نیمروز (پژواک، ۱۸ ثور ۱۴۰۳): برخی زنان قربانی ازدواجهای بدلی در کشور از روزگار تلخ زندهگیشان شکایت داشته، میگویند که با این رسم ناپسند باید مبارزۀ جدی صورت گیرد.
بدلی دادن یکی از رسمهای ناپسند در افغانستان میباشد که این رسم عبارت از تبادل دختر با دختر میباشد؛ یعنی شخصی با دختر فامیل ازدواج میکند و در عوض دختر فامیل خود را به نکاح یکی از اعضا فامیل مقابل در میآورد که در برخی موارد عواقب ناگوار نیز به جا گذاشتهاست.
خانمی در کابل: برادرم پول نداشت مرا بدل کرد؛ زندهگی خودش آباد و از من برباد شد
نیلی با نام مستعار، باشندۀ منطقۀ میدان هوایی شهر کابل میگوید: «وقتی هنوز ۱۳ ساله بودم، برادرم بخاطری که عروسی کنه مره بدل کرد در آن وقت چیزی از خوب و بد نمیفهمیدم؛ چرا که مادرم مره میگفت که هر دختر باید عروسی کند و خانهاش آباد شود.»
ثمرۀ ازدواج این خانم که دو پسر و سه دختر است میگوید که در عقد کسی درآورده شد که ۲۵ سال تفاوت سنی داشتند، مرد تحصیل کرده بود، ولی بسیار تندخوی و بیحوصله که همیشه در مقابل اشتباهاتاش بیحوصله شده و به حدی لتوکوبش میکرد که همسایههای شان برای میانجیگری میآمدند.
نیلی که با یاد کردن خاطرات تلخ زندهگی خود میگریست افزود: «روزگار بسیار تلخ را تیر کردم، اقتصاد ما خراب بود، شبها گرسنه میخوابیدم، مریض میشدم، پیسه داکتر نبود، یک روز بین ما بسیار جنگ شدید شد، دو هفته قهر کدم، رفتم خانۀ مادرم که آمدم کوچ کرده و اولادهایمه اخطار داده که به مادرت احوال نتین، به مشکل یافت شان کدم که خانه آمدم مره گفت که طلاق هستی.»
به گفتۀ نیلی، برخلاف او برادر و خانم برادرش زندهگی خوش و آرام دارند.
وی با گوشۀ چادر کهنۀ سفید رنگش اشکهای خود را پاک کرد و گفت که باید با این «پدیدۀ شوم» [بدل] مبارزۀ جدی صورت گیرد، از سطح خانواده شروع، عالمان دین، بزرگان قوم و حتی رسانهها در این مبارزه سهیم شوند و برای مردم تفهیم کنند که نباید به خاطر خوشی یک فرزند، فرزند دیگری قربانی شود.
مشکل بدل نه تنها در کابل بلکه در سایر ولایتهای کشور نیز وجود دارد
ملیحه، باشندۀ ولایت کاپیسا نیز میگوید که قربانی بدل شده و روزگار تلخ را سپری کرد، به حدی که حالا دید چشمانش را از دست دادهاست.
اين خانم ۳۶ ساله میگوید: «۲۰ سال پیش دو برادر کلانتر از مه با دو خواهر که از مردم اهل تشیع بودند، دوست شدن، به دلیل اینکه به مردم سنی دختر نمیتن، فرار کردن، پدر دخترها به خانۀ ما آمد و به پدرم گفت که باید یک دخترت را به بچۀ مه بتی و گرنه دشمنی شروع میشه.»
به گفتۀ وی، در آن زمان ۱۶ سال عمر داشت، بدون رضایتش با پسر ۱۲ سالۀ آن خانواده نکاحش کردند و از همان روز داستان تلخ زندهگی او آغاز شد.
