کابل (پژواک، ۸ جدی ۱۴۰۴): برخی افراد وارد رقابتهای ناسالم با دیگران میشوند، اما آگاهان امور میگویند که چنین مقایسۀ خود با دیگران، نهتنها سطح خوشی را کاهش میدهد، بلکه میتواند سبب احساس کمارزشی، مشکلات اجتماعی و «تصمیمهای خطرناک» نیز شود.
- عالم دینی: خود را از لحاظ مادی با دیگران مقایسه نکنید؛ این کار آرامش و سکون شما را میگیرد.
- مشاورۀ روانشناس به جوانان: زندهگیتان را براساس شرایط، ارزشها و امکانات خود ارزیابی کنید!
- روایتهایی از قربانیان رقابتهای ناسالم
مجیبالله، باشندۀ ناحیۀ نهم شهر کابل به آژانس پژواک گفت که دو پسر مامایش در آلمان هستند و او همواره خود را با آنان مقایسه میکرد و همین آرزو را داشت که روزی خود را نیز به آلمان برسد.
او میافزاید که سال گذشته خانۀ شخصیاش در این منطقه را به گروی داد و بهگونۀ قاچاقی راهی آلمان شد.
وی میگوید: «ماهها در ایران ماندم، سپس از آنجا بهصورت قاچاقی تا نزدیکی مرز ترکیه رفتم. آن زمان برف بسیار زیاد بود و با دشواریهای زیاد، همراه با گروهی از دوستان وارد خاک ترکیه شدم. در راه، دزدان من را گرفت، حدود بیست شب در بند دزدان بودم، باالاخره تمام پولهایم را گرفتند و من دوباره به کشورم برگشتم.»
او میافزاید که حاصل این مقایسه با دیگران این شد که نهتنها به آلمان نرسید، بلکه پول گروی خانهاش را نیز از دست داد و اکنون با خانوادهاش در یک خانۀ کرایی زندهگی میکند.
او میگوید، بهدلیل دشواریهای راههای قاچاقی، به درد پاها دچار شده و وضعیت صحیاش نیز خوب نیست.
مجیبالله میگوید که رقابتهای ناسالم میان جوانان کار خوبی نیست، گاهی اوقات حتی میتواند سبب مرگ شود و او نیز در مسیرهای قاچاقی با خطر مرگ روبهرو شده بود.
میوند خاکسار، باشندۀ منطقۀ ارزان قیمت شهر کابل میگوید که یکی از خویشاوندانشان بهدلیل همین رقابتهای ناسالم به مشکلات روانی دچار شدهاست.
او میافزاید که پیشتر وضعیت اقتصادی این فرد خوب بود؛ پسرانش هرکدام در پوهنتونهای خصوصی درس میخواندند و هرکدام موتر جداگانه داشتند و همۀ این کارها را بهقصد رقابت با دیگران انجام میداد.
اما به گفتۀ خاکسار، اکنون وضعیت اقتصادی او ضعیف شده، خانه و موترش را فروخته و دیگر توان رقابت مانند گذشته را ندارد؛ به همین دلیل به مشکلات روانی دچار شده و تا مرز دیوانگی رسیدهاست.
وی میگوید که رقابتهای ناسالم در زندهگی کار درستی نیست و انسان باید در هر شرایطی تدبیر داشته باشد تا امور زندهگیاش بهدرستی پیش برود.
فرشته، باشندۀ ناحیۀ پانزدهم شهر کابل میگوید که برخی زنان و دختران نیز با دیگران در لباس، خانه، وسایل خانه، طلا و دیگر موارد رقابت میکنند؛ تلاش دارند از دیگران بیشتر داشته باشند و اگر نتوانند، میرنجند و خود را کمتر از دیگران احساس میکنند.
او میافزاید: «زنان حتا برای هر عروسی و هر مراسم لباس نو تهیه میکنند تا مردم نگویند که این لباس را در عروسی قبلی هم پوشیده بود.»
به گفتۀ وی، این وضعیت گاهی به افسردهگی و خشونتهای خانوادهگی نیز میانجامد؛ زیرا برخی خانوادهها توان برآورده ساختن چنین خواستههایی را ندارند.
فرشته میگوید که خواستههای دختران و زنان باید مطابق اقتصاد خانواده باشد و خوشیهایشان را زیر سایۀ رقابتهای بیجا قرار ندهند.
پیامدهای منفی رقابتهای ناسالم
نورالله کوثر، عالم دینی میگوید که بربنیاد شریعت اسلامی، مردم باید خود را در عرصههای معنویت، دیانت، صداقت و دانش با افراد برتر مقایسه کنند و آرزو داشته باشند که روزی مانند آنان شوند.
