کابل (پژواک،۲۶ قوس ۱۴۰۳): طاهره، مادری که در میان سختیهای زندهگی با هفت فرزندش – که از میان آنان پنج پسرش معیوب هستند – در کلبۀ کوچک و فقیرانه در کوه چهل دختران کابل زندهگی میکند، از فقر و مشکلات اقتصادی مینالد و از افراد خیر میخواهد تا کمک شان کنند.
در یکی از روزهای سرد پاییزی در کابل، با مادری بهنام طاهره روبهرو شدیم که زندهگیاش سرشار از رنج و امید است، وی میگوید که ۲۸ سال قبل با مردی در ولایت غور ازدواج کرد و به خانۀ کوچک، ولی پُر از عشق قدم گذاشت، ابتدای زندهگیاش همراه با خوشحالی و امید بود.
وی در مورد شوهرش گفت که یک آدم غریبکار بود و هر روز کراچیاش را بیرون میکرد تا بتواند لقمه نانی را برای اعضای خانوادهاش فراهم سازد.
طاهره اما میگوید که خوشیهایش طول نکشید؛ زیرا اولین فرزندش، قربانعلی با ناتوانی ذهنی و جسمی به دنیا آمده بود و پس از تولد پسرش به مرور زمان دانست که دچار ناتوانی جسمی و ذهنی است؛ زیرا قربانعلی توانایی گپ زدن را نداشت و گپ دیگران را نمیفهیمد و درک کرده نمیتوانست.
در حال حاضر، قربانعلی که ۲۶ سال عمر دارد، سرش رشد غیر معمولی کرده، اما مانند اطفال گپ میزند و کارهای مربوط خودش را به تنهایی انجام داده نمیتواند.
به گفتهٔ طاهره، با گذشت هر روز مشکلاتش بیشتر میشد تا اینکه دومین فرزندش، لایق که اکنون ۲۴ساله است و سومین پسرش محرم که کنون ۲۱سال دارد، نیز معیوب به دنیا آمدند.
معیوبیت این سه پسر، طاهره را سخت نگران ساخته بود و برای معالجهٔ آنان به داکتران مراجعه کرد، اما نتیجهٔ مثبتی بدست نیاورد؛ چون داکتران مشکلات پسرانش را مادرزادی خوانده و گفتند که امکان تداوی آنان وجود ندارد.
به گفتهٔ طاهره، زندهگیاش در کنار فرزندانی که نیازمند توجه و مراقبتهای ویژه بودند، روزبهروز سختتر میشد، اما او هیچگاه از مسؤولیتهای مادرانۀ خود کوتاهی نکردهاست.
وی افزود: «بسیار وقتها بیصبر و حوصله میشم، ولی بازم از بارگاه خداوند(ج) نا شکری نمیکنم؛ چرا که ناشکری خوب نیست … با خود میگویم که البته همی ده تقدیر و قسمتم بوده، بازم خداره شکر ده هر حالش.»
همان امید و صبری که طاهره داشت و هیچ وقت در مراقبت فرزندان معیوب خود کوتاهی نکرده، چهارمین فرزندش ابوذر ۱۴ ساله که اکنون در ایران به سر میبرد، و پنجمین فرزندش فاطمۀ ۱۲ساله، سالم به دنیا آمدند.
وی میگوید، در کنار همه سختیها و ناامیدیها با سالم بودن ابوذر و فاطمه دوباره به یک زندهگی و آیندۀ درخشان امیدوار شد، اما پنجمین پسرش رحمان که اکنون ۱۰ ساله است و مختار که اکنون ۶ سال عمر دارد، نیز با ناتوانی ذهنی و جسمی به دنیا آمدند.
به گفتهٔ طاهره، ولادت دو فرزنده معیوب دیگر سبب گردید که شوهرش، تصمیم به ترک آنان بگیرد و با زن دیگری ازدواج کند که تلخترین خاطره در زندهگیاش بود.
وی که پس از جدایی شوهرش در کنار مراقبت از فرزندان معیوبش مسؤولیت اعاشۀ آنان را نیز برعهده گرفت، روز به روز به مشکلاتش افزوده میشد تا اینکه تصمیم گرفت به کابل بیاید.
در حالی که طاهره نگران آیندۀ پنج فرزند معیبوش است، با چشمان اشکآلود میگوید: «روز به روز فرزندانم در حال رشد استند و الحمدلله بزرگ میشوند اما به تنهایی جایی رفته نمیتوانند و خوب و بد شان را تشخیص داده نمیتوانند، تا زمانی که خودم زنده باشم نمیگذارم که خوار و زار باشند، اما بعد از مردنم نمیدانم که کی از شان مراقبت کنند.»
طاهره برای پیدا کردن نفقهٔ فرزندان خود در کنار دریافت کمک از خیرین، خودش و دختر دوازده سالهاش قالینبافی میکنند و ابوذر را برای کار به ایران فرستادهاست.
وی افزود: «ابوذر سن زیادی ندارد، وقت درس و تعلیم اش بود، ولی به خاطر شرایط بد زندگی مجبورش کردم که ایران برود و کار کند.»
طاهره که با مشکلات زیاد نفقهٔ خانوادهاش را تأمین میکند میگوید: «احساس میکنم مشقتهای زندگیم پایانی ندارد، فقر و گرسنگی آزارم میدهد.»
او از افرادی که توانایی مالی دارند، میخواهد که برای شان کمک کنند تا بتواند به خوبی به پسران معیوبش رسیدهگی کند.
GET IN TOUCH
NEWSLETTER
SUGGEST A STORY
PAJHWOK MOBILE APP