بر اساس تعریف پالیسی ملی جوانان افغانستان؛ جوان به کسی گفته میشود که بین سن ۱۸ الی ۳۵ سال قرار داشته باشد. جوانان عظیمترین بخش هر جامعهی را تشکیل میدهند. آنان بنیاد مملکت و ریشه امید جامعه هستند. در افغانستان، طبق آمارهای رسمی، حدود ۶۵ فیصد نفوس (بیشتر از ۱۸ میلیون) را جوانان تشکیل می دهند. با وجود اینکه جوانان طی بیست سال گذشته از هر فرصتی پیشآمده به صورت اَعظمی استفاده نمودند و به تحصیلات عالی در داخل و خارج کشور ادامه دادند، تجربه کسب کردند، کار و فعالیت نمودند، در رسانهها، نهادهای جامعه مدنی، تجارت، پوهنتون ها، ادارات دولتی و خصوصی حضور فعال دارند. اما همیشه برای جوانان این کشور گفته شده است که شما آینده کشور هستید. من بدین باور هستم که جوانان افغان توانایی مدیریت و رهبری امروز کشور را دارند و این یک فریب تاریخی است که در طول تاریخ برای این ظرفیت گفته شده است که شما آینده کشور هستید و به همین بهانه سالیان درازی در حاشیه قرار گرفتند. جوانان محرک عقربههای جامعه هستند. متأسفانه طی دو دهه گذشته، راه حضور جوانان در مناسبات قدرت و سیاست کشور، از مجرای تیکهداران قومی/مذهبی و یا جزیرههای قدرت صورت میگرفت که آهسته و پیوسته این روند در حال تغییر است و در آیندۀ نهچندان دور، روابط برای شایستگی جای باز خواهد کرد.
بدون تردید، نسل جوان افغانستان منحیث سرمایه اصلی کشور، نیروی اساسی جامعه را تشکیل میدهند و در همۀ حوزههای زندگی حضور مؤثر و فعال دارند. آنان با داشتن نیروی اندیشه و تفکر، تحرک و فعالیتهای جسمانی می توانند در سطوح مختلف حکومتداری و مدیریت کشور، نقش اساسی را ایفا نمایند. جوانان عصر حاضر منحیث قشر متفکر و پیشرو، مدیران امروز و آینده سازان جامعه ما محسوب میگردند. حضور پُر رنگ جوانان طی بیست سال اخیر در عرصههای مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، آموزشی و… بیانگر این است که جوانان با عزم راسخ و تلاش مداوم در پی تثبیت هویت و جایگاه خود هستند که طی سالیان طولانی با فریب و خدعه آن را تیکهداران قومی/مذهبی و رهبرزادهها ازشان گرفته بودند.
فرصتهای دو دهه پسین بستری مناسب برای رشد و پیشرفت جوانان فراهم نموده است. به گونهای که امروز شاهد یک نسل جوان تحصیل یافته، جهان دیده و با تجربه در افغانستان هستیم. با وجود آنهم با تأسف جوانان نقاط دور دست کشور، به آموزش و پرورش کمتر دسترسی دارند. بنابر فقر فرهنگی حاکم در خانوادهها، اکثر جوانان امروزی توان رفتن به مکتب را ندارند. اگر به مکتب راه یابند، زمینه راهیابی به دانشگاه برای شان بسیار دشوار است و اگر به پوهنتون راه یابند، بعد از ختم آن باید سالها با سند دست داشته خود، عقب نهادها و افراد جهت پیدا کردن وظیفه بگردند و یا ناگزیر کارهای شاقه را انجام دهند.
بر بنیاد تحقیقات انجام شده، سه مشکل اساسی که امروز جوانان افغان با آنها مواجه اند، عبارتند از ناامنی، فقر و بیسوادی می باشند. همین سه مشکل عامل اساسی فرار جوانان افغان به کشورهای مختلف گردیده است. در کنار این همه، تعدادی جوانان افغان از مشکلات روانی، سیاسی، اجتماعی و اعتیاد به مواد مخدر نیز رنج میبرند. مسؤلیت دولت است تا امنیت را برای شهروندان تأمین، زمینه کار و وظیفه را فراهم و درب مکاتب و پوهنتونها را برای آموزش و پرورش فرزندان این خطه، باز نگهدارد. باوجود چالشهای موجود سر راه جوانان افغان، از هر فرصت دست داده، به خوبی استفاده کردند و آماده مدیریت و رهبری کشور شدند. جوانان این کشور در حال حاضر، پارلمان، کابینه، اکثریت رسانهها، نهادهای جامعه مدنی، بانکها، شرکتهای تولیدی و تجارت داخلی و بینالمللی را، مدیریت میکنند و در حوزه ورزشی در سطح منطقه و جهان، پرچم خُوشرنگ افغانستان را با افتخار و غرور بارها به اهتزاز درآوردند.
