ترتیبکننده: ادریس «نذیری»
تاریخ: 2023/16/03
بسم الله الرحمن الرحیم
ﭼﮑﯿﺪه
ﮐﺸﻮرﻫﺎی ﻣﺴﺘﻘﻞ دارای ﺣﻖ ﺣﺎﮐﻤﯿﺖ ﻣﺴﺎوی ﻫﺴﺘﻨﺪ. و ﻟﺬا ﺑﺮای آﻧﮑﻪ ﮐﺸﻮری دارای ﺣﻖ ﺣﺎﮐﻤﯿﺖ ﻣﺴﺘﻘﻞ ﺑﻮده و از ﭼﻨﯿﻦ ﺣﻘﯽ در ﺻﺤﻨﻪ ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻠﯽ ﺑﺮﺧﻮردار ﺑﺎﺷﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻮرد ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻠﯽ و ﯾﺎ ﻻاﻗﻞ، ﯾﮏ ﮐﺸﻮر ﮐﻪ ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ آﻧﻬﺎ ﻫﻤﺴﺎﯾﮕﺎن ﻣﯽ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻗﺮار ﮔﯿﺮد. ﺷﺎﯾﺪ ﺑﺘﻮان ﮔﻔﺖ ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ اوﻟﯿﻦ ﮔﺎم ﻻزم ﺑﺮای ﺗﺤﻘﻖ ﻫﻮﯾﺖ ﺣﻘﻮﻗﯽ اﺳﺖ. ﻫﯿﭻ ﮐﺸﻮری وﻇﯿﻔﻪ ﻧﺪارد ﮐﻪ ﮐﺸﻮر دﯾﮕﺮ و ﯾﺎ ﺣﮑﻮﻣﺖ دﯾﮕﺮ را ﺑﻪ رﺳﻤﯿﺖ ﺑﺸﻨﺎﺳﺪ ﻣﮕﺮاﯾﻨﮑﻪ ﻣﻨﺎﻓﻊ ﮐﺸﻮر ﺷﻨﺎﺳﻨﺪه اﯾﺠﺎب ﻧﻤﺎﯾﺪ.
اﮔﺮ ﮐﺸﻮری ﻋﻠﯿﺮﻏﻢ اﯾﻨﮑﻪ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺧﺼﻮﺻﯿﺎت ﺗﻮﺻﯿﻒ ﺷﺪه در رواﺑﻂ ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻠﯽ و ﯾﺎ آراء دﯾﻮان ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻠﯽ دادﮔﺴﺘﺮی (ﻗﻠﻤﺮو- ﺟﻤﻌﯿﺖ- ﺣﮑﻮﻣﺖ و ﺣﺎﮐﻤﯿﺖ) را واﺟﺪ ﺑﺎﺷﺪ ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﺣﺪاﻗﻞ ﻣﻮرد ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﯾﮏ ﮐﺸﻮر ﻗﺮار ﻧﮕﯿﺮد ﻧﻤﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻌﻨﻮان ﺳﻮژه ﺣﻘﻮق ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻠﯽ ﻗﺮار ﮔﯿﺮد. ﭼﻨﺎﻧﮑﻪ ﮐﺸﻮر ﯾﮏ ﻣﯿﻠﯿﺎردی ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺟﻤﻬﻮری ﺧﻠﻖ ﭼﯿﻦ ﺳﺎﻟﯿﺎن دراز ﻣﻮرد ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﺗﻌﺪاد زﯾﺎدی از ﮐﺸﻮرﻫﺎ ﻗﺮار ﻧﮕﺮﻓﺖ. از ﻧﻈﺮ ﺣﻘﻮﻗﯽ ﻋﻀﻮﯾﺖ در ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻠﻞ ﻣﺘﺤﺪ ﻧﯿﺰ ﻧﻤﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﺗﮑﻠﯿﻔﯽ ﺑﺮای ﺳﺎﯾﺮﯾﻦ ﺟﻬﺖ ﺑﺮﺳﻤﯿﺖ ﺷﻨﺎﺧﺘﻦ آن اﯾﺠﺎد ﻧﻤﺎﯾﺪ. ﮐﻤﺎ اﯾﻨﮑﻪ اﺳﺮاﺋﯿﻞ دﻫﻬﺎ ﺳﺎل اﺳﺖ ﮐﻪ ﻋﻀﻮ ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻠﻞ اﺳﺖ و ﻫﻨﻮز ﺗﻌﺪاد زﯾﺎدی از ﮐﺸﻮرﻫﺎ آﻧﺮا ﺑﻪ رﺳﻤﯿﺖ ﻧﻤﯽ ﺷﻨﺎﺳﺪ.
واژﮔﺎن ﮐﻠﯿﺪی: ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ، دوﻟﺖ، ﺣﮑﻮﻣﺖ.
