میمنه (پژواک،۶ اسد ۱۴۰۰): یک برادر که برای تصرف شهر میمنه و سقوط حکومت؛ و دیگری به دفاع از این شهر با هم می جنگند، می گویند که مانند همه افغان ها تشنۀ صلح میباشند و از جنگ خسته شده اند. این دو برادر، جنگ را راه حل قضیۀ افغانستان ندانسته و برپایان این معضل از طریق گفتگوها تاکید می کنند.
این دو تن (احمدشاه مشهور به ملنگ که در صف حکومت قرار دارد؛ و محمد شریف مشهور به اجمل از سرگروپان طالبان) فرزندان جنرال غلام سخی پهلوان از قوماندانان پیشین مطرح جمعیت اسلامی دستۀ عطا محمد نور می باشند. پدر شان در اثر بیماری سرطان درگذشته است.
این دو برادر درحالیکه یک دیگرخود را دشمن می دانند؛ اما خواستار صلح اند و می گویند که از جنگ خسته شده اند.
احمدشاه: پیر و جوان و همۀ مردم ما تشنۀ برقراری آتش بس و تامین صلح در کشور اند
احمدشاه مشهور به ملنگ، برادری که در صف حکومت قرار دارد، طالبان و برادرش را مزدور و دشمن وطن مردم خطاب می کند.
وی که در حال حاضر مدیر مبارزه با مواد مخدر قوماندانی امنیه ولایت فاریاب می باشد، در مصاحبۀ اختصاصی با آژانس خبری پژواک گفت: «می پذیرم که اجمل برادر خونی و بچه پدرم است؛ اما او برادر هم مفکوره ام نیست. من بخاطر دفاع از خاک، منطقه، مردم و نظام جمهوریت می جنگم. قطعا اجازه نمی دهم که طالب یا اجمل بالای مردم و شهر میمنه مسلط شوند.»
موصوف، در بارهِ انگیزه پیوستن اجمل کوهی با طالبان گفت: «میان نظام الدین قیصاری و افراد مسلح حزب جنبش جنجال به وجود آمد. آنان بالای ما لشکرکشی کردند، درگیری صورت گرفت. مرا با چرخبال در مزارشریف انتقال دادند؛ اما حکومت نتوانست جلو لشکرکشی نظام الدین قیصاری را بگیرد؛ یا ازاجمل حمایت کند. سپس برادرم مجبور شد به صف طالبان بپیوندد و تحت تاثیر افکار جنگ طلبانه و ضد دولتی قرار گیرد.»
موصوف، گروه طالبان و برادرش را نوکر پاکستان خطاب نمود؛ گفت که آنان در مقابل مردم و برادران شان که همه مسلمان استند می جنگند.
ملنگ که از جنگیدن در مقابل طالبان و برادرش خسته شده است، گفت که باید به این جنگ خاتمه داده شود. وی در ادامه افزود: «پیر و جوان و همه مردم کشور ما تشنۀ برقراری آتش بس و تامین صلح در کشور اند، همه صلح می خواهند.»
مدیر مبارزه با تروریزم، پیوستن برادرش را به دولت در بهبود وضعیت امنیتی ناحیه اول و شهر میمنه موثر دانسته گفت: «چندین بار از وی تقاضا نمودم که اگر از صف طالبان جدا شوی و بخاطر دفاع از خاک، عزت و حیثیت مردم ما در برابر پاکستانی ها قرارگیری، شخصاً خودم از تو پذیرایی کرده به آغوش میگیرمت و ریشت را می بوسم.»
ملنگ که جنگ را راه حل قضیه افغانستان نمی داند و تاکید دارد که باید به این معضل از طریق گفتگوها پایان داده شود، گفت: «خواست مه از طالبان و برادرم همی است که بیایند، صلح کنند و به جنگ نقطه پایان بگذارند.»
این منسوب امنیتی به تلاش ها و گفتگوهای صلح میان دولت افغانستان و گروه طالبان که از ماه ها به این سو ادامه دارد، اشاره کرد و گفت: «مردم به نتیجۀ این گفتگوها خیلی امیدوار بودند؛ اما ماه ها است که پیام خوش شنیده نمی شود.»
