من در اینجا از هزار سال گذشته چیزی نوشته نمیکنم چون تاریخ نویس نیستم، مگر تقریبآ سیصد سال قبل از امروز سرزمین کنونی که بنام افغانستان امروزی یاد میشود تقریبآ یک قسمت آن تحت تسلط حکمران های فارس بود و قسمت دیگر آن در کنترول حکمران های هندوستان بود.
در این سه قرن اخیر قومی بنام پشتون یک بار دیگر سر بلند میکند و به حمایت از دیگر اقوام محترم این سرزمین افتخارات زیادی را مشترکآ از آن خود میکنند. مثلآ سرزمین فعلی افغانستان را از کام و گلو ایرانیها و هندیها کشیدند و حتی از خود یک امپراتوری ساختند. مرکزیت امپراتوری شان در ابتدا کندهار بود و بعدآ کابل. دامنه ها این امپراتوری از اصفهان تا دهلی و تا آنطرف دریا آمود میرسید.
برعلاوه آن، در طول این مدت مردم این سرزمین افتخارات مشترک دیگر هم دارند مانند مبارزات علیه انگلیسها و اخیرآ هم علیه قشون سرخ.
دست آوردها پشتونها مانند صاحب یک مکان شدن و ساختن یک کشور مستقل و مشترک همرای دیگر اقوام این سرزمین که همانا افغانستان کنونی است و حتی ساختن قانون اساسی بار اول در سال ۱۹۱۹ وغیره؛ این سرعت دیگر قابل قبول و تحمل برای رقیبان دیرینه پشتونها نبود.
اولین کار استراتژیک و تاریخی رقیبان پشتونها این بود که یک دست این قوم بزرگ را تقریبآ صد سال قبل از طریق به امضا رسانیدن خط فرضی بنام دیورند قطع کردند. در نتیجه یک جمعیت بزرگ این قوم در آنطرف خط دیورند بیشتر از یک قرن برای سرنوشت خود سرگردان شدند و تا همین حال سرگردان اند. مثلآ مبارزات خدایی خدمتگار و عدم خشونت به رهبری فخرافغان و مبارزات فعلی به رهبری منظور پشتون ادامه همان گوش مالی صد سال قبل رقیبان پشتونها است.
روی همرفته، این رقیبان بی انصاف پشتونها به این گوش مالی قناعت نکردند و در بیست سال اخیر یک کمپاین منفی را علیه پشتونها شروع کردند و آن اینکه این قوم را حال میخواهند بنام خودکش و انتحار مشهور بسازند. در این کار یک گروپ خیلی کوچک از خود پشتونها بنام طالب، رقیبها این قوم بزرگ را کمک میکنند.
تاثیرات این کمک و همکاری طالب ها به رقیبان دیرینه پشتونها اینست که نسل نو پشتون از تعلیم در فاصله قرار میگیرد و آنعده شان هم اگر تعلیم میکنند یا از طرف طالب سر شان بریده میشود و یا هم بخاطر حفظ سر شان از کشور شان در کشورهای دیگر در مهاجرت زندگی میکنند و سرزمین شان به طالبان خالی میماند. این کمپاین گوش مالی تا زمان نامعلوم ادامه دارد.
تاریخ و تجربه ثابت ساخته که اگر یک شخص و یا یک گروپ و یا یک قوم و یا هم یک ملت به همان اندازه که دست آوردها بیشتر و سرعت بیشتر دارد به همان اندازه رقیب بیشتر دارد. به معنی دیگر آن قوم و یا ملت که کارها بزرگ را انجام داده اند، توانایی برخاستن دوباره را حتما دارد. این قوم و ملت بزرگ اکنون فقط ضرورت برای ظهور یک رهبر ملی دارد که همه را دوباره بیدار و یکپارچه نمایند و آن وقت خیلی دیر نیست.
من این داستان کمپاین منفی علیه پشتونها را به یک جمله پشتو بسته میکنم:
تر څو چې پاتې یو افغان وي – – تل به دا افغانستان وي!
يادداشت: این مقاله بيانگر نظر نویسنده است، پژواک در قبال آن مسووليتى ندارد.
Views: 8
GET IN TOUCH
NEWSLETTER
SUGGEST A STORY
PAJHWOK MOBILE APP