زبان

آیا حساب کاربری در سایت پژواک ندارید؟

برای اشتراک اینجا کلیک کنید.

“گندمی”: از اکثریت هنرمندان در زمان حیات تقدیرنشده و با دل رنجیده از دنیا رفته اند

23 Sep 2012 - 13:55
23 Sep 2012 - 13:55

شهرکابل (پژواک،٢ميزان٩١): “بسیاری هنرها به باد فراموشی سپرده شده؛ بسیاری ازهنرمندان بعد ازمرگ نا شناخته مانده و از اکثریت هم در زمان حیات تقدیرنشده و با دل رنجیده از دنیا رفته اند.”
اين گفتۀ امان الله “گندمی”، نقاشی است که با ساقه های گندم هنرآفرینی میکند؛ اما از حکومت گله مند است که هنرمندان را حمايت نمى کند و به آثار آنها ارج نمى گذارد.
هرچند نقاشی با ساقۀ گندم، از جمله سبک های چینایی محسوب میشود؛ اما درافغانستان این سبک تنها به واسطۀ خلاقیت و ابتکار پدر گندمی”، رنگ و جان دیگر گرفت.
تفاوت این هنر، با سایرنقاشی ها دراین است که به جای استفاده از رنگ های کیمیاوی، از داغ کردن ساقۀ گندم توسط اتو به وجود می آید، قسمی که درابتدا ساقۀ گندم، از وسط دو نیمه شده و پاک میگردد و سپس با ظرافت تمام قیچی کاری و مراحل بعدی آن تکمیل میشود.
در این سبک، مجاز نيست که از رنگ های دارای مواد کیمیاوی استفاده شود؛ همۀ رنگ ها از حرارت دادن ساقه های گندم ایجاد می شوند، ساقه های گندم با اتو حرارت داده شده و نظر به میزان حرارت، رنگهای مختلفی به دست می آید.
ظاهراً از نظربیننده، یادگیری نقاشی های زیبا و دیدنی این هنرمند، شاید آنقدرهم کارمغلق به نظرنیاید؛ اما برعکس “گندمی” میگوید که آثارش، حاصل زحمات چندین سالۀ وی است که علاوه بردقت؛ مهارت و حوصله مندی فراوان میخواهد.
آنچه بیشتر از همه درتابلوهای این هنرمند توجه بیننده را جلب میکند، انتخاب سوژه های متفاوت، کار دقیق و رنگ پردازی جالب از کاه است.
درجملۀ اين آثار، شاه امان الله، اتن ملى، يک زن کوچى در کنار خيمه اش و بناهاى تاريخى مانند طاق ظفر پغمان، مسجد شاه دوشمشيرۀ کابل و قلعۀ بالاحصار هرات، بيشتر از همه جلب توجه مينمودند.
“گندمی”، با ترسیم اين بناها و شخصیت های تاریخی، خواسته است که فرهنگ اصیل افغانی را براى جهانیان به نمايش بگذارد.
امان الله ” گندمی” که هنرنقاشی را به شکل اکادمیک در پوهنځی هنرهای زیباى پوهنتون کابل آموخته، میگوید که سالهای زیادى با نقاشی رنگ و روغن سرو کارداشته؛ اما ازهشت سال بدینسو با ساقه های گندم، نقاشی میکند.
با آنکه ساعتی بیش نمیگذشت که امان الله ” گندمی” خسته به منزلش برگشته بود، با جبین گشاده از خبرنگار آژانس خبرى پژواک پذیرایی کرد؛ اما از بی توجهی مسوولان گله مند بود!
وی که پنجاه بهار زندگى را پشت سر گذاشته، با حسرت سرش را جنبانده گفت که مسوولان، تنها با سردادن شعارهای حمایت از هنرمندان و تلاش برای حفظ داشته های فرهنگی اکتفا کرده؛ اما در حقیقت با سیاستگذاری های نامطلوب، به ضعف مدیریت مواجه اند.
