Language

Don't you have an account with Pajhwok Afghan News?

Click here to subscribe.

author avatar
5 Jul 2020 - 23:18
author avatar
5 Jul 2020 - 23:18

اصطلاح جوان به قشر از افرادی اطلاق میگردد که سنین شان میان ۱۸ الی ۳۵ باشد، بدون شک این افراد از جمله اقشار است که از نواحی مختلف دارای پوتانسیل بلامانع بوده، که بادرنظرداشت این مؤلفه اساسی یکی از تأثیرگزار ترین قشر درتمام تصمیم گیری های بزرگ ملی بشمار میرود و بایستی سهم آنان در تمام ساختارهای حکومت بسان آفتاب روشن بوده و از توان آنها برای پیشبرد امور محوله استفاده گردد که با توسل به این گونهِ، از افراد میتوان در تمام امورات نتایج ملموس را مشاهده کرد. چیزی که آنچنان درجامعه ما مشهود نیست و از این قشر به عنوان وسیله برای تحقق اهداف دیگران استفاده میگردد. درحالیکه افغانستان یکی از جوانترین کشورها در منطقه محسوب گردیده، که براساس سرشماری نفوس درسال ۲۰۱۶ توسط دفتر ساحوی اسکان سازمان ملل متحد در حدود ۸۰٪ کل نفوس افغانستان را جوانان احتوا نموده است، که بدون شک یک رقم قابل ملاحظه را در این خصوص نشان میدهد.
اما نکته اساسی اشتراک ملموس جوانان در تمام عرصه هاست، که محتملاَ براساس ایده بنده دو نکته اساسی بیش در این مسلٔه وجود ندارد.
اولاَ؛ عدم توجه جوانان در امور خویشتن و ثانیا؛ عدم توجه حکومت در امورات مربوط به جوانان.
در این نبشته کوشیدیم تا در مورد چالش های تاثیرگزار فرا راه جوانان در عصر حاضر و بحران های که سد راه جوانان در خصوص حکومتداری گردیده است، مکث نمایم.
تا باشد جوانان با درک جایگاه واقعی خویش در انجام رسالت های اساسی دست باز داشته وموانع را دقیقتر درک نمایند.
چنانچه برای همه مبرهن است در مملکت که ما زندگی مینماییم، از چهل سال بدینسو تنور جنگ داغ است و هرکس  وناکس نان خویش را میپزد، تنور که هیزم آن مردم مظلوم وبیچاره افغانستان است و سالهاست مورد طُعمه این ددّصفتان قرار دارد و بدون شک میتوان گفت که در این میان یکی از آسیب پذیرترین قشر، جوانان تلقی میگردد، جوانان که اساس وستون فقرات جامعه را تشکیل داده و پاسبان تمامیت ارضی محسوب میشوند، اما متاسفانه طعمه این هیولاهای خونخوار گردیده و با اداهای زیرکانه این قماش افراد حامل ایدیولوژی تباه کن آنها میشوند، با گزر ازاین، بسا عوامل دیگری نیز وجود دارد که موجب عدم خود بینی در میان جوانان گردیده و آنان را از اصلیت و مسولیت اساسی شان بدور گذاشته است وهر ازگاهی قربانی میگیرد، نظیرعدم دسترسی به تعلیم وتربیه سالم وهمه گیری فقر درمیان جامعه که بسان ویروس تقریبا همه مردم به آن مبتلا است.
اما در فحوای این دو چالش بزرگ فرا راه جوانان نکته ملال آور ودر خور تأمل عدم دسترسی جوانان به تعلیم وتربیه است پدیده که سنگ بنای یک جامعه ایده آل را تشکیل میدهد و با آن میتوان ملت خفته رابیدار ساخت واندیشه ها را پویا، اما سالهاست که جوانان این سرزمین از این دُرّ گرانبها محروم است ودر عین حال باوجود دسترسی اندک افراد به تعلیم، ناکاره بودن نظام تعلیمی و تحصیلی واستفاده از سیستم های گذشته برای آموزش نسل های آینده که خود بحران آفرین است موجب بی اهمیتی پدیده دانش در میان جوانان گردیده است.