او میافزاید: «در بخش مادی، انسان باید همواره خود را با افراد پایینتر مقایسه کند و شکرگزار باشد که الحمدالله آرام است و لقمه نانی برایش پیدا میشود؛ به حال فلانی نگاه کند که وضعیتش خراب است، نه اینکه بگوید فلانی پول دارد و من چرا ندارم.»
به گفتۀ وی، پیامبر اسلام (ص) مردم را از مقایسۀ خود با دیگران از نگاه مادی منع کردهاست؛ زیرا این کار آرامش و سکون انسان را میگیرد و مشکلات اجتماعی را بهوجود میآورد.
داکتر شرفالدین عظیمی، استاد پوهنتون و روانشناس میگوید که مردم به این دلیل خود را با دیگران مقایسه میکنند که معیارهای روشن و ثابت برای سنجش ارزش و جایگاه خود ندارند و به همین دلیل ناچار میشوند وضعیت خود را با دیگران مقایسه کنند.
او میگوید: «به نظر من، در افغانستان این مقایسهها به این دلیل زیاد است که مردم زندهگی، تلاش و شرایط خود را براساس اینکه من کی هستم، چهقدر زحمت میکشم، مسلکم چیست و عوایدم چقدر است، ارزیابی نمیکنند؛ بلکه براساس دیدن دیگران، تظاهر دیگران و موفقیت دیگران این مقایسه را آغاز میکنند.»
به گفتۀ او، این رقابتها نهتنها در شهرها، بلکه در مناطق دورافتاده نیز وجود دارد؛ برای نمونه، اگر کسی به حج برود، دیگران هم تلاش میکنند بروند؛ اگر کسی همسر دوم بگیرد، دیگران نیز به همان کار دست میزنند؛ اگر کسی زمینهای زیادی بخرد، دیگران هم میکوشند زمینهایشان را افزایش دهند و اگر کسی فرزندانش را برای تحصیل به خارج بفرستد، دیگران نیز همین کار را میکنند.
عظیمی میگوید: «اگر از لحاظ علمی بسنجیم، یا به تعبیر روانشناسان پیشین مانند کارل یونگ، مقایسه اگر برای رشد، پیشرفت و اصلاح باشد، کار سالم و خوبی است، اما اگر سبب شکستن ارزش فردی شود، زیانبار خواهد بود.»
به گفتۀ وی، در جامعۀ افغانستان این پدیده پیامدهای منفی فراوانی دارد و زیانهای آن بیش از فوایدش است؛ زیرا مردم نواقص خود را با دستاوردهای دیگران مقایسه میکنند و این کار سبب میشود انسان به احساس حقارت دچار شود یا نوعی «حسادت و ناامیدی» در او ایجاد شود.
او میگوید که گاهی اوقات رقابتهای نادرست سبب فشارهای روانی و حتی «تصمیمهای خطرناک» نیز میشود.
به گفتۀ وی، این مشکل بیشتر در میان جوانان بیکار دیده میشود.
عظیمی میگوید که انسان باید خودش به خود ارزش بدهد و این ارزش در پول، موتر و خانه نیست.
او میافزاید: «من هم مراجعین فقیر و هم ثروتمند دارم که از اختلالات روانی رنج میبرند و به من مراجعه میکنند، تا کنون ندیدهام که پول بهتنهایی برای مردم آرامش بیاورد… انسان باید در زندهگی برای خود معنا جستجو کند؛ زیرا معنا نه در پول است و نه در بیپولی، بلکه در ساختن یک وضعیت ذهنی و فکری دیگر است که اگر آن به وجود بیاید، انسان میتواند زندهگی آرام و راحتی داشته باشد.»
وی در خطاب به جوانان گفت: «زندهگیتان را بر بنیاد شرایط، ارزشها و امکانات خود ارزیابی کنید.»
این استاد پوهنتون میگوید که هرچند مقایسۀ خود با دیگران تا حد زیادی یک موضوع فردی است، اما حکومت نیز میتواند در کاهش سطح آن نقش داشته باشد.
او میافزاید که امارت اسلامی نیز باید بودجهها و پالیسیها را بر تقویت آموزش متمرکز کند؛ زیرا هنوز بخش بزرگی از جامعۀ کشور کمسواد است و نسل باسواد به نیازهای دنیای معاصر؛ مانند هوش مصنوعی و تکنالوژیهای نوین، نیاز دارد.
GET IN TOUCH
NEWSLETTER
SUGGEST A STORY
PAJHWOK MOBILE APP