کابل (پژواک، ۱۷ سرطان ۱۴۰۳): محمدآصف ننگ، یکی از مقامهای حکومت پیشین میگوید، امنیت در افغانستان بهگونۀ بهتر تأمین شده، دیپلماسی اقتصادی نیز موفق است، اما نیاز به قوانین حمایوی دارد و همچنان برای ثبات در کشور باید گامهای لازم برداشته شود.
وی میگوید، حکومت سرپرست کنونی معیارهای اساسی به رسمیت شناختن را تکمیل کرده، اما لازم است که قانون اساسی تهیه کند، از طریق انتخابات و یک شورای بزرگ برای مشروعیت داخلی گام بردارد، برای بازگشت میلیاردها دالر سرمایه که از افغانستان خارج شده، زمینه فراهم کند، به آموزش دختران بالاتر از صنف ششم اجازه دهد و اگر افراد آزرده خاطر دارد، آنها را راضی کند، زیرا اگر این افراد آزرده خاطر به افراد ناراضی تبدیل شدند، در این صورت افراد ناراضی به مخالفین مسلح یا معترضین تبدیل میشوند.
محمدآصف ننگ، در حکومت گذشته بهحیث والی ولایتهای فراه و لغمان و معاون و سرپرست وزارت معارف ایفای وظیفه نمودهاست.
وی پس از پروفاشی حکومت گذشته به خارج از کشور رفت، اما در ماه سرطان سال گذشتۀ ۱۴۰۱ به کشور بازگشت.
ننگ در مصاحبهیی با آژانس خبری پژواک گفت که وی نیز قصد بازگشت به کشور را داشت، اما از طریق کمیسیون تماس با شخصیتهای افغان به کشور برگشتهاست، طرفدار کدام جناحی نیست و خوشحال است که در کشورش در کنار مردم و خانوادۀ خود زندهگی میکند.
او میافزاید: «از یک طرف مخالفین هستند که ما عملاٌ بخشی از آنها نیستیم و نه جزء طالبان هستیم، به نظر من، افغانستان است، چهل میلیون انسان هستند، زندهگی در کنار آنان، و فرزندانم استند، فامیلام است، خانۀام است، پس این همه باعث شده که من در افغانستان زندهگی میکنم… ما از دولت افغانستان حمایت میکنیم، از چهل میلیون انسان حمایت میکنیم، از موجودیت دولت در اینجا که یک ملت باید دولت داشته باشد، حمایت میکنیم، ما حامی حق هستیم، از موجودیت حاکمیت که باید وجود داشته باشد، حمایت میکنیم، اما بخشی از نظام نیستیم.»
ننگ در مورد اینکه مشورهاش به کسانی که به خارج از کشور رفتهاند و یا میخواهند دوباره به کشور خود بازگردند چیست؟ میگوید که این بستگی به انتخاب آنان دارد.
وی میگوید: «به نظر من این جنگ قناعتها است، زمانی که جنگ مسلحانه به غلبۀ یکی از اطراف منتهی میشود، جنگ دیگر جنگ قناعتهاست، اگر کسی احساس مالکیت میکند، اگر احساس تعلق موجود باشد، یعنی کسی که احساس میکند که من به یک جایی تعلق دارم و به این تعلق احترام موجود است و در پشت آن مبانیهایی وجود دارد که در بدنات احساس تعلق تقویت میکند، اینکه موجود باشد، آن شخص در وطن خود خواهد بود، در ساحهیی که در آن احساس تعلق و مالکیت میکند، زندهگی خواهد کرد.»
وی میافزاید: «به نظر من افغانستان اکنون برای برخیها ساحهیی است که برای آنها مرغوب نیست، برای آنها مصؤون نیست، برای شان مطمئن نیست و برخی افرادی استند که همیشه تاج و تخت میخواهند، آنان مبارزه میکنند، بالای این قتاعت ندارند، در اینجا زیر چتر طالبان زندهگی نمیکنند.»
او دربارۀ اینکه که به گفتۀ وی، چرا افغانستان برای برخی افراد مصؤون نیست میگوید، در کنار اینکه ممکن برخیها از سوی طالبان احساس خطر بکنند و برخی دیگر به این دلیل مصئونیت ندارند که چه کسانی جنگ کردهاند، چه کسانی با مردم دست به گریبان اند، چه کسانی غصب کرده و چه کسی قتل کردهاست.