وی از طالبان و حکومت خواست که با آغاز گفتگوهای نتیجه بخش، گلیم جنگ را از کشور برچینند و دیگر نخواهند که به تعداد کودکان یتیم و زنان بیوه درکشور افزوده شود.
اجمل: مانند همه افغان ها تشنه صلح هستم
محمد شریف مشهور به اجمل از سرگروپان طالبان در فاریاب، به آژانس خبری پژواک گفت که تا کنون دو بار زندانی شده است.
وی افزود که بارنخست هنگام سقوط ولایت هرات در سال ۱۳۷۳ به دست طالبان بازداشت و به زندان کندهار انتقال داده شد و درآنجا دو سال و دو ماه را سپری کرد و بار دوم در حمل ۱۳۹۱ وقتی که یک پولیس سرحدی به نام ثمرالدین دو سرباز امریکایی به نام های اسکات بروگرسین ۳۲ ساله و میچل لامرتز ۲۶ ساله را در شهر میمنه به قتل رسانده و به خانۀ او پناه برده بود، توسط امریکایی های بازداشت گردید.
او گفت: «نیمۀ آن شب امریکایی ها خانه ام را محاصره کرد، ثمرالدین را کشتند و مرا به بگرام بردند.»
موصوف در ادامه صحبت هایش گفت: «در اواخر ماه حوت ۱۳۹۵ پسر نظام الدین قیصاری نماینده خاص مارشال دوستم در امور نیروهای خیزش مردمی در فاریاب، در نزدیکی خانۀ ما به قتل رسید، قیصاری مستقیماً ما دو برادر را در قضیه متهم ساخت.»
وی افزود که درپی این رویداد، نظامالدین قیصاری با صدها فرد مسلح، بالای پوسته ها و خانه اجمل کوهی و احمد شاه ملنگ یورش بُردند و منطقه کوهیخانه را محاصره کردند.
به گفتۀ موصوف، بعد از آنکه هیئتی از کابل به ریاست جنرال بابه جان به شهر میمنه آمد، برادرش احمدشاه ملنگ را ذریعه هلیکوپتر، به مزارشریف انتقال داد و او(اجمل) ناگزیر گردید با یک عراده تانک هاموی و سه موتر، به ساحه یکی از قوماندانان جمیت اسلامی در ولسوالی المار فرار و از آنجا به صف طالبان بپیوندد.
اجمل به ارتباط پیوستنش به صف طالب گفت: «در حمل ۱۳۹۱ ثمرالدین نام، سرباز کندک سرحدی، پس از کشتن دو سرباز امریکایی در قرارگاه کندک یاد شده در شهر میمنه، به خانۀ من آمد تا در بیرون شدنش از فاریاب او را همکاری کنم، نیمۀ آن شب امریکایی ها خانه ام را محاصره کرده ثمرالدین را کشتند و مرا در بگرام بردند، چهار و نیم سال زیر شکنجه قرار داشتم، آنقدر در برابر امریکایی ها و حکومت نفرت پیدا کردم که میخواستم در برابر آنان واسکت انتحاری بپوشم.»
وی در ادامه اضافه کرد: «وقتی از زندان بگرام رها شدم، به زادگاهم برگشتم؛ چندین قطعه زمین پدری را فروختم، با پول آن سلاح خریدم، بیش از ۳۰ نفر را برای امنیت قوم و منطقه مسلح ساختم و ۲۰ تن دیگررا تشویق نمودم که به حیث افراد نفوذی در تشکیل پولیس سرحدی شامل شوند؛ تا روزی این کندک را به دست بیاورم؛ اما قضیه نظام الدین قیصاری بهانه شد؛ تا با ۳۳ فرد مسلح، به صف امارت اسلامی بروم؛ در حالیکه از قبل علاقه و تصمیم داشتم.»
