کابل (پژواک، ۲۹ میزان ۱۴۰۲): محمدنصیر، مرد جوانی که از هشت سال به اینسو مصروف بوت پالشی و موچیگری در شهر کابل میباشد میگوید، درآمد روزانهاش بسیار کم است اما با آنهم سخت میکوشد تا فرزندانش تحصیلیافته به بار آیند و آیندۀ درخشان داشته باشند.
چهارراهی حاجی یعقوب شهر کابل، جایی که چندین موچی (بوتدوز) کنارهم قرار دارند و مصروف دوختن بوتهای مردم اند، خبرنگار آژانس خبری پژواک به این مکان رفته و با یکی از این بوتدوزان مصاحبۀ اختصاصی را انجام دادهاست.
محمدنصیر۳۳ ساله، باشندۀ سنگتراشی شهر کابل یکی از این بوتدوزان است که از مدت هشت سال به اینطرف در اینجا، مصروف بوتدوزی میباشد.
وی ازدواج کرده و پدر سه فرزند است، در حال حاضر در خانۀ کرایی با خانم و فرزندان قد و نیم قدش شب و روزش را سپری میکند.
محمدنصیر میگوید که نسبت مشکلات اقتصادی از دوازده سالهگی به کار موچیگری آغاز کرده و به همین دلیل از نعمت سواد محروم است.
او همه روزه حوالی ساعت هفت صبح با وسایل بودتدوزیاش از خانه بیرون میشود و توسط بایسکل به سمت کار خود میآید.
وی که پیراهن و تنبان سیاه خاک آلود به تن داشت و بوت سیاه مردانه را میدوخت گفت که این کسب از پدر برایش باقی مانده، نتنها خودش نه، بلکه یک برادر و پسران کاکایش نیز کار موچیگری را میکنند.
محمدنصیر میافزاید: «پدرم از سابق همین کار موچیگری را میکرد مه هم ۱۲ یا ۱۳ ساله بودم که همرای پدرم شاگرد بودم تا خیلی وقت، وقتی پدرم فوت کرد، بعدا مه خود کاروبار موچیگری را شروع کردم.»
وی که حین صحبت به هر سو نظاره میکرد و انتظار مشتری داشت تا کسی برای دوختن و یا پالش بوت نزدش مراجعه کند گفت، در نظام پیشین کار موچیها بهتر بود، اما اکنون کاروبارشان رونقی ندارد.
او افزود: «در او دولت خوب بود کار پیش میرفت، روزانه ۵۰۰ تا ۷۰۰ افغانی کار میکردم، حالی کار نیست، روز ۲۰۰ یا ۳۰۰ افغانی کار میکنم او هم اگر برابر شود.»
به گفتۀ موصوف، با درآمدی که بدست میآورد با نهایت دشواری خانوادۀ پنج نفریاش را اعاشه میکند.
او اضافه کرد: «در همین خانه که هستیم فعلا یک ساله کرایهاش باقی مانده، از بل آب و برق باقی ماندیم که دو ساله و سه ساله شده مانده، کرایهاش مانده همین قدر میشه دگه که روز ما را می چلانیم.»
هرچند مشکلات اقتصادی وی را میرنجاند اما با فرزندانش میخندید و با محبت پدرانه با آنان سخن میگفت و آنان را در آغوش میکشید.
محمدنصیر مشکلات موجود اقتصادی خود را ناشی از بیسوادی دانسته و برای هر کس آموختن علم و دانش را حتمی میداند و میگوید که تلاش میکند تا فرزندانش تعلیم و تحصیل ببینند.
او میگوید: «یک بچه گکم مکتب میرود ۹ ساله است، یک بچیم شش ساله است در خانه هستن، یکتایش سه ساله است، تلاش میکنم که تعلیم یافته شوند.»
محمدنذیر پسر بزرگ محمدنصیر که در صنف سوم مکتب تمیم انصار درس میخواند میگوید که دوم نمرۀ صنف خود است و در دروس مادرش او را همکاری میکند.
محمدنذیرمیگوید: «میخایم در آینده داکتر شوم و به مردم خدمت کنم، وقتی مه داکتر شوم به هرکسی که خواست کمک میکنم.»
وی همچنان افزود: «من از حکومت میخواهم که به پدرم کار بته تا زندهگی خوب داشته باشیم.»
GET IN TOUCH
NEWSLETTER
SUGGEST A STORY
PAJHWOK MOBILE APP