زبان

آیا حساب کاربری در سایت پژواک ندارید؟

برای اشتراک اینجا کلیک کنید.

زن باميانى برای حفظ موسیقی محلی دنبوره مینوازد

18 Mar 2012 - 14:48
18 Mar 2012 - 14:48

باميان (پژواک،٢٨حوت٩٠) فیروزه که اکنون قدخميده شده، تنها زنی در بامیان است که دنبوره را در آوان جوانى بدون استاد، و مخفيانه در یک مغاره آموخته و تا حال آنرا به عنوان ارج گذاشتن به موسيقى محلى، حفظ نموده است.

اين زن ٤١ ساله به آژانس خبری پژواک  گفت: درست پا به شانزدهمين بهار زندگى گذاشته بود که به نواختن دنبوره علاقه پيدا کرد، وقتى ازدواج نمود، خسرش دنبوره نواز بود؛ او به طرف دستهایش نگاه میکرد که چگونه اين آلۀ موسيقى را مینوازد و از نواختن دنبوره، الگو برداری میکرد.

وى علاوه کرد: “روزی با چهار زن ديگر قریه، تصمیم گرفتیم که دنبورۀ خسرم را بصورت پنهانی با خود در یک مغاره اى که در یک کوه دور از قریۀ ما به نام حصار در ولسوالى ورث قرار داشت ببریم، روز اول بسیار با ترس و نگرانی این کار را انجام دادیم و بالاخره هفتۀ یکبار با این خانم ها نظر به علاقه ای که داشتيم، در مغاره دنبوره مى نواختيم.”

اين دنبوره نواز سابقه دار، به آژانس خبرى پژواک گفت که یکروز در مغاره دنبوره می نواخت که ناگهان ديد که صوفی محمد یکی از موسفيدان قریه، به مغاره آمد و به او دشنام داد و گفت: “زنان باید در خانه باشند، به پُخت وپز و به کارهای خانه رسیدگی نمایند؛ نواختن دنبوره برای زنان ننگ است.”

وی افزود که اين موسفيد، ازآنها تعهد گرفت که اگر بعد از اين، به مغاره برای نواختن دنبوره نيايند، موضوع را به ساير موسفیدان مطرح نمى کند؛ در غير آن شوهران شان را وادار خواهد ساخت که آنها را از این کار منع نمایند.

فیروزه علاوه کرد: “شوهرم یوسف علی، از نواختن دنبورۀ من خبر نداشت و اگر خبر میشد، مره از خانه بیرون میکد و طلاق میداد.”

اين خانم افزود که با آنهم سه ماه تمام با گل بیگم، رحیمه و ذکیه که دختران و زنان قریه بودند، توانستند که بالاخره دو سبک دنبوره را یاد بگیرند. گل بیگم و رحیمه شعر میخواندند و وى و ذکیه دنبوره مینواختند.

دنبوره نواختن توسط زنان در مناطق مرکزى، به علت رسوم و عنعنات سنتى، عیب پنداشته ميشود؛ به همين خاطر زنان دنبوره نمى نوازند.

دنبوره یکی از آلات موسیقی قدیمی مناطق مرکزی است که از گذشته هاى دور بدينسو، در آن مناطق رواج داشته و از آن، به عنوان یکی از آلات موسیقی محلی، استفاده می شود.

اگرچه در ساخت اين آله، از وسايل ابتدايى محلى استفاده ميشود؛ اما آواز دلنواز داشته و انسان را مجذوب خود مينمايد.

این آله، از چوب توت ساخته میشود که از دو قسمت، کاسه و دسته تشکیل شده است و دو تار در آن نیز بسته می شود؛ وقتی نوازنده، تارها را با انگشتانش تکان میدهد، آهنگ گيرا و دلنواز به صدا در می آید.

اما فيروزه، خودش دنبوره را از يک کاسۀ المونيمى و يک دستۀ چوبى با نصب دو تار نيلون به طور ابتدايى ساخته است؛ اما صداى دلنشين آن کمتر از دنبورۀ اصلى نيست.

وى که ٢٠ سال قبل از ولسوالى ورث به شهر باميان آمده و با خانواده اش زيست ميکند، گفت: “حالا که پیر شدم هم، علاقه دارم که دنبوره بنوازم؛ اما همسایه هایم با چشم بد طرفم نگاه میکنند و حتی ارتباط شانرا نیز بامن قطع کرده اند.”

اين دنبوره نواز افزود که نواختن دنبوره را در بامیان؛ هنر نه، بلکه عده ای مردم عيب میدانند و به همین علت است که همسایه هایش با وی بدرفتاری میکنند.