مبحث اول: دولت
تعریف شناسایی
شناساسی عملی است که به این وسیله کشور های قدیم روابط خود را با کشور های جدید بر قرار می نمایند. و یا به عبارت دیگر، شناسایی جامعه سیاسی جدید موجب میشود تا تابعان حقوق بینالملل رابطه بر قرار گردیده و مسئولیت حقوقی را به بار آورد. همچنین، شناسایی دولت جدید به معنی آن است که آن کشور نمایند گی دولت خود را در صحنه بین المللی به عهده دارد۱.
اهمیت عملی شناسایی دولت
در شناسایی نتایج عملی بسیار مترتب است برای مثال شناسایی دولت نو خاسته توسط تعدادی زیادی از دولتها به ویژه وقتی همراه با استقرار روابط سیاسی باشد، بنیان و استقلال و وجود دولت مزبور را تقویت کرد، و استحکام می بخشد و بر عکس عدم شناسایی، ممکن است موجب تضعیف موقعیت دولت و حتی سقوط آن شود. شناسایی مرحله ای است که در پس از آن روابط دیپلوماتیک برقرار میشود.
الف– شناسایی دولت
شناسایی دولتها، روش تشریفاتی است که به صورت سنتی از قرن هجدهم در روابط بینالملل معمول گردیده است و آن عبارت است از به رسمیت شناختن کشور جدید توسط کشور های قدیم. زمانی که دولت جدید در صحنه روابط بین المللی عرض اندام می کند، کشور های ثالث مختار اند که دولت جدید را به رسمیت می شناسند و یا از شناسایی آن امتناع میورزند، شناسایی امری است اختیاری و بسته به نظر دولتها است و اجباری در میان نیست و دولتها قبل از هر چیزی منافع و مصالح خود را برای امری شناسایی در نظر می گیرند، یعنی اگر دولت جدید واجد تمام صفات و خصوصیات لازم به عنوان یک جامعهی سیاسی باشد ممکن است از طرف دولت یا دولتهایی مورد شناسایی قرار نگیرد و یا این امر از طرف آن ها به تاخیر افتد و دولت جدید هم نمی تواند علیه آن ها اقامه دعوی نماید به طور کلی علل مختلف موجب می گردد دولتهای جدید پا به عرصه ی حیات بگذارند، مانند استعمارزدایی که تا کنون بیش از ۹۰ کشور جهان به این صورت به وجود آمده اند، یا دولتهای مستقل با دیک دیگر متحد شده یک دولت فدرال را به وجود آوردند. سازمان بین المللی نسبت به ایجاد یک دولت جدید اقدام نماید، مانند تاسیس دولت اسراییل توسط سازمان بینالملل متحد۲.
ﺗﺮﻣﯿﻨﻮﻟﻮژی ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ دوﻟﺖﻫﺎ
دوﻟﺖﻫﺎ ﺟﺪﯾﺪ در واﻗﻊ واﺣﺪﻫﺎی ﺳﯿﺎﺳﯽ ﻣﺴﺘﻘﻠﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺗﺎزﮔﯽ در ﺟﺎﻣﻌۀ ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻠﯽ ﻇﺎﻫﺮ ﺷﺪه اﻧﺪ دوﻟﺖﻫﺎی ﻣﺰﺑﻮر ﺑﻪ ﻃﺮق ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﻮﺟﻮد آﻣﺪه اﻧﺪ، ﻋﺎمﺗﺮﯾﻦ ﺷﮑﻞ آن در ﺧﻼل ﭼﻬﺎر دﻫۀ ﮔﺬﺷﺘﻪ از ﻃﺮﯾﻖ ﺣﺮﮐﺖ ﻫﺎی آزادیﺒﺨﺶ ﻣﻠﯽ در روﻧﺪ اﺳﺘﻌﻤﺎر زداﯾﯽ ﺑﻮده اﺳﺖ. ﺗﺎ ﮐﻪ ﺑﯿﺶ از ﻧﯿﻤﯽ از ﺟﺎﻣﻌۀ ﺑﯿﻦاﻟﻠﻤﻠﯽ را ﺗﺸﮑﯿﻞ میﺪﻫﻨﺪ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻨﻮن اﻓﺰدن ﺑﺮﻧﻮد دوﻟﺖ ﻃﺮﯾﻖ ﺑﻮﺟﻮد آﻣﺪه اﻧﺪ. در ﮔﺬﺷﺘﻪ دوﻟﺖﻫﺎی ﺟﺪﯾﺪ ﺑﻪ دﻧﺒﺎل اﺗﺤﺎد ﯾﺎ ادﻏﺎم و اﻧﻔﺼﺎل ﺷﮑﻞ ﻣﯽﮔﺮﻓﺘﻨﺪ. در ﻣﻮرد اول ﻣﯽﺗﻮان ﺑﻪ اﯾﺎﻻت ﻣﺘﺤﺪۀ آﻣﺮﯾﮑﺎ، ﻣﮑﺰﯾﮏ، ﺟﻤﻬﻮریﻫﺎی