ماهجبین مادری در غور که ۲۵ سال عمرش را صرف مراقبت از سه فرزند فلجاش نموده میگوید، فرزندانش قابل تداوی اند، اما برای تداوی آنان پول ندارد. او از افراد خیر و حکومت خواست تا در درمان فرزندانش وی را کمک کنند.
ماهجبین مادری در غور که ۲۵ سال عمرش را صرف مراقبت از سه فرزند فلجاش نموده میگوید، فرزندانش قابل تداوی اند، اما برای تداوی آنان پول ندارد. او از افراد خیر و حکومت خواست تا در درمان فرزندانش وی را کمک کنند.
مرسل مادر چهار فرزند یتیم در شهر کابل که از فقر و بیچارهگی رنج میبرد، از سرمایهداران و نهادهای خیر میخواهد که در ماه مبارک رمضان او و سایر فقرا را کمک کنند تا در افطاری چیزی برای خوردن داشته باشند.
زیبالنساء مجیدی دخترخانمی در شهر شبرغان، مرکز ولایت جوزجان توانسته که با ارادۀ قوی و پشتکار، مسیر جدیدی را برای خود و دیگر دختران هموار کند. او با ایجاد گارگاه خیاطی برای ده زن زمینۀ آموزش خیاطی را فراهم کردهاست.
نیکبخت، زن بیوهیی که در خیابانهای کابل دستفروشی میکند و از مشکلات اقتصادی و بیماری پسرش رنج میبرد، از امارت اسلامی و سرمایهداران میخواهد تا در ماه مبارک رمضان به فقرا و مساکین کمک کنند.
آریانا رحمانی خانمی که در بخش پروسس زعفران آموزش دیده میگوید که توانسته با ایجاد مرکز توزیع و پخش زعفران در ولایت هرات در کنار خودکفایی خودش برای بیش از ۶۰۰ زن بهطور مستقیم و غیرمستقیم زمینهٔ کار را مساعد بسازد.
نرگس بدر، دختر جوانی در شهرکابل که با راهاندازی کسبوکار آنلاین محدودیتهای تحصیلی را به فرصت تبدیل نموده، نهتنها خود به استقلالیت مالی دست یافته، بلکه برای تعدادی جوانان دیگر نیز فرصت شغلی ایجاد کردهاست.
پیشهٔ دهقانی که بیشتر کار مردانه است، اما ذکیه نوری ۲۴ ساله در یکی از قریههای شهر شبرغان از طلوع صبح تا آذان عصر در کنار پدر مسن خود بالای زمین کار میکند تا نفقهٔ خانوادۀ خود را تأمین کند.
به نام کردن دختر با فیرهای هوایی در برخی مناطق افغانستان نوعی از خشونت علیه زنان است که باعث دشمنی میان خانوادهها و ماندن دختر تا آخر عمرش در خانۀ پدرش میشود، اما مقامات میگویند، تنها در ولایت خوست ۱۱ مورد از این رویدادها را ثبت نموده و با جدیت از آن جلوگیری میکنند.
شماری از حلبیسازان در شهر پلخمری، مرکز ولایت بغلان میگویند که کاروبارشان نسبت به گذشته رونق یافته، اما واردات کالای مشابه تولیدات داخلی باید ممنوع شود.
نازنین کوهستانی یک تن از معلمین در شهرکابل که ۳۳ سال عمرش را صرف آموزش دختران نموده، برای ۱۵۰ دختر بالاتر از صنف ششم در خانهاش زمینهٔ فراگیری مضامین مکتب را بهطور رایگان فراهم کردهاست.
بیبیکو، یکی از زنانی است که جنگهای چهار دهۀ گذشته در افغانستان زندهگیشان را ویران کردهاست؛ این مادر ۷۳ ساله پس از ناپدیدشدن همسرش و معلولیت یگانه پسرش، در برابر سختیهای بیپایان ایستادهگی کرده، اما زخمهای روانیاش همچنان التیام نیافتهاست.
صنف هفتم مکتب را تمام نکرده بود، رویاهای کودکانه در سر داشت و در میان صفحات کتابهایش آرزوهای کوچک و رویاهای بزرگاش را جستجو میکرد، اما دستان سنتهای کهنه، کتابهایش را بست، قلمش را از دستش گرفت و در مسیری قرارش داد که در آن هیچ حقی برای انتخاب نداشت.
GET IN TOUCH
NEWSLETTER
SUGGEST A STORY
PAJHWOK MOBILE APP