کابل (پژواک، ٩ جدى ١٤٠٠): محمداشرف غنى رئيس جمهور پيشين افغانستان ميگوید که شریکان بینالمللی به طور مداوم بر او فشار میآوردند و اختیارات او را محدود میکردند، تا مقصر هرج و مرج و بحران افغانستان قلمدادش کنند.
محمداشرف غنی در گفتگویی با جنرال سرنیک کارتر، لوی درستیز پیشین بریتانیا برای برنامۀ «تودی» رادیو ۴ بی. بی. سی. گفته است که تنها اشتباه او به عنوان رئیسجمهور، اعتماد به شریکان بینالمللی از جمله امریکا بود.
او در این گفتگو میگوید که خشم افغانها و اینکه او را مقصر تسلط سریع طالبان بر افغانستان میدانند، درک میکند.
محمداشرف غنی در روز ۱۵ اگست سال جاری با رسیدن طالبان به دروازههای کابل، کشور را به مقصدی اعلام ناشده زمانی ترک کرد که طالبان با خروج کامل نیروهای خارجی در چند هفته تقریباً تمام افغانستان را تسخیر کرده بودند. بیشتر ولایات بدون درگیری تسلیم طالبان شدند. با انتشار خبر فرار غنی از کشور، طالبان وارد ارگ ریاست جمهوری افغانستان شده و دولت عملاً سقوط کرد.
غنی در گفتگوی تازۀ خود با جنرال کارتر میگوید که او را قربانی کردند، تا مقصر هرج و مرج و بحران افغانستان قلمدادش کنند. او گفت، شریکان بینالمللی به طور مداوم بر او فشار میآوردند و اختیاراتش را محدود میکردند.
او در این گفتگو همچنین میگوید، آماده است که برای تحقیقات از او دربارۀ ادعاهای بردن پول با خود از کابل، از دستگاه دروغسنج استفاده شود.
او همچنین میگوید، امریکا پس از توافق با طالبان برای او ضربالاجل هشدارآمیزی جهت رهایی پنج هزار زندانی طالبان تعیین کرده بود که این کار از عوامل اصلی «اتفاقات اگست» بودهاست. او میافزاید که مذاکرات صلح با طالبان «تبدیل به مسألهیی مربوط به امریکا شد، نه مسألۀ افغانها».
اشرف غنی میگوید که دلیل اصلی او برای خروج، جلوگیری از ویرانی کابل بود. کابل قبلاً در جنگهای میان گروهیِ مجاهدین بر سر قدرت، ویران شده و با خاک یکسان شده بود. دو گروه متفاوت از طالبان از دو جهت مختلف در حال وارد شدن به کابل بودند. احتمال یک درگیری شدید بین آنها بسیار بالا بود و شهری با جمعیت ۵ میلیون نفری در معرض نابودی قرار داشت.
غنی در مورد ترک کابل میگوید: «صبح آن روز، به ذهنم هم خطور نمیکرد که بعد از ظهر من کشور را ترک میکنم. به ما اطلاع دادند که گروه حقانی تعهد داده که وارد کابل نشود. ولی دو ساعت بعد، این طور نبود. از من خواسته شد که به همکارانم از جمله مشاور شورای امنیت ملی اجازه دهم تا کشور را ترک کنند. همچنین از همسرم خواستم، تا کشور را ترک کند، او متردد بود که این کار را بکند. آنها یک و نیم ساعت قبل از خروج من، محل را ترک کردند. من منتظر بودم، تا اینکه بسمالله خان (وزیردفاع وقت) به من زنگ زده و گفت که همه چیز از هم فروپاشیده است. این زمانی بود که من میخواستم به وزارت دفاع بروم. ۲۵ دقیقه منتظر بودم، ولی خودروها نیامدند. بعد داکتر محب (حمدالله محب)، مشاور شورای امنیت ملی و بعد رئیس «پی. پی. اس» (واحد محافظت از رئیسجمهور) وارد شدند و گفتند که «پی. پی. اس» از هم پاشیده و اگر من بر ماندن اصرار کنم، همۀ آنها کشته میشوند. آنها توانایی حفاظت از من را ندارند. داکتر محب واقعاً ترسیده بود. برای من بیش از دو دقیقه فرصت نداد. برنامه و دستور من این بود که آماده شویم و به طرف خوست حرکت کنیم. او به من گفت که خوست سقوط کرده و جلالآباد هم سقوط کردهاست. من نمیدانستم که کجا میرویم. تنها وقتی سوار هلیکوپتر شدیم، مشخص شد که ما کشور را ترک میکنیم؛ این واقعاً اتفاق ناگهانی بود.»
غنی در جواب یک سوال گفت: «من مجبور بودم، خود را قربانی کنم، تا کابل را نجات دهم و خودم را در معرض شرایطی قرار بدهم که واقعیت داشت. یک کودتای خشن، نه یک توافق سیاسی یا یک روند سیاسی که مردم در آن مشارکت داشته باشند. دوم، من میخواهم قطعاً تأکید کنم که هیچ پولی را از کشور خارج نکردهام. هلیکوپترها و اولین مقصد ما در دسترس همه بود، تا بررسی کنند. من نه تنها از تحقیق در این باره توسط آقای ساپکو استقبال میکنم، بلکه من میخواهم، یک تحقیق دیگری هم انجام شود. به محض اینکه این ادعاها مطرح شد، پیشنهاد کردم که تحقیقاتی در این باره توسط سازمانملل یا یک نهاد بازرسیکنندۀ دیگر انجام شود. شیوۀ زندهگی من بر همه معلوم است. من با پول چه میخواستم بکنم؟ این اتهامهایی است که مشخصاً اول از طرف روسیه مطرح و بعد منتشر شد. من خوشحال میشوم که در این زمینه هر نوع تحقیق لازم از من انجام شود، از جمله اینکه از دستگاه دروغسنج استفاده شود.»