آﻣﺮﯾﮑﺎی ﻻﺗﯿﻦ، ﻓﻨﻼﻧﺪ، ﻫﻠﻨﺪ وﻏﯿﺮه اﺷﺎره ﮐﺮد و از ﻣﺼﺎدﯾﻖ اﻧﻔﺼﺎل ﻣﯽﺗﻮان ﺟﺪاﯾﯽ ﺑﻨﮕﻼدش از ﭘﺎﮐﺴﺘﺎن در سال ۱۹۷۱ و ﺟﺪاﯾﯽ ﺟﻤﻬﻮری ﻫﺎی آﺳﯿﺎی ﻣﯿﺎﻧﻪ وﻗﻔﻘﺎز از ﺟﻤﺎﻫﯿﺮ ﺷﻮروی را در سال ۱۹۹۱ نام ﺑﺮد. دوﻟﺖﻫﺎی ﺟﺪﯾﺪ ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ از ﻃﺮﯾﻖ ﺗﺠﺰﯾۀ اﻣﭙﺮاﺗﻮریﻫﺎی ﺑﺰرگ و ﯾﺎ ﺑﻪ ﻣﻮﺟﺐ “ﻣﻌﺎﻫﺪات – ﺻﻠﺢ”ﭘﺪﯾﺪ آﻣﺪه اﻧﺪ ﭼﻨﺎن ﮐﻪ دوﻟت های ﻣﺘﻌﺪدی ﭘﺲ از ﻓﺮوﭘﺎﺷﯽ اﻣﭙﺮاﺗﻮری روم، اﺗﺮﯾﺶ ﻣﺠﺎرﺳﺘﺎن وﻋﺜﻤﺎﻧﯽ ﺑﻪ وﺟﻮد آﻣﺪﻧﺪ و ﻫﻢﭼﻨﯿﻦ دوﻟﺖﻫﺎﯾﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﭼﮑﺴﻠﻮاﮐﯽ، ﻣﺠﺎرﺳﺘﺎن وﯾﻮﮔﺴﻼوی ﺑﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﻣﻌﺎﻫﺪه ورﺳﺎی ﻣﻮﺟﻮدﯾﺖ ﯾﺎﻓﺘﻨﺪ ﻧﯿﺰ ﺗﺸﮑﯿﻞ دوﻟﺖﻫﺎی ﺟﺪﯾﺪ ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﻣﺘﻌﺎﻗﺐ ﺗﻮاﻓﻖ ﻗﺪرﺗﻬﺎی ﺑﺰرگ ﺑﻮده ﺑﺎﺷﺪ، ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺗﻮاﻓﻖ ﻗﺪرت ﻫﺎی ﺑﺰرگ درﮐﻨﻔﺮاﻧﺲ ژﻧﻮ ﮐﻪ ﻣﻨﺠﺮﺑﻪ اﯾﺠﺎد ﻻﺋﻮس وﮐﺎﻣﺒﻮج ﺷﺪ. دوﻟﺖﻫﺎ ﺑﻪ ﻃﺮق ﻣﺨﺘﻠﻒ۱۹۵۵م درﺑﺎر ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻫﻨﺪ وﭼﯿﻦ ﺑﻪ وﺟﻮد ﻣﯽ آﯾﻨﺪ وﻟﯽ ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﺑﺮﺧﯽ از آﻧﻬﺎ ﺑﺎ ﻣﺸﮑﻼﺗﯽ ﻫﻤﺮاه اﺳﺖ. دوﻟﺖﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ دﻧﺒﺎل ﺣﺮﮐﺖ ﻫﺎﯾﯽ از ای ﺒﺨﺶ ﻣﻠﯽ ﺑﻮﺟﻮد ﻣﯽ آﯾﻨﺪ و از ﯾﻮغ ﻗﺪرت ﻫﺎی ﺑﺰرگ ﺧﺎرج ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﻗﻄﻌﺄ ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ آﻧﻬﺎ ﺗﻮﺳﻂ ﻗﺪرت ﻫﺎی ﻣﺰﺑﻮرآﺳﺎن ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﺑﻮد. ﺑﻪ ﻫﺮﺣﺎل ﻫﺮﮔﺎه دوﻟﺖ ﺟﺪﯾﺪی درﺻﺤﻨﻪ رواﺑﻂ ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻠﯽ ﭘﺎ ﺑﻪ ﻋﺮﺻﻪ وﺟﻮد ﻣﯽ ﮔﺬارد دوﻟﺖﻫﺎی ﺛﺎﻟﺚ ﻣﺨﺘﺎرﻧﺪ دوﻟﺖ ﻣﺰﺑﻮر را ﺑﻪ رﺳﻤﯿﺖ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﯾﺎ از ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ آن اﻣﺘﻨﺎع ورزﻧﺪ. ﻣﺆﺳﺴﮥ ﺣﻘﻮق ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻞ دراﺟﻼﺳﯿﮥ درﺑﺮوﮐﺴﻞ ﻣﻮﺿﻮع ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ را ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﯽ ﻗﺮارداد و آن را ﭼﻨﯿﻦ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﺮد (ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﻋﻤﻠﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻮﺟﺐ آن دوﻟﺖﻫﺎی ﻗﺪﯾﻤﯽ وﺟﻮد ﯾﮏ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﺟﺪﯾﺪ وﻣﺴﺘﻘﻞ را ﮐﻪ ﻗﺎدر ﺑﻪ رﻋﺎﯾﺖ ﺣﻘﻮق ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻞ اﺳﺖ، درﺳﺮزﻣﯿﻨﯽ ﺗﺼﺪﯾﻖ وﺗﺄﯾﯿﺪ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ و درﻧﺘﯿﺠﻪ اراده را داﯾﺮ ﺑﺮ ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ آن ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻋﻀﻮ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻠﯽ اﻋﻼم ﻣﯽ دارﻧﺪ)۱.