ننگ میگوید که در جریان وظایف خود در حکومت گذشته کدام کار مخربی را که به نظرش مخالف باشد، انجام نداده است؛ زیرا همه روزه کارهای خیر و عمرانی مانند ساخت مکاتب و دیگر را انجام میداد.
ننگ در پاسخ به این پرسش که آیا اکنون با مقامهای ا.ا ملاقات میکند یا خیر، میگوید: «نخیر من هم تلاش نکردهام، ایجاب هم نمیکند برای من، ما خو اکنون افراد عام هستیم، اگر امارت به ما نیاز میداشت؛ پس خودشان ما را میخواستند، رابطه باید آنان داشته باشند، رابطۀ من چیزی نیست، اما نه کدام کارم به آنان بند است و نه هم کدام موضوعی وجود دارد که آنان برایش ارزش دهند که بگویند، بیایید تا ما از ظرفیت یک کادر مسلکی استفاده کنیم، این خو یک کشور واحد است، افراد مستغنی در آن وجود دارند که میگویند ما از هر نگاه پوره هستیم.»
وی دربارۀ وضعیت فعلی کشور میگوید: «به نظر من عناصر امنیت بسیار مؤثر واقع شده و عناصر امنیت به غلبه گفته میشود، به حاکمیت گفته میشود، یعنی غلبه وجود دارد، اما عناصر ثبات بسیار متزلزل است، عناصر ثبات به اقتصاد قوی گفته میشود، عناصر ثبات این است که شکم چهل میلیون نفوس سیر باشد، جوان ما همه روزه زندهگی امیدبخش داشته باشد، زندهگی که صبح از خواب بیدار شود احساس خوشی کند، چه دختران چه جوانان اند، چه مردان و چه زنان هستند، همۀ آنان احساس مساوی مالکیت، احساس آزادی، احساس تأمین حقوق را داشته باشند که آن را خداوند ج برای شان دادهاست، اما یک حق تعلیم است، یک حق کار زنان است، این ساقط شدهاست، نه دلیل اسلامی برای آن پیدا کرده میتوانند و نه دلیل الهی به آن پیدا کرده میتوانند که یک زن باید کار نکند و شامگاه برای فرزندان خود غذا نگیرد.»
او بر فراهمسازی زمینۀ آموزش برای دختران تأکید میورزد و در مورد عناصر ثبات میافزاید، حکومت سرپرست افغانستان به رسمیت شناخته نشدهاست و روابط دیپلماتیک، بانکی و اقتصادی که نیاز است، نیز موجود نیست.
وی میگوید که عدم تقویت عناصر ثبات، سبب ایجاد مشکلات میگردد.
وی بر تلاش برای تقویت اقتصادی تأکید دارد و میگوید: «سه کتگوری مردم شما دارید، یک طبقۀ فقیر، دوم طبقۀ متوسط و سوم مردم ثروتمند هستند؛ در طبقۀ فوق ۳.۵ درصد مردم افغانستان موجود هستند، در طبقۀ دوم ۱۵ یا ۲۵ درصد مردم کشور وجود دارند، در طبقۀ باقی ماندۀ پایانی ۶۵ تا ۷۰ درصد مردم در فقر زندهگی میکنند، این خو پوتنشیل تمام عیار فقر است، اما اگر به احصائیههای سه سال گذشته نگاه کنیم، افراد طبقۀ متوسط به طبقۀ پایین سقوط کردهاند، افراد طبقۀ بالا وطن را ترک کردهاند و تعداد بسیار کمی آنان موجود هستند، رشد اقتصادی و مفاد دورانی سرمایۀ آنان بسیار کم است، فابریکهها وجود دارد، ممکن است حدود ۶ هزار فابریکه وجود داشته یاشد، اما تولید آنها، سکتور صنعت به خرده بورژوا تبدیل شد، معنای آن این است که اقتصاد به دکانداری مبدل شدهاست، به این اقتصاد بخور و نمیر میگوید، اگر این تقویت نشود، این بیشتر از همه تعیینکننده است، اګر تو شهروندان ناراضی داشته باشی برای آنان باید دست به کار شوی، آنان باید دوباره راضی کنی، آنان چرا آزرده خاطر هستند، اگر این مردم آزرده خاطر به افراد ناراضی تبدل شدند، در این صورت افراد ناراضی به مخالفین مسلح و معترضین تبدیل میشوند، دورۀ ما پایان یافتهاست، اگر مسایل منفی دورۀ ما بیان میکنی، من آن را در ده مصاحبۀ هم تمام کرده نمیتوانم … برای تو (برای ا.ا) زمینه مساعد است، ما خو در جنگ بودیم، ۷۰ فیصد از کار ما جنگ میخورد، اکنون فضا آرام است، مسائلی که آن (ا.ا) روی آن کار کرده میتواند، باید بالای آن کار کند.»
