زرنج (پژواک، ۱۳ ثور ۱۴۰۴): «بایناز» یکی از قریههای دورافتادۀ شهر زرنج، مرکز ولایت نیمروز است؛ جایی که در آن چند خانوادۀ محدود در خانههای گلی و بر زمین خشکیده زندهگی میکنند. باشندهگان این قریه داستانهای تلخی از دشواری دسترسی به خدمات اولیۀ زندهگی بهویژه خدمات صحی روایت میکنند.
دسترسی به خدمات صحی، یکی از حقوق اساسی هر شهروند میباشد، اما مردان و زنان مسن قریهٔ «بایناز» واقع در ۳۰ کیلومتری شهر زرنج، از بیمهری حکومتها و نبود مراکز صحی شکایت دارند. در میان مصاحبه شوندهها کسانی قرار دارند که فرزندان شان نسبت عدم دریافت واکسین پولیو فلج شده و مادری که دخترش حین ولادت جان باختهاست.
وقتی داخل قریه رفتیم، به جز زمین خاکی، خانههای گلی و چند درخت ناجو چیزی دیگری به نظر نمیرسید. در یکی از چهار دیواریهای این قریه چندین کودک خاکآلود با هم سرگرم بازیهای کودکانه بودند، در جای دیگری پسر جوانی بهنام سدیس را دیدم که با دو بشکهٔ آب کشانکشان به طرف حویلی خود در حرکت بود.
نزدیک این پسر جوان رفتم و دلیل اینگونه راه رفتنش را از او پرسیدم، او گفت که در ایام کودکی واکسین فلج اخذ نکرده و از ناحیۀ دو پا فلج است.
او سالم و صحتمند به دنیا آمد، اما در سن ۶ سالگی به دلیل نبود خدمات صحی و عدم اخذ واکسین پولیو فلج گردید و تاکنون قادر به راه گشتن نیست. او وقتی از زندگی دشوارش قصه میکند، گلویش را بغض میگیرد و لکنت زبان پیدا میکند.
وی گفت: «شش ساله بودم که فلج شدم، در قریه ما نه واکسین بوده، نه داکتر نه کلینیک، اگر واکسین میشدم و یا داکتر در قریه میداشتیم حال و روزم اینطور نمیشد.»
در گوشهٔ حویلی این خانواده فایزه، دختر جوانی که خودش را خواهر سدیس معرفی کرد، نیز نسبت عدم دریافت واکسین فلج در ایام کودکی از ناحیۀ یک پا فلج شدهاست. او که ۲۵ بهار زندهگی خود را سپری نموده، حین راه گشتن از یک چوب به حیث عصا استفاده میکند.
وی میگوید: «من و برادرم سالها است که از خانه بیرون نمیشویم، ما در خوشی و غم مردم نمیرویم، ما درس نخواندیم، سواد نداریم.»
پس از چند دقیقه صحبت با این دو خواهر و برادر، فرزانه مادر آنها از یکی از اتاقها بیرون میآید و وقتی میبیند که فرزندانش با خبرنگار صحبت میکند او هم نزدیک آمده و میگوید: «در قریهٔ ما نه کلینیک وجود دارد و نه داکتری، این مشکل از حالا نیس از بسیار سالها پیش است. ما فراموش شده استیم.»
فرزانه که به دو فرزند فلج خود نگاه میکرد، با حالت مایوسی گفت: «مردم قریه اگر مریض میشوند، باید به شهر بروند، زنانی که حامله باشند، برخی آنان در مسیر راه میمیرند، طفلی که مریض میشه، اگر اسهال و استفراغ شد، همینجا میمیرد، تعداد اهالی قریه بسیار غریب استند، وسیله نقلیه ندارند که به شفاخانه مرکزی بروند.»
به گفتهٔ او، داکتران علت فلج فرزندانش را عدم دریافت واکسین فلج عنوان کردند؛ زیرا در آن زمان کمپاین پولیو در منطقهٔ شان تطبیق نمیگردید و حالا نیز تطبیق نمیشود؛ زیرا در این قریه راه سرک وجود ندارد و هیچ کارمند صحی حاضر نیست که برای تطبیق واکسین به آنجا برود.