۱:ذبیح الله، قریشی، حقوق دیپلوماتیک، کابل، کتاب الهام احدی، ۱۳۹۹،چاپ اول،جلد اول، صفحه ۳۵.
۲ :ذبیح الله، قریشی،و امین الله، وزیری، حقوق بین الملل عمومی، کابل، انتشارات مسقبل، ۱۳۹۶، چاپ دوم، جلد اول،صفحه۱۵۵، ۱۵۶.
شرایط شناسایی دولتها
۱ـ استقلال: استقلال یک دولت شرط اساسی برای شناسایی آن توسط دولتهای دیگر است به عنوان مثال، ادعای شورشیان مبنی برای ایجاد دولت جدید، قابل تأیید نمی باشد چرا که باید هم از دولت اصلی و هم از سایر دولتها مستقل باشند. به همین دلیل استقلال سوریه و فلسطین و عراق از امپراطوری عثمانی موجب شناسایی آن ها نشد. چرا که سرزمین های مزبور بلافاصله تحت کنترل دولتهای دیگر یعنی فرانسه و انگلیس درآمده بودند۲.
۲- ثبات داخلی: برای شناسایی یک دولت جدید، ثبات داخلی آن نیز مورد توجه قرار میگیرد و در این امر استحکام دولت جدید و اعتماد مردم به این دولت نقش بسزائی دارد، عدم شناسایی کوبا توسط آمریکا به همین دلیل بود۳.
۳-قلمرو مشخص: سومین عنصر مهم برای شناسایی دولتها، سرزمین معین است که تحت کنترل دولت جدید باشد، ﻗﻠﻤﺮو ﻣﺸﺨﺺ، ﮐﻪ در ﺗﺸﮑﯿﻞ دوﻟﺖﻫﺎ ﻣﺆﺛﺮ اﺳﺖ، اﻟﺒﺘﻪ اﯾﻦ ﺷﺮط ﭘﺲ از ﺟﻨﮓ ﺟﻬﺎﻧﯽ اول ﭼﻨﺪان رﻋﺎﯾﺖ ﻧﺸﺪه اﺳﺖ؛ زﯾﺮا اﻏﻠﺐ دوﻟﺖﻫﺎی ﺟﺪﯾﺪ ﭘﯿﺶ از آن ﮐﻪ ﻣﺮزﻫﺎی آﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﻃﻮر ﻗﻄﻌﯽ ﻣﺸﺨﺺ ﺷﻮد، ﻣﻮرد ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ۴.
۱ : فروزان، لطفی، مفهوم شناسایی دولت ها و حکومت ها در نظام حقوق بین الملل، قانون یار، شماره دوازدهم،۱۳۹۸، صفحه۳.
۲ :www.pajoohe.ir 1393،.
۳ :همان.
۴:همان.
چگونگی انجام عمل شناسایی
اغلب نحوه شناسایی ساده و بی آلایش است، این امر ناشی از خصوصیت اعلامی بودن آن است و چنین به نظر می رسد که نمیتوان تحقیق عملی را تابع شرایط و کیفیات خاص دانست. با این وجود شناسایی دولت ممکن است به یکی از دو صورت صریح یا ضمنی (که هر کدام به شکل فردی یا جمعی خواهد بود)، انجام پذیرد.