جوانان افغانستان نسل بالنده و متحرک عقربههای جامعۀ امروزی هستند. وقتی که محرک عقربههای جامعه میگویم، به این معنی که اگر جوانان امروزی دست از کار و فعالیت بردارند، بدون شک اکثر نهادهای دولتی و خصوصی با رکود مواجه خواهند شد. چون بیشترین نهادها را امروزه جوانان مدیریت و اداره میکنند.
ما جوانان افغان با صدای توپ و تفنگ بزرگ شدیم، نسل دود و آتش هستیم و اما راه حل را جنگ نمی دانیم و یگانه راه رسیدن به توسعه و ثبات، همانا همدیگر پذیری، صلح و تحصیل دانش است. مشکلات آنی و بحرانهای کوتاه مدت و زودگذر مانع رسیدن به اهداف و توسعه کشور ما نخواهند گردید. جوانان این کشور، پیوسته در تلاش اند تا شبانه روزی تحصیل کنند، کار نمایند و با کسب تجربه بهسوی آبادانی کشور گام بردارند.
من بدین باورم و طی سفرهای متعدد در کشورهای مختلف تجربه کردم و به درستی بدین نتیجه رسیدم که جوانان افغان با جوانان کشورهای اروپایی، آمریکایی و… در فکر و اندیشه تفاوتی ندارند، صرف تفاوت در این جاست که جوانان افغان دغدغه اقتصادی و امنیتی دارند و اما جوانان کشورهای دیگر فارغ از این دغدغه هاست.
دولت با توجه به این ظرفیت بالقوه، برای دخیلسازی این نیروی اجتماعی در سطوح مختلف حکومتداری، مدیریت و رهبری کشور، مسؤلیت دارد تا بستر مناسب را مساعد سازد. در حال حاضر اگر دولت قادر به فراهم سازی زمینه حضور جوانان در پُستهای کلیدی دولت نیست و یا موانع از سوی تیکهداران قومی و رهبران قومی/مذهبی وجود دارد، جوانان باید خود ابتکار را بدست گیرند و با عبور از مرزهای قومی، مذهبی، لسانی، جغرافیایی و… به حیث سرمایهها و ذخایر فکری و ملی کشور تلاش کنند تا فراقومی، لسانی، مذهبی، جغرافیایی و… عمل کنند و هویت رنگ باخته خود را، تازه نمایند و با استفاده از قدرت اندیشه، تفکر، تحصیل و تجربه وارد عمل شوند.
راز مؤفقیت جوانان افغان طی بیست سال گذشته، وجه مشترک شان بوده است. وجه مشترک این نسل، انسانیت است و همه به محور همین وجه کنار آمدند و فارغ از باورهای قومی، مذهبی، زبانی، جغرافیایی و… کار مشترک انجام دادند. سوال اساسی که در صدد پاسخ بدان بودند، این بود که از وضعیت نامطلوب کنونی چگونه به وضعیت مطلوب دست پیدا کنیم؟ و پاسخ آن این بود که باید تغییر را مدیریت کنیم. اگر ما تغییر را مدیریت نکنیم، تغییر ما را مدیریت خواهد کرد. امیدوارم این وجه مشترک و پابندی بر آن همچنان برجسته بماند و مسیر رشد جوانان افغان روشنتر و هموارتر گردد.
در فرجام از جوانان کشور انتظار میرود که با خدعه تاریخسازان جعلی که طی صدها سال ما را به عنوان جوان، بیتجربه، خام، جهان نادیده و آینده کشور، فریب دادند، مبارزه کنند. بر نسل جوان است تا تلاش نمایند بیشتر و بهتر جایگاه خود را در سطوح حکومتداری و تصمیمگیری تثبیت نمایند و همواره بدین باورند باشند که ما مدیران و رهبران امروز کشور در ضمن فردای آن هستیم و توانایی مدیریت و رهبری کشور را با استفاده از تحصیلات، شایستگی، انرژی سرشار از جوانی و تجارب عالی داریم و فریب هیچ فریبکار قومی، مذهبی، جغرافیایی، لسانی، داخلی و خارجی را نخواهیم خورد.
پیام من برای جوانان افغان:
جوانان عزیز! ما یک نسل هستیم، درد مشترک، رویاهای مشترک، منافع و اضرار مشترک داریم. بیایید برای درمان این درد، برای تحقق این رویاها، برای رسیدن به منافع مشترک و دفع اضرار، یکجا گام برداریم.
يادداشت: این مقاله بيانگر نظر نویسنده است، پژواک در قبال آن مسووليتى ندارد.
Views: 34
GET IN TOUCH
NEWSLETTER
SUGGEST A STORY
PAJHWOK MOBILE APP