تالقان (پژواک، ۳ دلو ۱۴۰۱): خدیجه خانم کهنسال که شوهرش در نتیجۀ جنگهای اخیر هر دو پای خود را از دست دادهاست، اکنون در جادههای شهر تالقان با حمل کردن همسر معیوب خود روی سهچرخه برای به دست آوردن لقمه نانی سرگردان میباشد.
او از حکومت سرپرست و نهادهای مددرسان خواهان رسیدهگی به مشکلات خانوادههای نیازمندان میباشد.
عصر یک روز سرد زمستانی در ولایت تخار است، خدیجه که هر دو پای همسرش در نتیجۀ جنگهای اخیر از دست رفتهاست به دنبال دریافت لقمه نانی میباشد که شکم فرزندان و همسر معیوب خود را در این شبهای سرد سیر نگهدارد؛ اما به دست آوردن لقمه نانی برای او با دشواریهای زیادی همراه میباشد.
خدیجه با یک کودک خورد سن، همسر معیوب خود را سوار بر سهچرخه (بایسکل) کرده و در کوچه و پسکوچههای شهر تالقان از بام تا شام سرگردان میباشد تا در این هوای سرد گرسنه نمانند.
موصوف در یک گفتگو با پژواک گفت: «همسرم که فرد ملکی بود در نتیجۀ جنگهای اخیر از ناحیۀ هر دو پای خود آسیب دید و معیوب شدهاست، حالا یک روزگار فلاکتبار گریبانگیرم شده تا لقمه نانی برای آنان تهیه نمایم، هوا زیاد سرد میباشد و من ناگزیر هستم با تحمل این همه دشواریها شکم پنج فرزند که همه دختر اند و یک همسر معیوب خود را سیر نگه بدارم.»
خدیجه در ادامه میافزاید که در یک حویلی کرایی در شهر تالقان زندهگی میکند و هنوز از سوی هیچ نهاد مددرسان کمک دریافت نکردهاست.
به گفتۀ وی، نتایج هر روز سرگردانیاش در کوچههای گلآلود شهر تالقان، تنها چند قرص نان میباشد که گاهی شکم خانوادهاش سیر میشود و گاهی هم گرسنه میخوابند.
موصوف علاوه کرد که از جنگهای ویرانگر در کشور خستهاست.
خدیجه افزود: «آرزو دارم دیگر هیچگاه شاهد جنگ و بدبخت شدن هیچ خانواده نباشم؛ چون جنگ جز پیامد منفی هیچ سودی برای مردم نداشتهاست.»
خدیجه که از ادامۀ روزگار فلاکتبار همچنان خسته به نظر میرسد میگوید، سنم به پیری رسیدهاست و پس از این چگونه و تا به کی همسر معیوب خود را بالای سهچرخه از بام تا شام در کوچههای تالقان حمل کرده و از این طریق بتوانم نفقۀ خانواده را تأمین کنم.
وی که از بیماری و مشکلات ناشنوایی همسر معیوب خود نیز حکایت تلخ کرده و میگوید: «از یک سو درد ناداری و از سوی دیگر بیماری دوامدار همسرم، روزگارم را سیاهتر کردهاست، گاهی از طریق لباس شویی برای مردم و اکثر اوقات هم با حمل نمودن همسر معیوب و بیمار خود روی جادهها از مردم طلب مساعدت مینمایم در حالی که هیچ درد از زندهگیام با این وضعیت درمان نمیشود و با گذر هر روز دشواریهای زندهگی برایم اذیت کننده و آزار دهندهاست که در این سن پیری در تلاش به دست آوردن لقمه نان میباشم.»
او از حکومت سرپرست میخواهد تا برای خانوادههای نیازمند و مستحق کمک و همکاری همهجانبه کند تا از سرگردانیها در جریان برف و باران نجات یابند.
در همین حال، سید امیرالله همسر معیوب خدیجه با آنکه بغض در گلو و اشک در چشمان دارد میگوید: «جنگ سبب شد تا معیوب شوم، حالا بدون هیچگونه امکانات در این هوای سرد زمستانی و تن معیوب و بیمار حیران ماندهام چه کار نمایم.»
موصوف همچنان از حکومت و نهادهای مددرسان خواهان همکاری میباشد.
این در حالی است که هممانند سید امیرالله، دهها باشندۀ ولایت تخار در نتیجه جنگهای اخیر آسیبهای جانی، روحی و مالی را متحمل شدهاند.
اکنون تنها آرزو و خواست آنها تأمین صلح دایمی و واقعی در کشور میباشد.
از سوی دیگر، ملا سیفالله مبارز رئیس کار و امور اجتماعی ولایت تخار میگوید، تلاشها برای حل مشکلات نیازمندان آغاز شده و با مؤسسات همکار نیز هماهنگی صورت گرفته تا برای آنان رسیدهگی جدی صورت گیرد
بازدیدها: 311
GET IN TOUCH
NEWSLETTER
SUGGEST A STORY
PAJHWOK MOBILE APP