۱. شناسایی صریح فردی: در این خصوص کشور جدیدالولاده صریحأ توسط اعلامیه یا ارسال یادداشت سیاسی از طرف سایر دولتها مورد شناسایی واقع و به این ترتیب روابط دیپلوماتیک با آن کشور بر قرار می کند.شناسایی کشور نو استقلال آفریقایی از سال ۱۹۶۰ اصولأ به این شکل بوده است.
۲. شناسایی صریح جمعی: کشور های نو بنیاد گاهی به گونه علنی از جانب تعدادی از کشور ها به طور دسته جمعی و یا چند جانبه صورت می گیرد، مثال آن ها طی یک اعلامیه ی مشترک دولت جدید را به رسمیت می شناسند و از آن دولت برای پیوستن به یک اتحادیه رسمآ دعوت به عمل می آورد.
۳. شناسایی ضمنی فردی: در این شناسایی به صورت صریح انجام نمی گردد، در این حالت، شناسایی کشور جدید به صورت ضمنی از سوی هر یک از کشور ها ضمن برقراری روابط سیاسی و کنسولی و یا مکاتبات دیپلوماتیک انجام میشود.
۴. شناسایی ضمنی جمعی: شناسایی ضمنی کشور نو بنیاد یا رژیم تازه، توسط عدهای از کشورها به اشکال گوناگون ممکن است انجام شود، مثل الحاق به یک قرارداد بینالمللی، پذیرش عضو در یک اتحادیه یا یک سازمان بین المللی، شرکت در یک کنفرانس و یا کنگره بین المللی۱.
زمان شناسایی دولت
بدیهی است که پیش از تحقق عناصر متشکله اجتماعی نوخاسته نمیتوان آن را به عنوان دولت شناخت و پس از تحقیق، باید این عمل صورت پذیرد. ولی باید توجه داشت که دولتهای گاهی در این زمینه هم حساسیت خاصی از خود نشان می دهند و شناسایی گروهی سیاسی را از طرف دولت یا دول دیگر عجولانه یا خصمانه تلقی می کنند. برای مثال در سال ۱۷۷۶م مستعمرات آمریکا انگلستان استقلال خود را اعلام کردند و با وجودی که دولت فرانسه پس از دو سال با انعقاد عهدنامهء مودًت و تجاری و یک معاهدهء اتحاد آنها را به رسمیت شناخت، اما دولت انگلستان این شناسایی را عجولانه و خصمانه تلقی کرده به فرانسه اعلام جنگ کرد و یا بر عکس پیش از فراهم آمدن شرایط تشکیل یک دولت کامل آن را به رسمیت می شناسد۲.
۱: داود، آقایی، آداب دیپلماسی و فنون مذاکره، تهران، موسسه انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۹۴، چاپ سوم، جلد اول،صفحه۶۳، ۶۴.
۲ :همان، صفحه۵۶.
مبحث دوم : شناسایی حکومت
همان گونه که می دانیم شخصیت حقوقی عمومی دولت وقتی با پیوستن عناصر سه گانه قلمرو، جمعیت و قدرت سیاسی ایجاد شد جنبه ی دوام پیدا می کند. اما در جریان تحولات تاریخی و سیاسی قدرت سیاسی حاکم ممکن است بر اثر وقایع غیر مسالمت آمیز مانند انقلاب و یا کودتا تغییر نماید و در این موارد است که مساله ی شناسایی حکومت جدید مطرح می گردد. البته باید توجه داشته باشیم که در تغییرات داخلی حکومت ها(مثل تغییر کابینه، سقوط یک دولت و جانشینی دولت دیگر به جای آن) موردی برای شناسایی دولت جدید وجود ندارد، مثلأ در یک انتخابات از اد، رییس قوه مجریه و اعضای پارلمان تغییر می کنند و این تغییرات نیازی به شناسایی دولت جدید ندارد۱.