“گندمی”، که از کودکی علاقمند تعقیب کارپدرش بوده، و او برای اولین باراین سبک نقاشی را ازچین آموخته بوده، سعی میکرد تا بیشتراز آن چیزی که از پدر آموخته، نگوید!
اين نقاش، درپاسخ به این پرسش که چه کسانی مشتاق خرید آثارش اند؟ گفت: “کسی درافغانستان پیدا نمیشود که آثار مرا خریداری کند، امکانات فروش آثارهنرمندان متاسفانه وجود ندارد؛ سالها کار بی مزد کردیم و تنها یک نمایشگاه از پول شخصی خود در یکی از هوتل های شهرکابل برگزارکردم که درهمانجا چند تابلوی مرا خارجی ها خریدند.”
“گندمی” افزود که شش ساعت متواتر در روز، روى یک اثرش کار میکند تا باشد که پس از پایان زندگی اش، به عنوان سرمایۀ معنوی برای کشور و مردمش محسوب گردد.
کارهای خلاقانۀ این نقاش مبتکر، محدود به یک میز کار کوچک در کنج اتاقی است که به گفتۀ خودش گاهی رفت وآمد اعضای خانواده، باعث برهم خوردن تمرکزش از کار میگردد.
هرچند به گفتۀ اين نقاش، تمامی آثار بجا مانده از پدرش، در دوران جنگ های تنظیمی(دهۀ ١٣٧٠) ازبین رفت؛ اما او دراین مدت توانسته در بیش از یکصد تابلوى نقاشی شده از کاه، فرهنگ اصیل افغانی را نمایش دهد.
وى که با خانواده اش بر اثر جنگ های گذشته، مجبور به ترک کشور شده بود، گفت: “آن تابلوها برای ما یک اندوختۀ معنوی بود، وقتی پس از دوازده سال به کشور بر گشتیم، هیچ اثری باقی نمانده بود. حدود پنجاه اثر من و بیش از نود تابلوی پدرم، به تاراج رفته بود. “
پدر “گندمی”، نقاشی با ساقۀ گندم را در زمان سلطنت ظاهرشاه در چین آموخت و به کشورش برگشت و آنرا به پسرش انتقال داد.
اين نقاش افزود: “پدرم شماری از کارهایش را در سال ۱۳۴۹ هجرى شمسى، به نمایش گذاشته بوده و وقتى که محمد ظاهرشاه پادشاه وقت، از نمایشگاه ديدن کرد، به پدرش گفت: با این کاری که شما می کنید، خوب است که گندمی تخلص کنید؛ از آن زمان به بعد، همه ما را گندمی صدا می زنند. “
“گندمى”، ازاینکه نتوانسته به علت یک سلسله محدودیت های اقتصادی، در راستای توسعۀ هنرش و آموزش شاگردان کاری انجام بدهد، ابراز نگرانى کرده و ازحکومت و تجارملی خواست تا با ایجاد یک کارگاه آموزشی، زمینۀ پرورش ذوق های هنری را تقویت نموده و وى نیز بتواند با استفاده ازاین فرصت ها با روش های مسلکی، جوانان را تربیت نماید.
وی گفت: “تلاش میکنم پس از من، ای هنر زیرخاک نشه، امکانات اقتصادی مناسب ندارم و بارها هم به وزارتی که مربوط ما هنرمندان است، رفتیم تاحدی که برای تدویریک نمایشگاه، مسوولان شانه های شان را بالا انداخته و به کارمن، کوچکترین توجهی نکرده اند.”
اين نقاش افزود که اى کاش، به جای برخوردهای سلیقه يی وغیرمنصفانه، حکومت برای بقای هنرش در زمینۀ ایجاد یک کارگاه آموزشى، وی را یاری کند.
پس از این گفته ها، گلویش بغض کرده و نگاه هایش را به زمین دوخت و اندکی سکوت کرده، گفت که حتی پسرانش دوست ندارند تا راه او را تعقیب کنند و نام وی را پس از مرگش زنده نگهدارند.
