در جیب شما بالای پول کاغذی موجود، مطلب جمله تحریر شده “د دې سند لرونکي ته وعده ورکوي چې د غوښتنې په وخت کې لس افغانۍ ورکړي” این است که حکومت کشورتان، به خواست شما در بدل این سند (پول کاغذی) مکلف است که به مقدار مساوی این سند به شما طلا ارائه کند.
اما اگر امروز، تمام نفوس یک کشور (خصوصا کشوهار های عقب مانده و در حال توسعه) به بانک مرکزی ایشان مراجعه کنند و در مقابل سند (پول کاغذی) طالب طلا شوند، دیده خواهد شد که %20 پول قابل استعمال است و %80 پول متباقی به وزن یک کلو گرام به قیمت 0.13 دالر یا 13 سنت امریکایی است. بخاطریکه پشت سر این پول، اصلا طلا وجود ندارد و ارزش همان کاغذی سفید را دارد که در بازار میبینیم.
بعد از جنگ جهانی دوم، مردم اروپا به عوض چوب سوخت، از پول استفاده میکردند؛ بخاطریکه نسبت به پول کاغذی، چوب گران تر بود. این مثال در دوران؛ و بعد از سقوط رژیم طالبان به مردم افغانستان بیشتر هویداست.
گفته میشود که در زمان فرعون مصر، قیمت یک مرغ دو درهم بود که تا اواخر قرن نوزدهم ماند و اگر امروز دیده شود متصادف دو درهم است.
تصور (Inflation) یا انفلاسیون، دقیقا صد سال پیش به میان آمد و در فاصله همین یک قرن، قیمت پول کاغذی چند صد فیصد افزایش یافته. انفلاسیون در اصل یک باج (Tax) است که امیر و غریب بدون کدام تفریق، مساویانه اداء میکنند و بزرگترین سبب انفلاسیون، پول های کاغذی و همچنان پرداخت و گرفت سود آن است.
اگر یک کشور از صندق جهانی پول (IMF) قرض میگیرد، در اصل هیچ پول دالر به آن کشور داده نمیشود، بلکه در داخل امریکا به کدام حساب بانکی مخصوص که برای آن کشور ساخته شده، فقط چند شماره انتقال میشود؛ یعنی در معامله (IMF) و بانک مذکوره نیز پول دیده نمیشود.
امروز در جهان فقط %3 دالر چاپ شده و بقیه %97 دالر فقط در نرم افزار های کمپیوتر های شان محفوظ است و بس.
همچنان در منشور صندوق جهانی پول، این شرط گذاشته شده “هیچ کشور جهان از پول طلا و نقره در اقتصاد شان استفاده کرده نمیتواند؛ و در عدم پذیرش این اصل آن کشور، دیگر عضو IMF نمیباشد و صندق جهانی پول به کشور مذکور، در هیچ صورت قرض ارایه نخواهد کرد”.
در صورت قرض دادن به یک کشور، در نخست (IMF) شرط (خصوصی کردن یا Privatization) را مى گذارد و مقصد شرط یاد شده این است که همه صادرات و واردات این کشور، باید به دالر امریکایی باشد؛ علی الرغم اینکه هر دو کشوریکه تجارت میکنند، از خود واحد پولی دارند.
همین است که امروز همه ممالک صادر کننده نفت به شمول عربستان سعودی و ایران، به این شرط ملتزم میباشند که نفت را به هر کشور صادر میکنند، تجارت شان به دالر امریکایی است، نه به واحد پولی ایران و آن کشور و یا سعودی و کشور وارد کننده.
اما هر کسیکه در مقابل این بازی مزخرف صدای شانرا بلند کرد، تحقیر و سرکوب شد؛ به شمول امریکا چندین رهبران پر رسوخ جهان، به این جرم ترور شدند که خواستار تجارت خارجه به واحد پولی خویش بودند. که ازین جمله رئیس جمهور سابق عراق صدام حسین مثال خوب است.
از روزیکه دنیا آفریده شده ، هیچ گروهی به این تعداد کثیر تا حد لوده و احمق ساخته نشده که امروز، در این عصر پیشرفته ساخته میشود.
این، بزرگترین فریب تاریخ بشریت است.
يادداشت: این مقاله بيانگر نظر نویسنده است، پژواک در قبال آن مسووليتى ندارد.
Views: 2
GET IN TOUCH
NEWSLETTER
SUGGEST A STORY
PAJHWOK MOBILE APP