ﺗﺮﻣﯿﻨﻮﻟﻮژی ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﺣﮑﻮﻣﺖﻫﺎ
ﻋﻼوه ﺑﺮﻣﺴﺄﻟﻪ ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﯾﮏ دوﻟﺖ ﺟﺪﯾﺪ درﺷﺮاﯾﻂ ﺧﺎص، ﻣﺴﺄﻟﻪ ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﯾﮏ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﻧﯿﺰ ﻣﻄﺮح ﻣﯿﺸﻮد اﯾﻦ اﺻﻞ ﺑﻪ ﻃﻮر ﮐﻠﯽ درﺣﻘﻮق ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻞ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﺮ دوﻟﺘﯽ ﺣﻖ اﯾﺠﺎد ﯾﮏ ﺣﮑﻮﻣﺖ را دارد وﺣﮑﻮﻣﺖ ﻣﺰﺑﻮر ﻧﯿﺰ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪه آن دوﻟﺖ دررواﺑﻂ ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻠﯽ ﻗﻠﻤﺪاد ﻣﯿﺸﻮد. ﻣﻌﻤﻮﻷ ﺗﻐﯿﯿﺮ درﺗﺮﮐﯿﺐ ﯾﺎ ﺷﮑﻞ ﺣﮑﻮﻣﺖ ارﺗﺒﺎﻃﯽ ﺑﺎ دوﻟﺖ ﻧﺪارد زﯾﺮا اﯾﻦ ﺗﻐﯿﯿﺮات ﺑﺮﺷﺨﺼﯿﺖ ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻠﯽ دوﻟﺖ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﻧﻤﯽ ﮔﺬارد و رواﺑﻂ آن دوﻟﺖ را ﺑﺎ دوﻟﺖﻫﺎی دﯾﮕﺮ دﭼﺎر ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ. ﺟﺎﻧﺸﯿﻨﯽ ﺣﮑﻮﻣﺖ دﻣﮑﺮات ﺑﻪ ﺟﺎی ﺣﮑﻮﻣﺖ ﺟﻤﻬﻮری ﺨﻮاه دراﯾﺎﻻت ﻣﺘﺤﺪه آﻣﺮﯾﮑﺎ و ﯾﺎ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﻣﺤﺎﻓﻈﻪ ﮐﺎر ﺑﻪ ﺟﺎی ﺣﮑﻮﻣﺖ ﮐﺎرﮔﺮ دراﻧﮕﻠﺴﺘﺎن ﻣﺴﺘﻠﺰم ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ از ﺳﻮی دﯾﮕﺮ دوﻟت ها ﻧﯿﺴﺖ. اﻣﺎ ﺗﻐﯿﯿﺮات دﯾﮕﺮی ﭼﻮن ﮐﻮدﺗﺎ و اﻧﻘﻼب ﻣﺤﺘﺎج ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ اﺳﺖ. در وﺿﻌﯿﺖ ﻫﺎی اﺧﯿﺮ ﺗﺸﺨﯿﺺ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﻫﺎی ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ اﻣﺮﻣﺸﮑﻠﯽ اﺳﺖ و ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﻣﻌﯿﺎرﻫﺎی ﻣﺘﻔﺎوﺗﯽ راﻣﯽ ﻃﻠﺒﺪ.۲
شرایط شناسایی حکومت
شناسایی حکومت جدید با شناسایی دولت جدید کاملا متفاوت است. این تفاوت از لحاظ شرایط متفاوت شناسایی دولتها و حکومت ها مطرح می گردد. چرا که شرایط شناسایی دولت منوط به استقلال، ثبات داخلی، و قلمرو معین می باشد؛ اما شرایط شناسایی حکومت ها زیر قید میشود:
- مشروعیت منشای پیدایش حکومت جدید در ارتباط به حقوق اساسی کشور.
- شوهی تغییر و تحول انقلاب.
- تمایل حکومت جدید در انجام تعهدات بین المللی.
- موثر بودن یا واقعی بودن قدرت حکومت.۳.
۱ : :ذبیح الله، قریشی،و امین الله، وزیری، حقوق بین الملل عمومی، کابل، انتشارات مسقبل، ۱۳۹۶، چاپ دوم، جلد اول،صفحه،۱۵۶.
۲ : فروزان، لطفی، مفهوم شناسایی دولت ها و حکومت ها در نظام حقوق بین الملل، قانون یار، شماره دوازدهم،۱۳۹۸، صفحه۵.
۳ : ذبیح الله، قریشی،و امین الله، وزیری، حقوق بین الملل عمومی، کابل، انتشارات مسقبل، ۱۳۹۶، چاپ دوم، جلد اول،صفحه،۱۵۷.
چگونگی شناسایی حکومت
۱. شناسایی هم زمانی دولت و حکومت، هنگامی که دولت جدیدی پا به عرصه ی وجود می گذارد و از طرف دولتهای دیگر مورد شناسایی قرار می گیرد، این اقدام مبین شناسایی حکومت آن کشور هم تلقی می گردد۱.
۲. شناسایی حکومت های بعدی از تشکیل دولت، همان طور که گفته شد ممکن است بر اثر وقایعی مانند کودتا و یا انقلاب حکومت سرنگون گردد و حکومت جدید جانشین آن گردد، در این صورت دولتها می توانند با توجه به مصالح و منافع سیاسی خود اقدام به شناسایی حکومت جدید بنماید. البته حکومت جدید باید سلطه و اقتدار لازم برای اعمال حاکمیت موثر و با دوام به دست آورده و نیز قادر و مایل به ایفای تعهدات بین المللی خویش باشد۲.