مشکلات در زمینۀ دسترسی به خدمات صحی تنها فرزانه را دردمند ننموده، بلکه خانوادههای دیگری نیز از این ناحیه متضرر شدهاند و حکایتهای دردناکی دارند.
مادری در سوگ دخترش
گلبشره، باشندهٔ دیگر قریهٔ «بایناز» است که چند سال قبل دختر جوانش حین ولادت جان خود را از دست داد؛ زیرا در جریان ولادت دچار خونریزی شدید شده بود و به دلیل این که نیمه شب بود، امکانات موتر نبود و مشکلات سرک نیز وجود داشت، نتوانستند مریض را به شفاخانهٔ ولایتی در شهر زرنج انتقال دهند.
وی میگوید: «دخترم ۱۸ ساله بود، تازه عروسی کرده بود، شوهرش وسیلهٔ نقلیه نداشت که او را به شهر ببرد تا طفل خوده به دنیا بیارود، قابلۀ محلی را آوردیم، ولی در وقت ولادت برایش خونریزی شدید پیدا شد، فشارش بلند رفته بود، فوت کرد دخترکم نامراد شد.»
به گفتهٔ گلبشره، تنها دختر او قربانی مشکلات در زمینۀ دسترسی به خدمات صحی نشده، بلکه زنان دیگری نیز با چنین مشکلی مواجه گردیدهاند.
«هیچ حکومتی به ما کار نکرده»
فاطمه، یک تن دیگر از باشندهگان قریهٔ «بایناز» نیز از نبود خدمات صحی در این قریهٔ شان شکایت دارد و میگوید، از سالیان متمادی است که در قریهٔ کلینیک نیست، مکتب نیست، سرک نیست. «ما فراموش شده استم هیچ حکومتی برای ما کار نکده.»
وی نبود کلینیک دولتی در این قریه را مشکل جدی خوانده گفت که اکثر ولادتها در خانه صورت میگیرد و در برخی موارد شاهد بود که برخی زنان ولادت شان اختلاتی شده و حتی به سرحد مرگ رسیده بودند.
مشکلات موجود در قریهٔ بایناز باعث کوچ اجباری برخی خانوادهها شدهاست
مشکلات در زمینۀ دسترسی به امکانات ابتدایی زندهگی و عدم توجهٔ حکومتها باعث گردیده که از میان ۲۵ خانوادهٔ مستقر در این قریه، یازده خانواده خانههای شان را ترک و به دیگر مناطق پناه ببرند.
غلامنبی، رئیس شورای این قریه میگوید: «در قریهٔ ما امکانات سرک، مکتب، کلینیک و غیره وجود ندارد، تقریبا قریهٔ ما یک قریهٔ فراموش شدهاست.»
به گفتهٔ او، قبلا در این قریه ۲۵ خانواده زندگی میکردند، اما اکنون همه به دلیل خشکسالی، افزایش گرما و مرگومیر اطفال به ایران مهاجر شدند که اکنون تنها ۱۴ خانواده در این قریه باقی ماندهاند.
موصوف افزود: «تابستان خیلی گرم میباشد، کودکان همه روزه مریض میشن، داکتر و دوا هم نیست مردم به بسیار مشکلات مواجه استند، بسیار وقتها به حالت وخیم رسیده و حتی در برخی موارد منجر به مرگ مریض نیز شدهاست.»
اما قریهٔ بایناز تنها قریهای نیست که باشندهگان آن با چنین مشکلی دچار اند، باشندهگان قریههای «زیارت سخی» و «مولانا» در شهر زرنج نیز شکایت مشابه دارند.
در همین حال، سایره بلوچ، باشندهٔ قریهٔ «زیارت سخی» واقع در ۲۰ کیلومتری شهر زرنج نیز شکایت مشابه داشته میگوید، نسبت نبود مرکز صحی در این قریه بیشتر زنان به دلیل فقر اقتصادی در زمان بارداری و ولادت به مراکز صحی مراجعه نمینمایند.
