کابل (پژواک، ۲۷ سرطان ۱۴۰۳): یک موچی در شهر کابل میگوید با اینکه کاروبارش خوب نیست و وضعیت اقتصادی خوبی ندارد، اما با این وضعیت گذاره کرده و تلاش میکند فرزندانش درس بخوانند.
بی خبر از همدگر آسوده خوابیدن چه سود
بر مزار مردگان خویش نالیدن چه سود
زنده را تا زنده است باید به فریادش رسید
ورنه بر سنگ مزارش آب پاشیدن چه سود
این شعر از شیخ بهایی را حبیب ۴۱ ساله که بیشتر از ۷ سال میشود در چهارراهی حاجی یعقوب شهر کابل مصروف موچیگری است، در پشت غرفه وسایل خود نصیب کردهاست.
او که مسؤولیت نانآوردن برای خانوادۀ شش نفری را دارد میگوید، کاروبارش خوب نیست و وضعیت اقتصادی خوبی ندارد.
به گفته او، روزانه ۱۵۰ الی ۲۰۰ افغانی کار میکند و با این مقدار درآمد نمیتواند حتی احتیاجات اولیۀ فامیل خود را برآورده کند.
حبیب میگوید که از سیزده سال پیش ۳ صدهزار افغانی قرضدار عروسی خود است و تا هنوز نتوانسته حتی آن را پرداخت کند.
او که با خانوادهاش در خانۀ گروی زندهگی میکند، چهار فرزند دارد و بزرگترین اولادش دختر دوازدهساله است.
موصوف اما تاکید کرد که با این وضعیت اقتصادی بد گذاره کرده اما تلاش میکند تا اولادهایش درس بخوانند و در آینده صاحب کاروبارهای بهتر شوند.
با این حال، او از حکومت سرپرست خواست تا زمینهٔ تحصیل را برای دختران و پسران فراهم کند.
حبیب همچنان از حکومت فعلی و تجاران خواستار ایجاد فرصتهای کاری در کشور شد، تا به گفته او همه درآمد خوب داشته و زندگی خود را به خوبی به پیش ببرند.
بازدیدها: 27
GET IN TOUCH
NEWSLETTER
SUGGEST A STORY
PAJHWOK MOBILE APP