به مناست سالروز استرداد استقلال افغانستان
از دیدگاه شاه امانالله خان یگانه راه نجات جوامع مسلمان و شرق، تعمیم علم و معرفت بود. او عقیده داشت که علت نفوذ استعمار در این جوامع، ناشی از بیسوادی و عدم دسترسی این جوامع به علوم و فنون معاصر تلقی است.
بر مبنای همین طرز تفکر بود که در عصر این شاه ترقیخواه افغان برای تعمیم و توسعۀ علم و عرفان، اقدامات موثری به منصۀ اجرا درآمد که این امر به مزاق استعمار و بخصوص استعمار انگلیس که در مجاورت افغانستان لنگر انداخته بود؛ مساعد به نظر نیامد و با استفاده از نیروهای ارتجاعی موفق به ناکامی طرح های موصوف برای انکشاف معارف در کشور شدند که اینک اثرات سوء آن تا حال در زندهگی جمعی و فردی جامعۀ ما ملموس است.
یکی از اقدامات این عصر، مبارزۀ سریع با بیسوادی بود که با وضع قانونی تحت عنوان «نظامنامۀ مکاتب خانهگی» بدین منظور نافذ گردید که زنان و مردان کشور از حداقل نعمت سواد بهره ور گردند.
این نظامنامه دارای یک مقدمه و ۲۲ مادهٔ بود. هدف از وضع این قانون، در مادۀ اول آن چنین بیان شده بود: «از آنجا که مقصد غایی اجازه فرمودن این طور تعلیمات خانگی به عبارت دیگر اجازه فرمودن تاسیس مکاتب خانگی همین است که به هر وسیله از وسایل ممکنه باید قاطبۀ افراد ملت نجیبۀ افغان از خُرد تا کلان همین قدر خواننده و نویسنده گردند که بتوانند، جراید وطنیه و اشتهارات و اعلانات معتاده را خوانده از مفاد آن ها مسبوق شوند و در تحریر یک رقعه یا یک مکتوب از احتیاج شخص دیگر برآیند؛ بنا علیه پروغرام تعلیم خانگی صرف به سه مضمون دینیات، فارسی و تحریر انحصار یافت.»
در متن فوق به خوبی درمی یابیم که هدف از تاسیس مکاتب خانگی مبارزه با بیسوادی و آشنایی حداقل اتباع افغان به علوم دینی، خواندن و نوشتن بود و همچنان این ماده مبین تعمیم سواد در بین تمام ملت بود.
موضوع با اهمیت دیگری که در این قانون به آن پرداخته شده، اجباری بودن آموزش در این مکاتب بود؛ زیرا این مراکز آموزشی در زمرۀ مکاتب ابتداییه محسوب میگردید و مطابق به نظامنامۀ اساسی دولت علیه افغانستان (اولین قانون اساسی کشور) تعلیمات ابتدایی برای عموم حالت اجباری داشت. در این خصوص، در مادۀ ۷ نظامنامۀ مکاتب خانگی چنین صراحت وجود داشت: «چونکه این طور تعلیمات در مکاتب خانگی تحت تعلیمات ابتداییه می آید، بنا علیه تعلیم مزبور نیز حکم اجباری را دارد.»
اوقات درسی این مکاتب به گونهیی پیش بینی شده بود، تا مانع فعالیت ها و امور زندهگی روزمرۀ مشمولین آن نگردد و همچنان محل آموزش در این مکتب ها، در نزدیکترین مسجد محل زندهگی شاگردان آن در نظر گرفته شده بود؛ چنانچه این مسایل در مادۀ ۹ آن چنین پیش بینی شده بود: «ساعت تعلیم در مواسم گرم از وقت طلوع آفتاب یعنی تقریبا از شش الی هشت ونیم بجه و در مواسم سرد از دو سه نیزه بلند شدن آفتاب تا زوال یعنی تخمینا ۹ الی ۱۲ بجه میباشد؛ به عبارت دیگر، وقت تعلیم در تابستان دونیم ساعت و در زمستان ۳ ساعت میباشد. باید هر قدر اطفالی که در خانه های خود بوده، در مکاتب شمولیت ندارند، در قریب ترین مساجد خود شان در اوقات مذکوره اجتماع کرده و دانشمندان همان قریه که از عهدۀ تعلیم شان برآمده بتوانند، به تدریس پردازند.»
در آن نظامنامه، مؤیدات تادیبی نقدی برای آن دسته از والدین که مانع رفتن اطفال شان به مکاتب خانگی می شد نیز در نظر گرفته شده بود؛ یعنی شخص محکوم به جریمه باید ده پیسه به حساب معارف تحویل می داد.
به همین گونه، هر گاه اطفال در زمان دروس مکاتب خانگی در کوچه و بازار یا محلات دیده می شدند، بزرگان محلی مورد پرسش قرار می گرفتند؛ چنانچه مادۀ ۱۲ نظامنامۀ مکاتب خانگی در این خصوص چنین وضاحت داشت: «اگر در بین زمانی که وقت تعلیم خانگی معین شده، طفلی بدون عذر در شهر به کوچه ها و در قریه جات بر زمین ها عاطل و بیکار و عاطل دیده شد، قریه داران همان قریه مسؤل می شود.»
همچنان برای آن دسته معلمینی که در آموزش اطفال سهم فعال تر ادا می کردند، جوایز تشویقۀ نقدی نیز در نظر گرفته شده بود.
نا گفته نماند که در این مکاتب، این دسته از اشخاص شامل می شدند :
⁃ اطفالی که به مکاتب ابتدایی به خاطر دوری مسافه دسترسی نداشتند؛
⁃ اطفالی که امراض دوامدار یا معلولیت و معیوبیت داشتند؛
⁃ داشتن سن و سال بالا؛ و
⁃ برای شمولیت مکاتب رسمی نیاز به انتظار طولانی داشتند.
شخص شاه امان الله غازی به این مکاتب از این منظر توجه خاص داشت که آن را شبکۀ سراسری برای کسب سواد تعلیم دینی و دنیوی می شمرد؛ چنانچه بنا بر همین علاقهمندی بود که خود او در این مکاتب که نزد عوام به مکتب اکابر مشهور بود، در مسجد شاه دوشمیره برای تدریس بارها حضور یافته اند.
اما با تأسف که این حرکت خیرخواهانه و فرهنگی دولت امانیه که نتایج گهرباری را در قبال داشت، به اشارۀ استعمارگران انگلیس توسط عده یی از عناصر ارتجاعی که در طول تاریخ برای انکشاف جوامع شرقی به خصوص اسلامی سد راه بوده اند؛ تحت عنوان اقدامات غیردینی شاه امان الله به چالش رفت. در حالی که در این مکاتب بر آموزش علمی و عملی مسایل ضروری دینی تاکید به عمل آمده بود و از سوی دیگر، طوری که قبلا بیان شد، محل تدویر این مکاتب مساجد در نظر گرفته شده بود. در خصوص آموزش مضمون دینیات در مادهٔ جداگانه شمارۀ ۴ نظامنامۀ مکاتب خانگی چنین حکمی وجود داشت: «در دینیات باید احکام و مسایل ارکان خمسۀ اسلام را از توحید و نماز، و روزه و زکات و حج، فرایض و واجبات و سنن و آداب و مکروهات و مفسدات به قدری که برای فرزند یک مسلمان لازم است، علما و عملا یاد داده شود.»
این مقاله بيانگر نظر نویسنده است، پژواک در قبال آن مسووليتى ندارد.
بازدیدها: 243
GET IN TOUCH
NEWSLETTER
SUGGEST A STORY
PAJHWOK MOBILE APP