وی در مورد اینکه امارت اسلامی هم اکنون روی پروژههای عمرانی کار میکند و فابریکهها در کشور افتتاح میگردد میگوید: «به نظر من، شما بیبیند در سکتور زیربنا ۱.۵ میلیون تشبثات خنثی گردیده، دلیل آن مشروع است یا نیست، میگویند مطابق نقشه نیست، میگویند که مطابق معیارها نبود وغیره….»
به گفتۀ وی، با این کار مردم بیکار گردیده و کاروبار خرید و فروش نیز خراب شدهاست.
وی میگوید، گفته میشود که بیش از سه میلیون افرادی که به سطح لسانس و ماستری آموزش تخصصی دارند و صاحب مهارتها هستند، کشور را ترک کردهاند.
وی افزود: «و کسانی که علاقهمند پیسۀ زیاد هستند، قراردادیها هستند، صاحب کاروبارهای بزرگ هستند، برایم کسی را پیدا کرده میتوانی که در بانکهای افغانستان اکاونت داشته باشند.»
وی میگوید، در ده سال گذشته در حالی فرار سرمایه از افغانستان افزایش یافته که فقر با سرمایه از بین میرود.
به گفتۀ وی، این پول و سرمایه را تجاران، قراردادیان، افراد ثروتمند و آنعده از مردم از کشور خارج کرده که میگویند برای دخترش در کشور شرایط تعلیم مهیا نیست و اگر زنان شان مریض هم باشند، برای تفریح به پارک رفته نمیتوانند.
ننگ میگوید: «این را خود وزیر تجارت میگوید که حدود ۱۵۰ میلیون دالر پول افغانها در خارج سرمایهگذاری شدهاست، مطلبم پول دولت، پول ناتو و پول امریکا نیست، این از دوران پولی شما خارج گردیدهاست، در خارج است، در دبی است، در ترکیه است، در هند است، در آسیای میانه است، در اروپا است، در آمریکا است، با آن تجارتهای بزرگ انجام میشود، حکومت ترکیه به پول افغانهای ما ارزش میدهد، تنها میرویس عزیزی در دبی را یاد نمیکنم، ۵۰ ، ۱۰ ،۲۰۰ تن از افرادی هستند که حکومت دبی به پول آن ارزش میدهد، ایران برایش میگوید که شمار بزرگترین نعمت برای ما هستید.»
وی میگوید، این سرمایه در ده سال گذشته خارج گردیده، اما امکان دارد که در سه سال گذشته سرعت آن کم و بیش زیاد شده باشد، اما برای برگرداندن این پول باید شرایط مهم مساعد گردد و در سه سال گذشته باید صد میلیارد دالر به کشور بازگردانده میشد.
ننگ میافزاید: «این معاملۀ دولت نیست، بحث سیاسی نیست، بحث اقتصادی است.»
وی در مورد اینکه وی مشورۀ او چیست میگوید که او در حد مشوره نیست، اما مقامات باید وضعیت را مد نظر بگیرد و طوری نباشد که فقر به حد نهایی خود برد و پس از آن متوجه شوند که در وضعیت نامطلوب و زیانبار قرار داشتیم.
این مقام حکومت پیشین میافزاید: «ما تجربۀ یک جمهوریت ساقط شده و از بین رفته هستیم، به همین دلیل بسیار با جرئت سخن گفته میتوانیم، چون کسی که شکست را تجربه کرده باشد، میتواند سخنانی زیادی برای گفتن داشته باشد، من میگویم تا که از لحاظ تاریخی برای امارت اسلامی گنجایش موجود باشد، باید نخست برای برگرداندن این ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیارد دالر زمینه مساعد گردد، اگر زمینۀ سرمایهگذاری فراهم نباشد، این زمینه را فراهم بسازید، دوم اینکه شما پیپیپی (PPP) ایجاد کنید. امارت اسلامی شانس تاریخی دارد.»