غنی در مورد تفاهمنامه میان امریکا و طالبان میگوید: «به جای دستیابی به یک روند صلح، به روندی برای خروج نیروهای امریکا رسیدیم. در آن زمان، طالبان به عنوان مهلکترین سازمان تروریستی شناخته میشد. آن روز دو تفاهمنامه وجود داشت، دو رخداد. اولی در کابل شکل گرفت. استولتنبرگ، منشی عمومی ناتو، و اسپر، وزیر دفاع امریکا اول به کابل آمدند و اعلام تفاهم مشترک کردند. ماهها بود که به طور موازی همزمان تفاهم با طالبان در حال انجام بود.»
وی در ادامه میگوید که آن تفاهمنامه توسط سفیر خلیلزاد، در حضور پمپئو، وزیر امورخارجۀ امریکا امضاء شد؛ اما در کابل اسپر، وزیردفاع گفت، این یک تفاهم مشروط است و بازهم گفت، دوباره تأکید کرد که این یک تفاهم مشروط است و اگر طالبان به تعهدات خود عمل نکند، این تفاهمنامه از سوی امریکا لغو میشود.
غنی علاوه کرد: «مهمترین مسألهیی که احتمالاً یکی از اصلیترین دلایل وقایع ماه اگست است، این بود که در تفاهمنامه با ما، که ماهها بر سر آن مذاکرات صورت گرفت، بیان شد که امریکا در صورت آزادسازی زندانیان از سوی هر دو طرف (طالبان و دولت افغانستان)، برگزاری مذاکرات میان دو طرف را تسهیل میکند. تعداد زندانیانی که باید آزاد میشدند، در آن تفاهمنامه حدود چند صد نفر حداکثر ذکر شده بود. در تفاهمنامۀ امریکا با طالبان اما، امریکا یک تعهد یکجانبه داده بود که آزادسازی ۵ هزار زندانی طالبان تا دهم ماه مارچ را تضمین کند.»
رئیسجمهور پشين افغانستان در مورد اینکه دربارۀ آزاد کردن پنج هزار زندانی با وى مشوره صورت گرفته بود، میگوید: «هیچ مشورتی با ما صورت نگرفت و علاوه بر آن، امریکا یکجانبه تعهد داد که باقی زندانیان طالبان را هم در سه ماه بعد از آن آزاد کند. ضربالاجلی هشدارآمیز صادر شد، اینکه ما باید آزاد شان میکردیم. تعداد شان اول چند صد نفر بود، بعد به یک هزار رسید و بعد اصرار شدید و کامل وجود داشت که تمامی پنج هزار نفر آزاد شوند. اما طالبان از مذاکرات سیاسی با ما خودداری کردند و گفتند، شما چهکاره هستید. و حتا در مورد زندانیان گفتند، این تعهد امریکاست و امریکا قرار است اجرایش کند.»
غنی در مورد اتفاقاتی اخیر میگوید: «کارنامۀ زندهگی من نابود شد، ارزشهایم لگدمال شد و مرا قربانی کردند. امریکا و دیگر همکاران غربی ما این انتخاب را داشتند که یا شیوۀ جنگیدن شان با ترور را تغییر دهند یا کلاً کنارش بگذارند و خارج شوند. اما برای ما خودمختاری ملی تا زمانی که جنگ به این شکل با تروریزم باشد، امکانپذیر نیست. چون تمام مشکلات دیگر ما، نسبت به این فرعی هستند.»
غنی میگوید: «مردم حق دارند، من را مقصر بدانند؛ چون من به مشارکت بینالمللی ما اعتماد کردم و این مسیر را پیش گرفتم. به جای مقابلۀ مداوم مثل فرد پیش از من (حامد کرزی)، من، همانطوری که شما شخصاً شاهد بودید، واقعاً همه فشارها را پذیرفتم که از این نتیجه خودداری شود.»
به گفتۀ غنی، به همین دلیل، من به این مسأله متمرکز هستم که بتوانیم یک راه اساسی را در پیش گیریم، نه برای مقاصد شخصی، بلکه برای آنکه قادر باشم، به افغانستان و جهتی که در پیش میگیرد، کمک کنم که همۀ ما دوباره بتوانیم، به هم تعلق داشته باشیم.
وی میگوید: «همۀ ما اشتباه بزرگی کردیم؛ در اینکه فکر کردیم، شکیبایی جامعۀ بینالمللی پایهدار خواهد بود. و درسی که گرفتیم این است که ما نیاز داریم، به مسیری برای آشتیملی واقعی، خودمختاری و مسؤولیتپذیری نسبت به یکدیگر حرکت کنیم، تا بتوانیم باز هم با هم زندهگی کنیم.»
بازدیدها: 697
GET IN TOUCH
NEWSLETTER
SUGGEST A STORY
PAJHWOK MOBILE APP