اجمل کوهی که جنگیدن در برابر برادر و مردمش را جهاد عنوان می کند گفت: «بخاطر جهاد و آرمان مقدسی که دارم، نه تنها در برابر برادرم احمد شاه ملنگ؛ حتا پدرم هم زنده میبود میجنگیدم.»
موصوف که نمی خواست بیشتر صحبت کند افزود که مانند همه افغان ها، تشنۀ صلح است و از جنگ خسته شده است.
شهروندان فاریاب: یگانه راه پایان دادن به برادرکشی مذاکره و مفاهمه است.
شهروندان فاریاب می گویند که داستان احمدشاه و اجمل، مثال کوچک از وضعیت افغانستان است. درجنگ جاری، برادر در مقابل برادر قرار دارد، یک جنگ بی معنی، پوچ و بی نتیجه است.
سخیداد از باشندگان شهر میمنه، در مورد تقابل هر دو برادر گفت که جنگ چهل ساله افغانستان، باعث شده که دو برادر در مقابل همدیگر قرار بگیرند.
وی این وضعیت را نگران کننده خواند و گفت کسانی که در صف حکومت استند و کسانی که در صف طالبان قراردارند برادر هم استند؛ اما جنگ باعث شده که یکدیگر را بکشند.
موصوف خطاب به حکومت و طالبان گفت: «خواست ما از هردو طرف همین است که یکدیگر را به آغوش کشیده همدیگر پذیر شوند و به جنگ نقطه پایان بگذاراند؛ چرا که همه مردم افغانستان مسلمان و برادر هم استند، باید همه برادروار برای آبادانی کشور شان بکوشند، نه برای ویرانی و تباهی.»
در همین حال، سید زین الدین عابدی رئیس شبکه نهادهای جامعه مدنی فاریاب گفت که مداخلات بیرونی، کشمکش های سیاسی داخلی، فعالیت و بهره گیری گروهای مافیایی، از علل و عواملی اند که تداوم جنگ و برادرکشی را در افغانستان به نیم قرن قبل نزدیک ساخت.
وی افزود که ادامه جنگ سبب شده تا برادر با برادر درگیر شود، خانواده ها تقسیم و نابود گردد و این همه، ناشی از پایین بودن سطح آگاهی و فرهنگی مردم می باشد.
موصوف، اجمل کوهی و احمدشاه ملنگ را نمونۀ بارز از تقابل دو برادر و خانه جنگی عنوان نموده گفت که هر دو جوان عاقل و با نفوذ قوم هستند، باید بخاطر خدا، دین، مردم و وطن، از خودگذری نمایند؛ زیرا در فاریاب هیچ فرد یا دفتر خارجی فعالیت ندارد. ادامه جنگ و جهاد را هیچ عقل و منطق نمی پذیرد. باید صلح کنند. بیش ازاین باعث ازدیاد بیوه ها و یتیمان، آواره گی و مهاجرت مردم نشوند.
یکی از متنفذین محل که نخواست نامش درگزارش ذکرگردد به پژواک گفت، کسانی که سلاح به دست دارند جز به منافع فردی و گروهی خویش به چیزی دیگرنمی اندیشند، قطعاً به فکر دین، وطن و مردم نبوده اند اگر چنین نیست پس چرا دو برادر از یک پدر و مادر در برابر هم قرار میگیرند و برای رسیدن به اهداف شان قوم و منطقه را آتش جنگ میسوزانند.
به گفتۀ وی، جنگی که از ۴۳ سال در کشور میان دو برادر، دو خانواده، دو قوم و قبیله ها ادامه دارد، به نفع هیچ کسی نیست. تنها دشمنان افغانستان از این فرصت استفاده کرده و برای دنبال نمودن اهداف استراتیژی وگرم ساختن بازار فروش سلاح تولیدی شان، این آتش جنگ را بیشتر شعله ور ساخته اند.
او از همه طرف ها خواست که بخاطر یک افغانستان آرام و آباد متحد شوند. اجازه ندهند که مردمان این کشور، در نزد جهانیان بدنام باشند.
GET IN TOUCH
NEWSLETTER
SUGGEST A STORY
PAJHWOK MOBILE APP