وی در مورد پیپیپی (برابری قدرت خرید) وضاحت میدهد میگوید: «مشارکت میان سکتورهای دولتی و خصوصی است که دنیا بر اساس آن ساخته شدهاست، کشورها بر اساس دولت ساخته نمیشود، عمران و اقتصاد توسعه نمییابد، بر اساس سه حرف (P) به وجود میآید، ۹.۷ میلیون هکتار زمین داریم، ۱۲.۵ فیصد زمین افغانستان قابل زراعت است، اما اکنون دو میلیون فیصد آن کشت میشود، به همین دلیل این همه زمین بیکاره است، آب روی آن جریان دارد، جوانان زیر آفتاب میشینند، آب و هوای شما مثل سعودی نیست که در آن کشت نمیشود، این چی معنا دارد که هر چی موجود باشد ولی من نان ندارم، تمام عناصر نان موجود است، که تو تنها از آن استفاده کنی، این را بیکارهگی میگوید، دیگر این که قبل از طالب این گونه دوران را سپری نکردهاست که از خاک تمام افغانستان مالیه جمعآوری کند، اما طالب جمعآوری میکند، حاکمیت که طالب دارد، کسی دیگر نداشت، با وجود این هم که باز هم رکود و فقر است معنای آن بیکارهگی است.»
ننگ در مورد تعامل امارت اسلامی با منطقه و جهان میگوید، این بحث و روابط دوجانبه است که بیشتر بار ملامتی آن بر دوش جهان است و بقیه ملامتی آن بر دوش حکومت کنونی است.
به گفتۀ وی، «طالبان» اکنون یک حاکمیت وجود دارد که باید برای ایجاد دولت کار شود تا به «اقتدار مشروع» مبدل گردد.
وی در پاسخ این پرسش که امارت اسلامی میگوید، مشروعیت دارد و مردم از آن حمایت میکنند، میافزاید: «درست است مشروعیت دارد، اما انتخابات برگزار کنید، جهان میگوید که ثابت کنید که ملت حمایت کنندۀ شما است، من هم میگویم که پشت شما ایستاد است، اما برای این یک وسیله است، یک ابزار است که آن انتخابات است یا شورا است، شما یک جرگه را برگزار کنید که حد اقل یک میلیون تن در آن اشتراک داشته باشند، چهل میلیون نه یک میلیون، آنان بگویند، پس از آن اعلام مشروعیت کنند، من نمیگویم، بحث روی این نیست، جهان میگوید، تو میگویی که من کامیاب هستم اما برای این کار یک وسیله وجود دارد، یک مرحله وجود دارد.»
ننگ میگوید، اگر انتخابات برگزار شود، در این صورت اقتدار دیگری به این بزرگی وجود نخواهد داشت.
وی در مورد حمایت از نظام میگوید: «حمایت خو این را میگوید که یک کسی خود را در آن بیبیند، خود را در اقتصاد آن بیبیند، درست است که حامیان طالب نیز هستند، مثل ما که نیک خواه هستیم و آمادۀ قربانی شرایط هستیم تا این وضعیت بهتر و تقویت شود، به نظر من طالبان قابل حمایت و کمک هستند، نباید تنها گذاشته شوند، چنانچه که جهان از آنان دست برداشته است.»
به نظر ننگ، جهان موضوع تعلیم زنان را پیشکش میکند، اما این حکم خداوند (ج) نیز است، حکومت سرپرست باید مکاتب دختران بالاتر از صنف ششم را بازگشایی کند تا این خواست جهان برآورده شود و در بسیاری از جاها کار زنان متوقف گردیده، این مشکل را نیز حل کند.
وی در خطاب با امارت اسلامی گفت: «یعنی هیچ گنجایش را از دست ندهید که جهان به دلیل این مسلۀ کوچک از شما دست بردارد، من میگویم اگر طالبان بیشتر از این تحت فشار جهان قرار گیرد، اگر این طالبان از خود به این اندازه راضی باشند که به حق مطلق خود رسیدهاند، این وضعیت خطرناک است، من میگویم که ما انقلابها و تغیرات زیادی را دیدهایم، تو قربانی این نشو، گنجایش بیشتر در دست شما است، اجازه ندهید که مسائل کوچک کوچک مصلحت یک نظام بزرگ را تحث سوال ببرد.»
