشوند، مرگ پدر شان را از آنها پنهان کرده و هر روز وعدههای کاذب به آنها میدهد که گویا امروز یا فردا پدر شان میآید.
او گفت: «بچههایم خیلی خرد هستند؛ پسر بزرگم پنج سال دارد؛ آنها هر روز از من پدر شان را میخواهند، اما من چیزی جز دروغ گفتن به آنها ندارم؛ بعضی اوقات چنین وانمود می کنم که گویا با پدر شان صحبت تیلفونی مینمایم؛ گاهی پیراهن و واسکتش را درخانه آویزان میکنم.»
او میگوید، با مشکلات جدی اقتصادی مواجه است، و در خانواده نیز کسی دیگری ندارد که از او و فرزندانش سرپرستی کند.
وی افزود: «چند روز میشود که حتا نان خشک در خانه نداریم؛ بچههایم با گرسنهگی مواجه اند؛ از هر جا میشنوم که در هر جا با مردم کمک صورت میگیرد، اما تا هنوز کسی برای ما کمک ننموده است، حتا کسی احوال ما را نمیگیرد.»
به گفتۀ او، به خاطر روز بد پسر خردسالش را مجبور نموده که بوت های مردم را در بازار رنگ کند.
او از حکومت و سازمانهای کمک کننده میخواهد، با او و خانواده اش کمک کند.
حیات الله پسر پنج سالۀ این زن به زبان کودکانش به آژانس خبری پژواک گفت، در بازار بوتهای مردم را رنگ میکند و روزانه 30 یا 40 افغانی به خانه میآورد.
اما او میگوید، با این پول اندک حتا نان خشک یک وعدۀ غذایی خریده نمیشود.
مولوی حبیب الله مجاهد رئیس اطلاعات فرهنگ غزنی میگوید، جنگهای اخیر در این ولایت هزاران خانواده را متضرر ساخته، و کمکها با متضررین آغاز گردیدهاست.
او به آژانس خبری پژواک گفت، قبلاً به خانواده های فقیر کمک شده و تلاش ها برای شناسایی و کمک به این خانواده نیز جریان دارد.
این تنها شفیقه نیست که شوهرش را جنگها از او گرفته و او را بدبخت ساختهاست، بلکه دهها هزار زن دیگر نیز وجود دارد که در جنگ های گذشته شوهران و پسران خود را از دست داده اند و اکنون زندهگی را به سختی سپری می کنند.
GET IN TOUCH
NEWSLETTER
SUGGEST A STORY
PAJHWOK MOBILE APP