انواع شناسایی
شناسایی دوفاکتو: هنگامی صورت میگیرد که دولت یا حکومت جدید از نظر دولت شناسا دارای ثبات لازم نبوده و یا علت خط مشی و دلایل سیاسی مایل نباشد که به امر شناسایی قطعی اقدام نماید، اما در عین حال لازم می داند که از لحاظ (عملی ) با دولت یا حکومت جدید بعضی از روابط رسمی را داشته باشد و در این صورت اقدام به شناسایی دوفاکتو می نماید. این نوع شناسایی موقتی است، یعنی اگر ضوابط لازم برای دولت شناسا مهیا نشد، این شناسایی قابل استرداد است. این مفهوم که از درجه اعتبار ساقط می گردد و در صورت احراز شرایط لازم شناسایی دوفاکتو به دوژوره تبدیل خواهد شد۳.
شناسایی دوژوره: این نوع شناسایی دولت و یا حکومت قطعی و غیرقابل برگشت است و به مفهوم آن است که دولت یا حکومت جدید از نظر دولت شناسا دارای قابلیت های لازم برای برقراری روابط دیپلوماتیک می باشد. شناسایی دوژوره می تواند به مجرد تشکیل دولت و یا حکومت انجام شود یا ممکن است بعد از شناسایی دوفاکتو صورت گیرد۴.
۱: ذبیح الله، قریشی،و امین الله، وزیری، حقوق بین الملل عمومی، کابل، انتشارات مسقبل، ۱۳۹۶، چاپ دوم، جلد اول،صفحه،۱۵۷.
۲ :همان، ۱۵۷.
۳ :همان، ۱۶۱.
۴ :همان،۱۶۲.
نظریههای شناسایی
در مورد شناسایی دولتها نظریات دانشمندان حقوق بینالملل با هم متفاوت است. بعضی عقیده دارند که شناسایی به دولت جدید شخصیت بین المللی می دهد(نظریه تاسیسی) و عدهای می گویند با اجتماع سه عامل تشکیل دهنده ی دولت یعنی جمعیت قلمرو و قدرت سیاسی دولت به وجود می آید و شناسایی یکی از عوامل تشکیل دهنده ی دولت نخواهد بود(نظریه اعلامی)۱.
الف: نظریه شناسایی تاسیسی
بر اساس این نظریه دولت جدید التاسیس قبل از آن که مورد شناسایی واقع شود، ممکن است وجود داشته باشد، ولی آنچه مسلم است آن که فاقد شخصیت حقوقی بین المللی بوده و تنها عمل شناسایی است که چنین شخصیتی را به او می دهد و او را عامل حقوق بین المللی می کند و در اجتماع حقوقی دول وارد خواهد کرد. علاوه بر خصیصه مذکور (به وجود آوردن شخصیت بین المللی دولت ) طرفداران این نظریه دو خصیصه دیگر نیز برای نظریه خود خود قایلند، یکی آن که شناسایی عملی است که از طرف دولت شناسنده ممکن است مشروط به شرایطی بشود. دوم آن که شناسایی دولت جدید التاسیس، الزامی و اجباری نیست بلکه امری است اختیاری و هر دولتی مختار است دولت جدید را بشناسد یا به دلایلی که خود تشخص می دهد، از شناختن آن امتناع ورزد۲.
ب: نظریه شناسایی اعلامی یا امضایی
بر اساس این نظریه که مورد توافق بسیاری از حقوقدان ها، صاحب نظران مسایل بین المللی و به ویژه پیروان مکتب حقوق موضوعی و طبیعی است، دولت جدید التاسیس پیش از شناسایی خود، یعنی از لحظه ای که عناصر او تحقق یافته، به عنوان دولت که دارای شخصیت بین المللی نیز هست، وجود دارد۳. دولت شناسنده تنها کاری که می کند آنست که به وسیله عمل شناسایی وجود و شخصیت بین المللی او را تایید و تصدیق قرار می دهد. شناسایی دولت را به وجود نمی آورد، بلکه وجود او را تایید می کند. دولت شناسنده به وسیله شناسایی اعلام می کند که عناصر متشکله دولت نوخاسته تحقق یافته اند. شناسایی وجود غیر حقوقی دولت را به وجود حقوقی مبدل نمی کند، بلکه شخصیت حقوقی او را گواهی می دهد. ژرژسل حقوقدان معروف فرانسوی که منکر شخصیت حقوقی دولت است، شناسایی را به طور کلی عبارت از تصدیق به وجود دولت و قانونی بودن صلاحیت های حکام دولتی می داند و در عین حال آن را به عمل اداری تثبیت و تسجیل، تعبیر می کند۴.
۱: ذبیح الله، قریشی،و امین الله، وزیری، حقوق بین الملل عمومی، کابل، انتشارات مسقبل، ۱۳۹۶، چاپ دوم، جلد اول،صفحه،۱۵۸.
۲: داود، آقایی، آداب دیپلماسی و فنون مذاکره، تهران، موسسه انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۹۴، چاپ سوم، جلد اول،صفحه۵۵.