در پهلوی این امر مهم عوامل اساسی محرومیت جوانان درخصوص تعلیم، وجود جنگ های خانمان سوز و عدم انگیزه درونی وبیرونی برای کسب دانش است، که لابُد یکی از اساسی ترین عوامل محرومیت جوانان در این عصرمحسوب میگردد و در کنار آن وجود فرهنگ دانش ستیزی که قبل و بعد از انقلاب مردم افغانستان در برابر قشون سرخ در میان جامعه به شدت سنتی افغانی حاکم بود وبدین سان عدم آگاهی از ماهیت دانش که نسبت به همه مسایل وابستگی جوانان را به این پدیده استوار ساخته و شیرینی آنرا در کام جوانان فزونی میبخشد.
مؤلفه بعدی گسترش فقر و تنگدستی درمیان جامعه است و هر ازگاهی بدنبال دیگر چالش ها از مردم این خطه قربانی میگیرد، بنا بر تحقیق که در این اواخر صورت گرفته است بیش از نیمی مردم افغانستان زیر خط فقر بسر میبرد و یک توده عظیم مردم با این بحران بزرگ دست وپنجه نرم میکنند، که دقیقا یکی از موانع بزرگ سد راه جوانان، این پدیده شوم است و برای اینکه جوان افغان بتواند از این مشکل بدر آید راه جز فرار از مملکت ومهاجرت بسوی کشورهای دیگر ندارد، مهاجرت که به قیمت جان شان تمام گردیده و در عین حال خود موجب فرار اندیشه ها وشخصیت ها نیز میگردد.
بدنبال معضلات این چنینی، وجود دست های کثیف و آلوده به فساد، در درون حکومت و انجام معاملات پنهان نیز موجب اختلال در حضور جوانان گردیده و باعث ایجاد دلسردی میان آنهامیشود.
که از وسایل عمده آن میتوان برموجودیت گسترده تیکه داران و اربابان قومی که با تکیه بر پدیده شوم تعصب و ایجاد انگیزه های سمتی، حزبی، نژادی و زبانی در میان جوانان، آنها را بسان اسباب بازی برای اجرای معاملات خویش استفاده مینمایید، که نگون بختانه در این میان افراد تحصیلکرده با اندیشه های ملی اما با قرار گرفتن در مقام های حکومتی محو اندیشه های پوپولیستی این اربابان گردیده و تعهد خویش را در قبال همه فراموش مینمایید. که این خود فزونی بخش بحران است.
اما؛ کدام گروه از جوانان فرشته های نجات این مملکت والتیام بر زخم های این جغرافیایی خسته خواهد بود؟
جوان مؤمن، متعهد، متخصص، شجاع، آزاد مرد و با شهامت کسی که شیرینی عسل و تلخی حنظل را با خود جمع داشته، که یکی را برای دوستان و آن دیگری را برای دشمنان، جای گل گل و جای خار خار باشد. عزم آهنین و اراده مستحکم داشته و در برابر مشکلات سنگ زیرین آسیا باشد وهمواره اهداف بزرگ را دنبال نموده وزیر بار منت دیگران قرار نگیرد تا مبادا از اصلیت خویش فراتر رود و به همین سان مرگ باعزت را از زندگی با ذلت ترجیح داده و بسان قهرمان عمل نمایید، به تعبیر علامه اقبال:” این جوان ارزش خود را تا جای بلند ببرد که جز پروردگار کسی دیگری یارای خریدنش را نداشته باشد. آرمانهای بلند و سخت کوشی، او را از تجمل و خود آرایی باز داشته، شخصیت خود را بشناسد و خود را از تقلید طاوس در رنگ وبلبل در آواز بالاتر بدانند.”
این تصّور است از یک جوان به تمام معنا، که خویشتن را در یافته و سعی برای نجات همنوعان خود بنماید و باتوسل به قدرت خویشتن پدید آورنده تحول در جامعه خویش باشد.  به امید بیداری جوانان!

يادداشت: این مقاله بيانگر نظر نویسنده است، پژواک در قبال آن مسووليتى ندارد.

Views: 85

The views expressed in this article do not necessarily reflect Pajhwok's editorial policy.

Author's brief introduction

GET IN TOUCH

SUGGEST A STORY

Pajhwok is interested in your story suggestions. Please tell us your thoughts by clicking here.

PAJHWOK MOBILE APP

Download our mobile application to get the latest updates on your mobile phone. Read more