وی میگوید که امارت اسلامی قانون اساسی و سایر قوانین را ایجاد کند.
وی میافزاید: «تجارت به قوانین، قواعد، شرطنامه، معیارها، ستندردها نیاز دارد، این را خودت اعلام کن، قوانین تجارت چه است، قوانین مالی چیست، مدنی کدام اند، همۀ قوانین جمهوریت از بین رفته یا نصف آن، کدام آن باقی ماندهاست.»
وی میگوید که آموزش دختران بالاتر از صنف ششم بهگونۀ مؤقت به تعلیق درآورده شد، اما سه سال گذشت و اکنون باید این مشکل حل میشد.
وی میپرسد و میگوید: «کدام معیارهایی است که تو آن را پوره کرده نمیتوانی، معیار نصاب است، معیار لباس است، معیار زندهگی است، کدام معیار است که کسی خود را با آن عیار کند، تقاضای شریعت در آن برآورده شود، یعنی من میگویم این همه ابزار و امکاناتی که در دست داری و با آن با جهان آشتی کرده میتوانی، پس چرا این کار را انجام نمیدهی؟»
ننگ میگوید که حکومت سرپرست افغانستان چهار معیار اساسی به رسمیت شناختن را پوره کردهاست و آن عبارت است از: در دست داشتن قلمرو، مردم کشور تابع آن است، حاکمیت فوقالعاده دارد و حکومت دارد.
وی میافزاید: «اکنون به مسلۀ کمبودات میآییم که جهان بالای آن اعتراض دارد، آنها نمادی میخوانند، بنیادی نیست، به طور مثال تامین حقوق شهروندان، جهان حق ندارد که تو حتمن باید حقوق زنان را تامین کنی، چهار مورد بالا که پوره باشد تو لایق به رسمیت شناختن استی، اعتبار مشروع یک دولت را داری، اکنون برویم به سایر مسایل که میگوید حکومت همهشمول ایجاد کنید، حکومت همهشمول که تو میگویی من آن را دارم، آن به تعادل اقوام نیست، بلکه صندوق رای آن را تعیین میکند.»
همچنان وی میافزاید که در ابزار فرعی یک دولت باید بیرق ملی، سرود ملی و نشان ملی نیز داشته باشد.
وی میگوید: «اکنون این امارت دولت است، این را معرفی کنید، در مکتوبها به ملل متحد ارسال کنید که این اساسنامۀ امارت اسلامی است که امیر اینگونه تعیین میشود، این پرچم است، این سرود است این نشانهای ملی است، نظام سیاسی ما اینطور است، ما به شما به معرفی گرفتیم. شما از مسؤولین بپرسید که شما اینگونه چیزی ارسال کردید؟»
ننگ در مورد برنامههای اقتصادی حکومت فعلی گفت: «به نظرم پریکتس و ارادۀ طالب این دو چیز است که من میبینمش مثبت است، علاوه بر اینکه این خوب است و چیزی که تو را خوب میکند آن را تو نداری، مشروعیت داخلی و رسمیت جهانی و موجودیت قوانین، تو فکر میکنی که اقتصاد را من کنترول میکنم، به جهان میگویی که با من شریک شو، به چین میگوید به آسیای میانه میگوید، به سعودی میگوید، این یک ابتکار خوب جریان دارد، وزیر تجارت اکنون یک ابتکار خوب را در پیش گرفتهاست، میان ترکمنستان و قزاقستان و افغانستان همینطور میان ایران و پاکستان، دیپلوماسی اقتصادی امارت اسلامی بسیار موفق است، اما خالی است، قوانین حمایوی وجود ندارد، اصول و مبانی وجود ندارد که تو جهان را با آن شریک سازی، دیگر اینکه کار بیتالمال یا تشکیل بودجۀ طالبان بسیار خوب جریان دارد، اکنون این بخش عواید بسیار خوب جریان دارد، آنها اعلام کردند که بیش از دو میلیاد عواید را جمعآوری کردند، به این معنی است که این حالت بسیار خوب است، بحث دیگر این است که وضعیت که در افغانستان میبینیم آن طور نیست که جهان میگوید، تباهی تباهی است، ۲۸ میلیون انسان با گرسنهگی مواجه هستند اما آن طور خوشبینی نیز وجود ندارد که طالبان میگویند، این میان هر دو یک حالت متعادل است.»