۳ :محمد رضا، ضیایی بیگدلی، حقوق بین الملل عمومی، تهران، انتشارات گنج دانش، ۱۳۷۹، ص ۲۱۰.
۴: داود، آقایی، آداب دیپلماسی و فنون مذاکره، تهران، موسسه انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۹۴، چاپ سوم، جلد اول،صفحه۵۷.
اختیاری بودن شناسایی
طبق قواعد جاری حقوق بین الملل، هیچ گونه اجباری برای شناسایی دولت جدید از طرف سایر دولتها وجود ندارد و این امر بسته گی به نظر و صلاح هر یک از دولتها دارد و آن ها نه به صورت اجبار، بلکه به صورت اختیاری این عمل را انجام می دهند و آن چه که برای آن ها در زمینه اهمیت دارد منافع و مصالح سیاسی و اقتصادی می باشد نه ملاحظات حقوقی، اما علی رغم آزادی عمل دولتها، محدودیت هایی برای آن ها طبق حقوق بینالملل وجود دارد که به طور خلاصه آن را مورد بررسی قرار می دهیم:
۱- منع شناسایی زودرس: اگر جامعهای پیش از احراز شرایط لازم به عنوان کشور مورد شناسایی قرار گیرد، عمل شناسایی زودرس صورت گرفت است. مثلا شناسایی انقلابیونی که هنوز نتوانسته اند کنترل موثر بر سرزمین خود را به دست آورد حکومت قبلی را ساقط و اعمال حاکمیت کنند، یک عمل شناسایی زودرس محسوب می گردد. عمل شناسایی زودرس اقدامی غیر دوستانه حتی خصمانه نسبت به دولت موجود است که انقلابیون با او در حال مبارزه هستند. به همین خاطر علمای حقوق بینالملل مخالف شناسایی زودرس می باشند و حمایت دولتها را بنا به دلایل سیاسی از شورشیان محکوم می کنند.
۲- منع شناسایی دولتهایی که به اثر غلبه ایجاد شده اند: در سال ۱۹۳۱م جاپان به چین حمله نمود و منچوری را متصرف شد و دولت دست نشانده ای را به عنوان دولت مستقل در این سرزمین اعلام نمود به نام (مانچوکو). به هنگام اشغال منچوری توسط جاپان، وزیر امور خارجه امریکا هانری ال استیمسون اعلام کرد که دولت امریکا وضعیتی را که بر اثر زور و تجاوز به وجود آمده است، به رسمیت نمی شناسد. سال بعد جامعه ملل نیز طی قطعنامه ای اظهار داشت بر دولتهای عضو بین المللی فرض است که هیچ گونه وضعیت یا معاهده ای را که ممکن است به وسایلی مغایر با میثاق جامعه ملل یا پیمان بریان – کلوگ به وجود آمده باشد به رسمیت نشناسند. در سال ۱۹۷۰ نیز مجمع عمومی ملل متحد اعلام کرد که یکی از اصول بنیادین حقوق بینالملل آن است که تملک سرزمین را که ناشی از تهدید و استفاده از زور باشد غیر قانونی بداند.
۳- منع شناسایی به دستور سازمان ملل متحد: منشور ملل متحد به شورای امنیت به اساس فصل ششم و هفتم اجازه دستور اعمال مجازات های غیر نظامی حتی نظامی را در مواردی به دولتهای عضو می دهد. مانند دستور شورای امنیت به دولتهای عضو برای عدم شناسایی رژیم.
۴: استرداد شناسایی: در مقابل شناسایی زودرس، پس گیری شناسایی از دولت شناسایی شده مطرح است. استرداد شناسایی مانند شناسایی زودرس غیر قانونی و اقدام غیر دوستانه تلقی می گردد. اگر چه دولتی به صورت مستحکم استقرار یافته باشد، استرداد شناسایی در وضعیت چنین کشوری تاثیری به جا نخواهد گذاشت ؛ اما قطعا این عمل در عرف دیپلوماتیک یک عمل غیر دوستانه محسوب می گردد. فراموش نباید کرد، پس گیری شناسایی، قطع روابط سیاسی و دیپلوماتیک را در قبال می داشته باشد، اما نباید قطع روابط سیاسی را به منزله ی استرداد شناسایی قلم بند کرد۱.
۱ ذبیح الله، قریشی،و امین الله، وزیری، حقوق بین الملل عمومی، کابل، انتشارات مسقبل، ۱۳۹۶، چاپ دوم، جلد اول،صفحه،۱۶۰،۱۵۹.
این مقاله بيانگر نظر نویسنده است، پژواک در قبال آن مسووليتى ندارد.
Views: 2999
GET IN TOUCH
NEWSLETTER
SUGGEST A STORY
PAJHWOK MOBILE APP