موصوف میگوید: «در روز نکاح، از بس که شوهرم خورد و قدش کوتاه بود، زیر پایش بالشت را ماندن تا به قد من برسد، بسیار برایم سخت تمام میشد که طرف شوهرم میدیدم، چهار سال از من کرده خوردتر بود، دخترهای خاله، عمه و کاکایم بالایم خنده میکردن.»
به گفتۀ او، شوهرش با گذشت زمان مجبور شد کار کند و اکنون رانندۀ تکسی است و از نگاه اقتصادی مشکل ندارد، اما آرزوهایی که در دل داشت، همه ناتمام ماند.
وی میگوید: «چیزی که مرا زیاد رنج میداد و میدهد، شوهرم رفتارش طفلانه بود و هنوزهم بیاحساس است و مرا درک نمیکند.»
به گفتۀ او، برادرانش با خواهران شوهرش زندهگی خوش و خوب دارند.
در همین حال، سبزهگل باشندۀ شهر زرنج ولایت نیمروز، زنی که خودش و دخترش قربانی رسم بدل شدهاند به پژواک گفت: «در خانوادۀ ما ازدواج موخی [بدل] از نسل به نسل رواج دارد، من خودم در بدل ازدواج برادر خود نکاح شدم، خیری از زندگی خود ندیدم.»
وی میگوید، بدل یک رسم ناپسند است که نه تنها در خانوادۀ آنان، بلکه در بیشتر خانوادهها در قریۀ شان رواج دارد و خانوادهها بخاطر کاهش مصارف ازدواج، دختران شان را بدل میکنند.
موصوف گفت: «خودم بدبخت شده بودم که دخترکم هنوز چهار روزه بود که شوهرم بدون مشوره با مه، برای پسر بزرگم به بچه مامایش به بدل داد، هرچند که بیادرزادههایم بودن، ولی به بدل هیچ خوش نبودم.»
به گفتۀ سبزهگل، دخترش هنوز ۱۴ ساله و پسرش ۱۶ ساله بودند که برادرش درخواست عروسی را کرد و مراسم عروسی برپا شد، ولی دو سال از زندهگی مشترک آنان سپری نشده بود که به دلیل سن کم و مشکلات، زندهگی این زوجها دوام نیاوردند و به طلاق انجامید.
سبزهگل با چشمان پر اشک میگوید: «در معاملۀ که ما کدیم، اولادهای ما بدبخت شدن، دوستی و برادری ما از بین رفت و حالی حیران ماندیم که سرنوشت اولادهای طلاق شده ما چه میشه، از برادرم خبر ندارم، همه خوشیهای ما برباد رفت.»
همچنان، صنوبر باشندۀ شهر هرات یک تن از زنان دیگر که قربانی رسم بدل شدهاست میگوید که خانواده او بنابر مشکلات اقتصادی نمیتوانستند برای برادرش زن بگیرند، بنا او در سن ۱۳ سالگی در بدل برادرش به ازدواج داده شد.
به گفتۀ او، برادرش بالای خانمش خشونت میکرد و همواره او را لت و کوب میکرد و بلاخره زندهگی پر درد و رنج برادرش به طلاق انجامید.
وی افزود: «برادرم زنش را نمیخواست، ازدواج اش به اجبار بود، بعد از بدنیا آوردن یک طفل زنش را طلاق داد، شوهر من از ضد و عقدآ خراب شدن زندگی خواهرش بالای من امباق آورد، حالا نه نان و نفقه درست دارم، نه زندگی آرام دارم، همه روزه جنگ و دعوا است و لت و کوبم میکنه.»
به گفتۀ صنوبر، برخی اوقات ظلم و ستم شوهر وادارش میکند که به خانۀ پدر برود و حتی کودکانش را نیز رها کند، اما باز هم محبت مادرانه مانع این تصمیمش میگردد.
او نیز میگوید که باید با این پدیدۀ نادرست مبارزه شود تا دیگر هیچ زن و دختری بدبخت نشود.