به باور وی، کاروبار کم شدهاست، جریان پول نیز کم شدهاست، مفاد تاجران کاهش یافتهاست، در گذشته مردم یک بار در سال پردههای خانه را عوض میکردند اکنون در دو سال نیز آن را عوض کرده نمیتوانند، زیرا عواید کاهش یافتهاست.
وی برای بهتر شدن وضعیت برخی طرزالعملها را مهم خواند، میگوید: «بیل اوت بحث دیگر است؛ من بیکار استم تو برای توانمند سازی زمینه مساعد کن، زمین در اختیارم قرار ده، ۱۰۰ دوصد جریب، برایم یک منبع بدهید که من روی آن کار کنم، سیستم نیز در جریان خواهد بود و این غربت نیز گم خواهد شد، همه تاجران هستند با آنها کمک کنید، مالیه بر آنها را کاهش دهید، قرض برایش بدهید، خدمات در اختیارش قرار دهید.»
این مقام پیشین وزارت معارف گفتهاست که بخش تعلیمات اسلامی بسیار خوب جریان دارد، روز به روز بهتر میشود و عقیدههای مردم به هر اندازۀ که قوی میشود خوب است.
ننگ تاکید میکند که همه باید به آموزش دسترسی داشته باشند، در بخش نصاب اصلاحات بیاید، افراد فهمیده گرد هم آورده شوند و برایشان گفته شود که مطابق عقیدۀ اسلامی، معیارعای جهانی و علمی نصابی را ایجاد کنند که تعداد کتابها نسبت به فعلا کاهش یابد، آموزش فقط به خواندن و نوشتن الی صنف چهارم اختصاص یابد، پس از آن الی صنف نهم تعلیمات عمومی باشد و آموزشهای متباقی تا صنف دوازدهم تخصصی شود.
وی در مورد این که نصاب کنونی را حکومت گذشته – که آن زمان وی نیز مقام بلند رتبه در وزارت معارف بود- تهیه کردهاست، چرا این کارها آن زمان صورت نگرفتهاست، میگوید: «در وقت ما پیشنهادات را داده بودیم، بخش ریفورم پذیرفته شد و روی آن بحث صورت گرفت، اما این برنامۀ ده ساله بود، در ده سال ما این را کاهش خواهیم داد و ارزیابی خواهیم کرد، نصاب با تغییرات همراه میباشد، پدیدۀ ثابت نیست، امکان تغییر در این وجود دارد، این باید بهتر شود.»
وی در مورد مشکلات در حکومت گذشته که باعث فروپاشی آن نیز شد، میگوید که حکومتی بعد از نشست بُن ایجاد شد، اما جهان به جنگ اولویت میداد و به دلیل اینکه سایر امور اولویت نبود، ارتش قوی ایجاد نشد، جزیرههای قدرت به میان آمد، دولتی ایجاد شد که ضعیف باشد، جواب دهنده نباشد و متکی به حمایت دیگرها باشد.
وی میافزاید: «این بخش پلانی این برنامهها بود…اما در بخش بودجه اگر ببنید، در بیست سال ۱۸۴ میلیاد دالر با ملت افغانستان در بخش ملکی کمک صورت گرفت، اما افغانستان را بدنام کرد، میگفتند که فساد است، فساد است، هیچ انسان خوشنام نبود.»
وی در مورد پاسخ پرسشی که آیا آن زمان فساد بود، میگوید فساد بود، اما ۸۰ درصد پول از سوی خارجیها و متباقی از بودجۀ دولت هزینه شدهاست.
وی میافزاید: «شهر کابل، مزار و هرات را ببینید، شهر کندهار و خوست را ببینید که تا چه در آن زندهگی بهتر فراهم شده، این پول که به حکومت دادند، ببنید با آن شفاخانهها، ادارات، سرکها، ساختمانها این همه اعمار شدهاست، در ۳۵ میلیارد دالری که در بیست سال من هزینه شدهاست، من پاسخده هستم، این حساب را هر کسی که میکند من برایش نشان خواهم داد که من تا چه حد در این فساد دخیل هستم، من به شما ارقام نشان دادم، من نمیگویم فساد نشدهاست، افغانستان را با آن خراب کردی، دست و پای من را با آن بستی، مشروعیت را با آن خراب کردی….»
GET IN TOUCH
NEWSLETTER
SUGGEST A STORY
PAJHWOK MOBILE APP