این هنرمند، ضمن ذکر اينکه دسترنج و زحمات بی حاصل و عدم حمایت حکومت، دیگر او را مایوس ساخته است، ادعا کرد: “مبتکر این هنر خانوادۀ ما بوده، غیراز من هیچکس درافغانستان نیست؛ اما متاسفانه در زمان حیات من، کسی در صدد تشویق من نیست و حتی بچه هایم دیگه حاضرنیستند که این هنررا پیش ببرن.”
نصرت پسرامان الله “گندمی” با آنکه زحمات پدرش را با ارزش خوانده و ازآن تقدیر میکند، ميگويد که این کار، دقت و حوصلۀ زیاد میطلبد؛ اما به نسبت اینکه درآمد چندانی ندارد، دوست ندارد آنرا بیاموزد.
وی که دریکی از پوهنتون های خصوصی درس میخواند، به پژواک گفت: “هرچند کار پرارزش است، ولی درکشورما کسی این چیزها را قدر نمیته، متاسفانه تا حال پدرم ناشناخته مانده؛ پس چه ضرور که وقتم را صرف این کارکنم و انرژی خود را مصرف کنم، فعلاً زمان انگلیسی و کمپیوتراست.”
احسان الله “گندمی” پسردیگر امان الله “گندمی” نیز با افکار مشابه، دوست ندارد که هنر پدرش را تعقیب نماید.
وی گفت: ” پروسۀ کار پدرم را دیده، دیده بزرگ شدیم، فکر نکنم اگردراین زمینه شاگردانی تربیه نشوند، این هنر، پس از پدرم زنده بمانه.”
اما وزارت اطلاعات وفرهنگ، از تلاشها برای ایجاد برنامه های تشویقی، تدویر نمایشگاه آثارهنرمندان و جذب کدرهای تخصصی به منظور توسعه وغنامندی فرهنگ افغانی سخن میگوید.
جلال نورانی مشاور فرهنگى وزارت اطلاعات و فرهنگ، به پژواک گفت که آنان همواره به کارهای خلاقانۀ هنرمندان ارج گذاشته و تا حد امکان، زمینۀ تشویق و معرفی چهره های نخبه را از طریق تدویر نمایشگاه ها فراهم ساخته اند.
وى کارهای این هنرمند را ستوده، افزود: “با تاسف که من تا کنون اطلاع نداشتم این هنرمند درافغانستان است و اگر با مراجعه به وزارت، با بی اعتنایی در مورد کارهای او برخوردشده و کسی با او تا کنون همکاری نکرده، من شخصاً پوزش میخواهم.”
قراراست در اواسط همین ماه، امان الله “گندمی” بیش از٤٠ قلم آثارهنری نقاشی شده از ساقه های گندم را که در بیشتر شان پیام صلح را انعکاس داده، در کابل به نمایش بگذارد.
“گندمی،” تنها کسی نیست که ازبی توجهی مسوولان در رابطه به توسعۀ فعالیت های هنری هنرمندان ناراضی است، بلکه پیش ازاین، برخی از نقاشان و فرهنگیان، از محدود بودن شرایط کار و عدم حمایت حکومت، شکایت داشتند.
چندى قبل حسام الدین رستاقی، نقاشی که از سه دهه مصروف فعالیت های هنری و نقاشی با رنگ روغنی بوده؛ در مصاحبه به پژواک، محدود بودن زمینه های کاری برای نقاشان وعدم تشویق هنرمندان را از جمله مشکلاتی عنوان نمود که به گفتۀ وی، مسوولان تا کنون دراین زمينه چندان توجهى نکرده اند.

Views: 14

موضوعات مرتبط

تماس با ما

ارسال گزارش

آژانس خبری پژواک علاقمند است تا گزارش های شما را نشر کند. در صورت تمایل با کلیک کردن بر روی این لینک با ما تماس بگیرید.

اپلیکیشن موبایل پژواک

اپلیکیشن پژواک را بر روی تلفن هوشمند خود نصب کنید تا آخرین خبرهای ما را دریافت کنید. بیشتر
خروج از نسخه موبایل