آگاهان: بدل عواقب خوب ندارد
نسرین حمیدی، فعال حقوق زنان بدل را یک رسم ناپسند خوانده میگوید: «بدبختانه فرهنگ بدل دختران در سرزمین ما افغانستان یک سنت دیرینه اما بسیار ناپسند است که هنوز هم ادامه دارد.»
وی رضایت دختران و پسران در مسله ازدواج حتمی دانسته افزود که اکثرا بالای دختران از سوی خانوادههای شان تحمیل میشود، در حالی که رضایت او در این ازدواج حق او است.
همچنان، شیما محمدی فعال حقوق زنان در نیمروز میگوید: «بدل دادن، یکی از روشهای مروج و قدیمی در قریه جات محروم کشور و حتی در شماری از شهرهای ما است، که به عنوان یک راه حل برای ازدواج کم هزینه در میان فامیلهای فقیر اجرا شده و گزینه مناسبی برای فرار از طویانههای سنگین محسوب میشود.»
موصوف در ادامه به تاکید میگوید: «اکثریت قضایای ازدواج بدل که یک جانب به مشکل بر میخورد به ما مراجعه میکرد، وقتی راضی به دوام زندگی نمیشد به مراجع عدلی معرفی میکردیم، جانب دیگر هم زندگیاش خراب میشد، به طلاق میانجامید و در این میان کودکان بیسرپرست میشدند و شدیداً آسیب میدیدند، در چندین قضیه ازدواج بدل یکی قربانی زندگی دیگری شده و زندگیها از هم پاشیده اند.»
در عین حال، نورالله کوثر عالم دین نیز در این مورد گفت، بدل یا چیزی که در اسلام آن را شغار میگوید، شغار در اسلام ناروا است و آن بدل است که یک دختر به دختر دیگر در بدل دیگری قرار بگیرد و در میان شان مهری وجود نداشته باشد و هرکدام مهر دیگری قرار بگیرد و این شرعا ناروا است.
موصوف افزود: «اما بدل که در افغانستان رایج است؛ یعنی یک نفر دختر خود یا خواهر خود یا کسی دیگری از اعضای خانواده خود را میدهد و به عین ترتیب از همان خانواده کسی دیگری را به نکاج میگیرد، این ناروا نیست؛ چرا که مهر هر دو طرف پرداخت میگردد اما عواقب خوب ندارد.»
وی در ادامه میگوید: «این چنین ازدواجها عمدتا میان خانوادهها مشکلات جدی را به بار میآرود، اگر بالای یک خانم ظلم میشود، بلمقابل طرف دیگری هم مظلوم واقع میشود اگر بالای یکی زن میگیرد بالای دیگری هم ضدآ زن میگیرد، اگر یکی را از کدام حق محروم میسازد، دیگری را هم از حق محروم میسازد.»
کوثر به تاکید گفت، تجارب نشان داده که همچو ازدواجها ناموفق است و باید خانوادهها در مسله ازدواج رضایت دختر و پسر را جدی مدنظر داشته باشند.
موصوف در پایان سخنانش به خانوادهها توصیه کرد که از مصارف گزاف و پرمصرف در عروسیها خودداری کنند.
در عین حال، مفتی حبیبالله الهام رئیس اطلاعات و فرهنگ نیمروز ضمن مردود شمردن نکاح بدل میگوید، این نوع نکاح از سالهاست میان مردم به عنوان یک فرهنگ مروج میباشد و برای از بین رفتن آن به تلاش و مبارزه نیاز است.
او نیز به مصارف گزاف عروسیها اشاره کرده میگوید که باید همچو مصارف کاهش یافته و گرفتن طویانههای کمرشکن از میان برداشته شود.
وی گفت: «پیام من به هموطنانم این است، همانطوری که برای پسران خود در وقت ازدواج شأن ارزش میدهند برای دختران شان باید دو برابر اهمیت بدهند؛ زیرا دختران در جامعه افغانستان همیشه مظلوم واقع شدهاند.»
Views: 331
GET IN TOUCH
NEWSLETTER
SUGGEST A STORY
PAJHWOK MOBILE APP