او افزود: «شش ماه پیش ولادت میکردم، در وقت ولادت برایم خونریزی پیدا شد تا مره به شهر بردن، طفلکم ضایع شد. بسیار درد دارد، ۹ ماه زحمت کشیدم آخرش در روز تولد از بین رفت.»
موصوف میگوید که در قریهٔ شان که بیش از ۵۰ خانواده زندهگی میکند، حداقل پوستۀ صحی یا هم تیمهای سیار صحی وجود داشته باشد تا به مادران حامله کمک کنند و خدمات نسایی ولادی را عرضه کنند.
قریهٔ «مولانا» که در ۱۵ کیلومتری شهر زرنج قرار دارد، نیز از نبود کلینیک صحی رنج میبرند.
گلبیبی که دو نواسهاش را به دلیل عدم دسترسی به خدمات صحی از دست داده میگوید که از بسیار سالها قبل در قریهٔ شان خدمات صحی وجود نداشت، گاهگاهی تیمهای سیار صحی میآیند.
وی که از فقر و مشکلات اقتصادی شکایت داشت گفت، برای فقرا و خانوادههای فقیر مشکل است که مریض را به منطقهٔ دورتر از خود شان ببرند.
او افزود: «پارسال نواسۀ مه اسهال و استفراغ شدید داشت، دوای خودسرانه از دواخانه گرفتیم و به فکر اینکه خوب میشه خوب نشد، شب بود و به دلیل شدت گرمی طفلک مُرد.»
موصوف از حکایت داستان تلخ نواسهاش گریست و گفت که باید امارت اسلامی در این قسمت توجه کند. حداقل تیمهای سیار صحی را بفرستد.
از سوی دیگر، داکتر یلدا فیاض واثق متخصص نسائی ولادی در شفاخانهٔ ولایتی نیمروز میگوید: «در مناطق روستایی اکثر زنان بنابر دوری کلینیک صحی در خانه ولادت میکنند، متاسفانه ولادت خانگی بدون دسترسی به امکانات صحی مرگ و میر را افزایش میدهد.»
یه گفتهٔ او، مادران در مناطق روستایی در جریان ولادت و گاهی پس از ولادت با مشکلات زیادی از قبیل خونریزی، فشار بلند، فشار بسیار پایین مواجه میشوند، در حالیکه بدون کمک داکتر، قابله و امکانات صحی از بین میروند و این نوع مرگ و میر در کتاب شفاخانه هم ثبت نمیشود .
ریاست صحت عامهٔ نیمروز
مولوی عبدالله، رئیس صحت عامۀ ولایت نیمروز در این مورد گفت، حکومتهای قبلی در برخی بخشها توجه نکردهاند و هنوز هم در برخی قریهجات دوردست، مانند قریه جات ذکرشده کلینیک صحی وجود ندارد.
وی افزود که قبلا با همکاری موسسات تیمهای صحی سیار بهصورت نوبتی به قریهجات دور میرفتند، ولی از مدتی به اینسو کار مؤسسات نیز محدود شده و در قریهجات دوردست نیز دسترسی مردم به خدمات صحی محدود شدهاست .
او میافزاید، کار ساخت شفاخانۀ ولایتی نیمروز با ظرفیت ۱۰۰ بستر با همکاری یک نهاد خیریۀ عربی، پس از ۵ سال توقف تکمیل و به بهرهبرداری سپرده شد.
به گفتهٔ وی، تلاش میکنند تا خدمات صحی را در مناطق دوردست گسترش دهند و جهت رسیدن به این هدف به همکاری مؤسسات، تجار و مردم نیاز میباشد.
براساس معلومات او، در بیشتر مناطق دوردست تعمیرات مراکز صحی موجود است، اما داکتران حاضر نیستند، به آن مناطق بروند و کار کنند.
GET IN TOUCH
NEWSLETTER
SUGGEST A STORY
PAJHWOK MOBILE APP