فيروزه علاوه کرد که در اوايل وقتی دنبوره را یاد میگرفت، مردان از دنبوره نفرت داشتند و آنرا آلۀ شیطانی ميخواندند؛ اما به علت اينکه آواز دلنشين و مجذوب دنبوره خوشش مى آمد، همين انگيزه باعث شد که او دنبوره را بدون استاد و رهنما ياد بگيرد.

وى گفت که همين انگيزه، او را تقويت بخشيده و از جوانى تا حال دنبوره مى نوازد و آنرا مايۀ افتخار ميداند و هدفش زنده نگهداشتن موسيقى محلى است.

فیروزه در یک خانوادۀ شش نفری در منطقۀ شهرک صلح مرکز باميان زندگی میکند و به جز از پسر جوانش که به تازگی به اردوی ملی جذب شده، دیگر هیچ درآمدی ندارد؛ اين زن که ١٤ سال قبل شوهرش را از دست داده، چهار دختر نيز دارد.

درخانۀ اين دنبوره نواز که از طرف موسسۀ غيردولتى شهدا ارگنایزیشن اعمار شده و نمرات آنرا نیز سیما سمر رييس موسسه و کميسیون مستقل حقوق بشر داده است، فرشهای کهنه و فرسوده هموار بود و وى زندگی بسیار ابتدايی دارد.

دو شيشۀ کلکين منزلش، با پلاستيک پوشانده شده بود تا از سرما محفوظ باشند؛ يک بخارى فرسوده در اين خانه نيز جلب توجه ميکرد.

فيروزه که لباس گلداراز رخت ساده و واسکت ليس چرمه ای کهنه به تن داشت، گفت: “ما درطول زمستان صرف بيست سير چوبه سوختانديم، ديگه اقتصاد ما  تقاضا نکد که بيشتر مصرف کنيم.”

اين خانم افزود که در گذشته، بعضى اوقات در محافل عروسى خصوصى و دوستان نزديکش دعوت ميشد؛ زنان از او ميخواستند که دنبوره بنوازد و او ناچار، دعوت آنان را پذيرفته و علاوه بر دنبوره، شعرهاى محلى نيز مى سرود.

وى گفت: “من شاعر نيستم؛ اما شعر ديگران را مى سرودم.”

به گفتۀ فيروزه، از دو سال بدينسو در بعضی محافل رسمی در نوربند قلعه و یا برنامه های دفتر ايکوتوریزم (مرکز انکشاف توريزم)  شرکت میکند؛ فقط برای اشتراک در چنان محافل یکهزار افغانی برایش میدهند، که پول بسیار ناچیز است.

اين هنرمند خودآموز، از دولت توقع دارد که حد اقل یک دنبوره برایش خریداری کند؛ زيرابه علت ضعف اقتصاد، دنبوره اش را که ٢٥٠٠ افغانى خريده بود، اخيراً فروخته است و با دنبورۀ دست ساخت خود که از آن در اوايل استفاده ميکرد، دنبوره مى نوازد.

اما محمد خالق بامیانی یکی از کارمندان دفتر ايکوتوریزم که مربوط به ریاست اطلاعات و فرهنگ بامیان است گفت که آنها در آينده، اين آلۀ موسيقى را براى فيروزه تهيه خواهند کرد.

وى افزود که آنها با خانم فيروزه کمک زياد کرده اند؛ از جمله دوبار فيروزه را در محافل رسمی آورده اند تا تشویق کنند و هر بار یکهزار افغانی برایش داده اند. در کنار آن، دو دختر وى را در رقص محلى (پيشپو) که مشابه به اتن ملى است، آموزش داده اند تا در بخش بازى هاى محلى و رشد اقتصاد اين خانم، کمک شود.

میرچمن سلطانی یکی از آوازخوانان معروف محلی مناطق مرکزى گفت: برای حفظ دنبوره که یکی از موسیقی های اصیل کشور است، باید تلاش جدى صورت بگیرد.

وی افزود که مردم، علاقمند دنبوره بوده وهمیشه خواندن ها با دنبوره را بیشتر از موسیقی های جدید مى پسندند و وى در اکثرکنسرت هایش، با فرمایش موسیقی دنبوره و خواندن های بسیار قدیمی مواجه میشود.

سلطانى، رياست اطلاعات و فرهنگ باميان را به بى توجهى در رشد موسیقی محلی متهم نموده، گفت که اين ریاست باید هنرمندان مرد و زن را تشویق نماید و زمینۀ کنسرت را برای آنان فراهم کند.

اين آوازخوان محلى افزود که متاسفانه دولت در مورد هنرمندان، پلان کاری مشخص ندارد؛ به همین دلیل موسیقی محلی، زیاد تقویت نمیگردد و هنرمندان نیز حمایت چندانی نمى شوند.

اما محمد خالق بامیانی گفت که آنها بیش از هشت کنسرت محلی را به راه انداخته و کورسهای آموزش دنبوره را تمويل نموده اند تا موسیقی محلی رشد نمايد وهم هنرمندان تشویق شوند.

وی افزود که دفتر ايکوتوریزم، در بسیاری موارد تلاش کرده تا از هنرنمايى هنرمندان  محلی بخاطر جذب بیشتر سياحان استفاده نماید. ايکوتوريزم سه سال قبل با کمک مالی دولت نيوزيلاند در باميان ايجاد شده و در جهت جذب توريزم، از جهت های مختلف کار ميکند. 

مردم نيز به این باوراند که رشد فرهنگ اصیل و بومی در بامیان، سبب علاقمندی و جذب توریستان (سياحان) خواهد شد.

محمد قاسم نوید یکی از محصلین پوهنتون بامیان میگوید که نواختن دنبوره، بازی های سنتی، بزکشی و دیگر عنعنات محلی، توجه توریستان را جلب ميکند و سبب رشد صنعت توریزم ميشود.

باميان داراى ساحات تاريخى و باستانى از جمله مجسمه هاى مخروبۀ بودا، بند امير (اولين پارک ملى کشور)، درۀ اژدر و شهر غلغله میباشد، که دولت سالانه از درک بازديد سياحان داخلى و خارجى از اين ساحات و جشنواره هاى محلى، عوايد خوب به دست مى آورد.

دنبوره، غیچک، دايره و رباب، آلات مهم موسیقی محلى بيشتر در مناطق مرکزى (باميان، دايکندى، مناطق سرحدى پروان باميان و برخى ساحات ولايت ارزگان) رواج بوده؛ اما اين موسيقى به علل ترويج موسيقى عصرى و وارد شدن موسيقى خارجى، رنگ باخته است.

به گفتۀ آوازخوانان و نوازنده گان موسيقى محلى، غيچک که يکى از وسايل موسيقى اصيل مناطق مرکزى بوده نيز با وارد شدن موسيقى جديد، به باد فراموشى سپرده شده و تنها دنبوره باقى مانده است که آنهم بسيار کم نواخته مى شود.

اين درحالى است که وحيد قاسمى هنرمند مشهور کشور که  از سال  ٢٠٠٢ ميلادى بدينسو براى احياى موسيقى محلى به کار آغاز نموده و تعدادى از موسيقى دانان و پيشکسوتان موسيقى محلى را گردهم آورده، وضعيت موسيقى محلى را نگران کننده خوانده، ميگويد که جاى موسيقى اصيل را موسيقى بازارى گرفته است.

وى که ٣٣ سال قبل در راديو تلويزيون افغانستان پا به عرصۀ آوازخوانى گذاشت و بيش از ٢٠٠ آهنگ اجرا نموده و براى هنرمندانى مانند استاد مهوش، پرستو، احمدولى، سلما و برخى آوازخوانان ديگر آهنگ نيز ساخته، به پژواک گفت که  وزارت اطلاعات و فرهنگ، بايد گروپ هاى موسيقى محلى را در مناطق مختلف  کشور حمايت کند و زيرنظر داشته باشد.

جلال نورانى مشاور فرهنگى وزارت اطلاعات و فرهنگ نيز از کمرنگ بودن موسيقى محلى ابراز نگرانى کرده؛ اما ميگويد که اين وزارت، در حد امکانات مالى خود، از تمام گروپ هاى موسيقى محلى حمايت ميکند.

وى به پژواک گفت که براى انکشاف موسيقى محلى، تمام آلات موسيقى محلى  در انستيتيوت موسيقى افغانستان به شکل مسلکى تدريس ميگردد و اين کار، در احيا و رشد موسيقى محلى ميتواند تاثيرگذار باشد.

نورانى افزود که براى  پُررنگ شدن موسيقى محلى در ماه ميزان امسال، اولين سيمينار و جشنوارۀ موسيقى محلى، در کابل برگزار شد و يک تيم از هنرمندان  تشکيل شد که به ولايات بروند و وضعيت موسيقى محلى را بررسى کرده و آهنگ هاى محلى را جمع آورى و آرشيف نمايد.

وزارت اطلاعات و فرهنگ، اين جشنواره را براى بررسى وضعيت موسيقى محلى برگزار کرده بود ودر آن هنرمندان، محققين و صاحب نظران گردهم آمده و مشکلات در عرصۀ موسيقى محلى را مطرح نمودند.

Views: 27

تماس با ما

ارسال گزارش

آژانس خبری پژواک علاقمند است تا گزارش های شما را نشر کند. در صورت تمایل با کلیک کردن بر روی این لینک با ما تماس بگیرید.

اپلیکیشن موبایل پژواک

اپلیکیشن پژواک را بر روی تلفن هوشمند خود نصب کنید تا آخرین خبرهای ما را دریافت کنید. بیشتر
خروج از نسخه موبایل